ایمان دیگرى هم هست که ایمان قلبى است که تمام حرف قرآن روى همین ایمان قلبى است که از طریق تصفیه به مقام شهود مىرسند که خودِ این مسئله، یعنى رسیدن به توحید شهودى چهار منزل دارد که عبارتاند از : مرحله تحلیه، تخلیه، تجلیه و مرحله چهارم هم مرحله فناست ...
چه کسى دنبال من است تا به او آدرس بدهم. شب آدرس من است، روز آدرس من است، شب یعنى چه؟ اگر کسى بخواهد معناى شب را بفهمد، حداقل باید هزار صفحه کتاب علمى مطالعه کند که شب در عالَم چه موقعیّتى است؟ این هزار صفحه هم موقعیّتهاى مادى شب است. خود من در همین ...
پروردگار مىفرماید: از آیاتى به این روشنى که با مختصر حرکت فکرى در یک موردش انسان خدا را مىیابد، اعراض مىکنند، عمرى را در غفلت به سر مىبرند، پیش من و دائم با نشانههاى من هستند، کنار فلشهایى که مرا نشان مىدهند، اما خوابند و در غفلت، مُعْرض ...
زُهرى که از علماى سنّىهاست و همه قبولش دارند، مىگوید: در مدینه قحطى شده بود و باران نمىآمد. مردم براى نماز باران رفتند. روز اول نماز خواندند، دعا کردند، ولى باران نیامد. روز دوم دعا کردند، نماز خواندند، باز هم باران نیامد. روز سوم دعا کردند و ...
برادران و خواهران! ما با این جثّه کوچکمان در محاصره انواع خطرها هستیم و تا آخر عمر هم همین طور است. ما چه قدر باید در زندگى مواظب خود باشیم تا این خطرها به نفس نچسبند، هر خطرى هم که به نفس بخورد، زخمش به زودى خوب شدنى نیست. چه زمانى به ما گفتند که نگاه ...
این قدر که اصرار دارد مواظب نفس باشیم، اصرار دارد که :
«حاسِبُوا انفُسَکُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا»17 ؛
اصرار دارد که :
«تَادَّبُوا بِآدابِ الرُّوحانِیّینَ» ؛
«تَخَلَّقوا بِاخلاقِ اللّهِ» ؛
اصرار دارد که :
«انَّما بُعِثْتُ لاِءُتَمِّمَ ...
در این طرف داستان هم نفس حالاتى دارد. همان طور که در آن طرف حالات الهى داشت، در این طرف حالات شیطانى دارد، رنگ خوردن نفس هر دو طرف، چه رنگ الهى خوردنش، چه رنگ شیطانى خوردنش در اختیار خودِ ماست، همهکاره خودِ ما هستیم، بعدا که به او رسیدیم، هیچکاره ...
دم سوم که دم رحمانیّه و نفخه ربانیّه است زمانى در انسان دمیده مىشود که انسان قوه تمییز پیدا مىکند، ولو در حداقل ظهور. انسان مىتواند خوب و بد را تشخیص دهد ولو یک خوبى و یک بدى را، اما در نفخه اول که انسان از نیستى خارج مىشود تا صورت گرفتن آدمى ...
اما کسانى که در این قبر طبیعت ماندند تا خفه شدند و گندیدند و بوى بد گرفتند، همین که قیامت مىشود خودِ پروردگار هم نمىخواهد اینها در محشر بمانند، لذا خطاب مىکند : «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ »6 ؛ زنجیر ببندید به اینها، «ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ » به آتش ...
خداوند متعال در سوره آل عمران مىفرماید : عیسى یک انسان بود، مقدارى گِل جمع مىکرد، گِل روى زمین و حواریّون و مردم را صدا مىزد و مىگفت:
«فَاَنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرَا بِاِذْنِ اللّهِ»13.من از گِل براى شما چیزى به شکل پرنده مىسازم و در آن ...
مىگویند: بیچاره مجنون این قدر رنج کشید تا بالاخره یک بار به خانه لیلى رسید. وقتى به لیلى گفتند که مجنون آمده، لیلى هم داشت دیوانه مىشد:
ز بوى زلف تو مفتونم اى گل ز رنگ روى تو دلخونم اى گل
منِ عاشق ز عشقت بیقرارم تو چون لیلى و من مجنونم اى ...
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : بگویم بالاترین انسانها در این دنیا کیست؟ روى منبر گفتند: بگویید. فرمود: «مَنْ عَشَقَ العِبادَهَ»14، کسى که عاشق بندگى است. بعضىها مىگویند که لغت عشق را استعمال نکنید، کلمه عشق را در دهان نیاورید، حتى بعضىها ...
شخصى که الان هم زنده است، حدود بیست سال است که با او دوست هستم. شعر خوب مىگوید، شعرهایى بسیار خوب. شعر فقط در راه خدا مىگوید. گفت: یک شب یک غزل گفتم، بعد گفتم که من از حافظ که چیزى کمتر ندارم، من هم مثل او غزل مىگویم، اگر حافظ بود با او مسابقه ...
خداى تبارک و تعالى مىفرماید :«اِنَّ النَّفْسَ لاَءَمَّارَهُ بِالسُّوءِ اِلاَّ مَا رَحِمَ رَبّى ...»1.خداوند متعال از مرحله اول برخورد نفس با مسائل خبر مىدهند که نفس شما را به شدّت به سوى بدىها، شهوات، برنامههاى خلاف که براى شما لذت مادى ...
بلای دل نه تنها شور عشق است که او را صد بلا در روز عشق است دل من مبتلای روی یار است همان یاری که عشق آموز عشق است تویی جان و تویی جانانم ای دوست تویی کفر و تویی ایمانم ای دوست بدردم غیر وصلت نیست درمان تویی دار ...
نَفْس اگر با همه اعضا و جوارحى که در اختیار اوست وادار شود که در برابر اوامر وجود مقدّس حضرت دوست تسلیم شود، خواستههاى حضرت مولا را اجرا کند. به این مسئله «تجلیه» گویند هیچ کس هم نمىتواند بگوید نمىتوانم. خواسته خدا بعد از دادن قدرت است. اول به ...
به مردى گفتند: تو سى سال است که در مشهد هستى، چرا حرم نمىآیى؟ گفت: من پیش خودِ حضرت رضا هستم، دور نیستم، حرم براى چه بیایم؟ اصرار کردند یک دفعه بیا، یک دفعه بلند شد و آمد. دمِ در گفت که چه کار باید بکنم؟ گفتند: اذن دخول بخواه: «اتاذنُ لى یَابنَ رَسولِ ...
این منزل، منزل سادهاى نیست، منزل تجلیه است که عبارت باشد از : علم فقه و علم به حلال و حرام و وادار کردن نفس که حالت انقیاد و تسلیم در مقابل وجود مقدّس دوست پیدا کند و بعد هم همه اعضا و جوارح مقیّد به قیود رساله مرجع تقلید شوند و همه اعضا و جوارح مقیّد ...
سرا پا دلم سوزست و ساز است بوصل روی دلبر در نیاز است میان عاشق و معشوق در عشق دو صد سر و هزاران رمز و راز است تو گر باشی برم غم در برم نیست هوای وصل و هجران در سرم نیست همه گویند کم کن ناله گویم ننالم از چه رو ...