
فناى در افعال
اما در فناى در افعال، حال انسان به جایى مىرسد که تمام حرکات عالم را فقط یک حرکت مىبیند و آن «حرکت اللّه» است. در دیدن این حرکت اللّه است که آن حقیقت «لاَ موثِّرَ فِى الوُجودِ الاَّ اللّهُ، لاحَوْلَ و لا قُوَّهَ الاّ بِاللّهِ»8 آشکار مىشود. این جاست که قوىترین شاهان و سلاطین عالم از هر پشهاى ضعیفتر هستند. به همین دلیل، بیست سال پیش از گوشه قم باکمال قدرت «کِندى» را مىکوبد، چراکه براى او مثل یک پشه مىماند، در بحبوحه قدرت شاه، شاه را مردک خطاب مىکند، در بحبوحه قدرت شاه مىگوید : گوشَت را مىگیرم از این مملکت بیرون مىکنم. این مقام فناست.