فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 2
40% این مطلب را پسندیده اند

با شنیدن نام او خشمی سوزان سرتا پای وجودم را فراگرفت!

با شنیدن نام او خشمی سوزان سرتا پای وجودم را فراگرفت!

مردی از اهالی شام چنین نقل کرده‌است: روزی در مدینه شخصی را با چهره‌ای آرام و بسیار نیکو و دارای حسن جمال دیدم. انسان وارسته‌ای که به طرز زیبایی لباس پوشیده و بر مرکبی سوار بود. پس درباره او پرس‌وجو کردم و دانستم که او حسن بن علی بن ابی‌طالب(ع) است. با شنیدن نام او خشمی سوزان سرتا پای وجودم را فراگرفت و بر علی بن ابی‌طالب(ع) حسد بردم که چگونه او چنین پسری دارد. پس از لحظاتی نزد او رفته و پرسیدم آیا واقعاً تو فرزند علی(ع) هستی؟[1]

آن مرد گفت: آری من پسر علی(ع) هستم. با شنیدن این سخن، با حالتی خشم‌آلود و غضبناک شروع به ناسزاگویی به او و پدرش امیرمؤمنان(ع) کردم. پس از شنیدن دشنام‌ها رو به من، سلام کرده و خندید و پرسید: آیا غریب هستی؟ گفتم: آری! فرمود: با من بیا؛ گویا امری بر تو مشتبه شده است. اگر چیزی بخواهی، به تو عطا می‌کنم؛ اگر طلب ارشاد کنی، تو را هدایت می‌کنم و اگر در حمل بار کمک بخواهی، کمکت می‌کنم و اگر گرسنه باشی، تو را سیر می‌کنم و اگر برهنه باشی، تو را می‌پوشانم و اگر محتاج باشی، بی‌نیازت می‌کنم و اگر رانده شده‌ای، تو را پناه می‌دهم و اگر مهمان ما باشی، تا وقت رفتن از تو پذیرایی می‌کنم؛ زیرا درِ خانه ما به روی هر نیازمندی باز است.

مرد شامی چون این سخنان امام(ع) را شنید، شروع به گریستن‌کرد و گفت: شهادت می‌دهم که شما خلیفۀ خدا بر روی زمین هستید و خدا بهتر می‌داند که رسالت و خلافت خود را نزد چه کسانی قرار دهد. پیش از آن‌که تو را ملاقات کنم، تو و پدرت دشمن‌ترین خلق در نزد من بودید و حالا که تو و پدرت را شناختم، محبوب‌ترین خلق خدا نزد من هستید. امام(ع) پس از این برخورد، مرد شامی را به خانه برده و او تا مدتی مهمان حضرت بود و از محبّان و مریدان امام مجتبی(ع) شد و دیدگاهش نسبت به خاندان پیامبر(ص) دگرگون و در زمرۀ شیعیان اهل‌بیت(ع) قرارگرفت.[2]

 

پی نوشت

--------------------------------------------------------
[1]. گویا مرد شامی علی(ع) را سزاوار داشتن چنین فرزندی نمی‌دید و این امر در اثر تبلیغات سوء معاویه در شام بوده است.
[2]. الکامل فی الادب: 1 / 235؛ ترجمة امام الحسن7: 149؛ کشف الغمه: 2 / 135 ـ 136؛ مسند الامام المجتبی7: 94.

 

برگرفته از کتاب اسلام دین آسان نوشته استاد انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
0
40% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عبد شاكر ، راضى به فعل حق
طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)
منبر تربيتى ملا عباس تربتى‏
فقط خدا
شب اصحاب پيامبر
گرسنگى شقيق بلخى‏
بلال حبشى‏
مرگ مؤمن از ديدگاه امام صادق عليه السلام‏
صدق و راستى موجب توبه مى شود

بیشترین بازدید این مجموعه

طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
اصمعی و تائب بیابانی
توسل و توبه
عبد شاكر ، راضى به فعل حق
اوضاع آخر الزمان
منبر تربيتى ملا عباس تربتى‏
داستان جوان مطيع خدا
من راهب نيستم‏
در این دنیا چه چیز مرا كفايت مى‏‌كند؟
ذو القرنين در شهرى عجيب‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^