ربيع بن خثيم در ابتداى هر روز كاغذى در پيش روى مىنهاد و هر چه از دهانش خارج مىشد مىنوشت، چون شب مىرسيد نوشته را مىخواند و نفس خود را با آن نوشته محاسبه مىكرد و مىگفت: آه! خاموشان نجات يافتند و ما بسيار گويان در بدبختى مانديم.
امام رضا عليه السلام به ريان بن شبيب فرمود:
اگر علاقه دارى در ثواب شهداى كربلا شريك باشى، هرگاه ياد كردى بگو: اى كاش با آنها بودم و به سعادت بزرگى مىرسيدم
زيد بن ثابت به فرزندش مىگفت: آن چنان كن كه خدايت تو را در ديوان قرّاء ضبط نكند، قرّايى كه ظاهر قرآن را مىخوانند ولى از باطن و مفهوم قرآن بىخبرند.
در روايت آمده:
مردى از انصار فوت كرد در حالى كه دو دينار بدهكار بود، نبى اكرم صلى الله عليه و آله بر او نماز نخواند، تا بعضى از اقوامش ضامن اداى دين او شدند، آن گاه رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر او نماز خواند.
اميرالمؤمنين عليه السلام درباره مردمى كه از تربيت الهى دورند و همتى جز شكم و شهوت ندارند و از هر راهى كه قدرتشان اقتضا مىكند، پيدا مىكنند و مىخورند مىفرمايد:
قيمت اينان با آنچه از شكمشان مىريزد، مساوى است!!
جبرئيل به نزديك رسول صلى الله عليه و آله آمد و گفت:
حق تعالى سلام مىگويد و مىفرمايد: امت تو را عطايى دادم كه هيچ امت را ندادم.
گفت: اين چيست؟ گفت ذكر حق تعالى در همه اوقات و در همه احوال.