آشنايی با كرامات اهل بيت(ع)، ص: 15

بخل راه نداشت و به همين جهت حاتم وقتی كه مرد با آنكه مشرك بود در عين حال پيغمبر (ص) به او احترام می كرد. هميشه از او ذكر خير می كرد. وقتی كه در جنگ با قبيله طی، دختر حاتم اسير شد. هرچند پسر حاتم توانست به شام فرار كند. وقتی دختر حاتم به اسارت به مدينه آورده شد، به پيغمبر (ص) گفت، يا رسول الله! من دختر حاتم هستم. پيغمبر (ص) فرمود: (المرء يحفظ فی ولده) «1»: بايد احترام پدر در فرزندش حفظ شود. پس فرمود: تو آزادی. گفت من اين آزادی را نمی خواهم. پيغمبر (ص) فرمود: اگر مدينه بمانی، به كنيزی می برندت. گفت: نه، اگر می خواهی من را آزاد كنی، بقيه را هم آزاد كن. پيغمبر (ص) فرمود: بقيه هم آزادند. «2»

______________________________
(1) 1. ابن طيفور، بلاغات النساء، ص 17، به روايت فاطمه 3.

(2) 1. حائری، شجره طوبی، ج 2، ص 400.