فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

براى تحقق توبه‏ى واقعى بايد از نفوذ سه جاذبه آزاد شد

1 - شيطان
2 - دنيا
3 - آفات
1 - شيطان
لفظ شيطان و ابليس در حدود 98 بار در قرآن مجيد ذكر شده، موجود خطرناك و وسوسه گرى كه هدفى جز بريدن انسان از عبادت و طاعت حق، و درانداختنش به انواع گناهان و معاصى ندارد.
كتاب خدا از انسان گمراه و گمراه كننده، و از موجودى نامريى كه باطن آدمى را در حوزه ى وسوسه قرار مى دهد تعبير به شيطان نموده.
شيطان از ماده ى شطن و شاطن به معناى خبيث و پست و سركش و متمرد، و گمراه و گمراه كننده آمده، چه اين موجود از نوع انسان باشد يا نوع جن.
كتاب خدا و روايات و اخبارى كه به عنوان تفسير و توضيح قرآن، از پيامبر و ائمه ى طاهرين نقل شده خصوصيات شياطين انسى و جنى را بدين صورت بيان مى كنند:
دشمن آشكار و قسم خورده، امر كننده به بدكارى و فحشا و دادن نسبت ناروا به خداوند، ترساندن اهل خير از فقير شدن به خاطر خرج كردن در راه خير، انداختن انسان در لغزش، كشاندن آدمى به گمراهى به صورتى كه از سعادت بسيار بسيار دور شود، زمينه سازى براى شرب خمر، قمار، شرط بنديهاى حرام، ايجاد عداوت و كينه در قلوب مردم نسبت به يكديگر، جلوه دادن كار زشت، وعده ى ناحق دادن، ايجاد غرور در باطن، به خوارى كشيدن انسان، ايجاد مانع در راه حق، دعوت به امورى كه مورث عذاب جهنم است، زمينه ى ايجاد طلاق بين زن و شوهر، فراهم آوردن زمينه ى قرارداد بين مردم براى معصيت، جلوه دادن عشق به دنيا، ايجاد محبت بيش از حد نسبت به پول، مغرور كردن انسان براى ارتكاب گناه به اميد توبه، ايجاد خود بينى، بخل، غيبت، دروغ، تحريك شهوات، تشويق به ارتكاب گناه علنى، تحريك خشم و غضب.
انسان تا در اسارت جاذبه ى شياطين انسى و جنى است، امكان توبه ى واقعى براى او وجود ندارد، چرا كه با حاكميت نفوذ شياطين، انسان پس از توبه دوباره وسوسه به گناه مى شود، و عهد توبه را شكسته، و به طاعت از شياطين تن مى دهد.
تائب بايد با طلب توفيق از خداوند مهربان، و ادامه ى ترك گناه، و تمرد و سركشى از شياطين، به تدريج نفوذ اين عناصر خبيث را از خيمه ى حيات خود دفع كند، و به سلطه ى اين دشمنان قسم خورده خاتمه دهد، تا مايه ى توبه و انابه در قلب بماند، و اين عهد نورانى با هجوم ظلمت نشكند.
2 - دنيا
كيفيت رابطه ى انسان با تمام عناصر مادى، و آنچه كه عامل تداوم حيات و بقاء است دنياى آدمى است.
اگر اين رابطه بر اساس خواسته ى حق نظام گرفته باشد، بدون شك دنياى انسان دنياى ممدوح و موجب آبادى آخرت است، و اگر رابطه ى انسان با شئون مادى بر اساس هواى نفس و خواسته هاى بى حد و مرز شكل گرفته باشد، دنياى انسان دنياى مذموم و باعث خرابى آخرت است.
البته رابطه اى كه بر اساس هواى نفس، و خواسته هاى بى قيد و شرط با عناصر مادى نظام گرفته باشد زمينه اى قطعى براى افتادن در عرصه ى گناه است.
در سايه ى اين رابطه ى غلط است كه انسان دچار عشق مفرط به شهوات و مسائل مالى مى گردد، و از اين رهگذر در گردونه ى مخالفت با اوامر و نواهى حق قرار مى گيرد.
اينگونه رابطه باعث مغرور شدن به امور مادى و شهوات است، و نتيجه ى آن زيان سنگين، و سپس ورود به آخرت همراه با كوله بارى از خسارت است.
على عليه السلام درباره ى اين چنين دنيا مى فرمايند:
الدُّنْيَا تَغُرُّ وَتَضُرُّ وَتَمُرُّ... دنيا مغرور مى كند، و زيان مى زند، و مى گذرد.
خداوند در شب معراج، درباره ى ويژگيهاى گرفتاران به دنياى مذموم به پيامبرش فرمود: اهل دنيا آنانند كه خوراك و خنده و خواب و خشمشان زياد است، خشنودى آنان به عنايت حق اندك و رضايتشان از مردم كم است، از بدى خود نسبت به مردم عذر و پوزش نطلبند، و معذرت ديگران را نيز قبول ننمايند، به وقت طاعت تنبل، و به هنگام گناه شجاع و قدرتمندند، آرزويشان دراز و اجلشان نزديك، و اهل محاسبه ى نفس نيستند، سودشان اندك، سخن گفتنشان بسيار، و ترسشان از عذاب حق كم، و شادى و خوشحالى آنان به وقت خوردن زياد است.
به هنگام راحت و آسايش شكر نكنند، در بلا و مصيبت صبر ننمايند، بسيار مردم در نظرشان اندك است، به كارى كه انجام نداده اند خود را مى ستايند، و نسبت به چيزى كه براى آنان نيست ادعا دارند، و به آنچه كه آرزو دارند سخن مى گويند، بديهاى مردم را ذكر مى كنند، و خوبيهاى آنان را پنهان مى دارند، پيامبر عرضه داشت: پروردگارا! در اهل دنيا غير از اين عيوب، عيبى هست؟ خطاب شد: اى احمد! عيب اهل دنيا زياد است، در آنان نادانى و حماقت وجود دارد، نسبت به آموزگار خود فروتنى ندارند، خود را به نظر خويش عاقل مى دانند، در حالى كه نزد آگاهان احمقانند!
اگر كسى از گناهانش توبه كند ولى در عين توبه در سيطره و سلطه و حكومت اينگونه جاذبه ها و كشش هاى مادى باشد، آيا توبه ى او پابرجا مى ماند، و در عرصه گاه توبه مى تواند قدمى ثابت و مستقيم داشته باشد؟
توبه كننده، تا از نفوذ اينگونه امور آزاد نشود، توبه ى واقعى براى او غيرممكن است، چرا كه توبه مى كند ولى هجوم يكى از اين امور باعث توبه شكنى او مى شود.
3 - آفات
علايق غلط، محبت هاى بيجا، عشق افراطى به لذتها، شهوات نامحدود، اميال بى حد و مرز، غرايز خارج از چهارچوب حق، هواى نفس و خواسته هاى بى محاسبه، آفات خطرناكى هستند كه تا در زندگى انسان جولان دارند، مانع از تحقق توبه ى واقعى اند، توبه كننده بايد تمام اين امور را از وجود خود پاك نمايد، و به علاج اين امراض اقدام كند، تا راه ظهور توبه ى جدى باز شود.
 

منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ملعون بودن ويران كننده بنيان خدا
باز شدن چشم عقل در متقين
لالايى جبرئيل براى امام حسين(ع)
ويژگى دوم مومن: صبر
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...
صدق صادقین - جلسه دهم
حقيقت چهارم: روزه، اعلان محبت واقعى به خداوند
قرآن و اهل‌بیت، یاری‌گر انسان در مسیر توحید
اعدام شيخ فضل الله نوري
انسان دور از حق، هيزم نسوز جهنم

بیشترین بازدید این مجموعه

نفس - جلسه چهاردهم
كبر
با هم بودن همسران صالح در بهشت
حقيقت چهارم: روزه، اعلان محبت واقعى به خداوند
مرگ و عالم آخرت
خدمت و عبادت پنهانى
زيان پرخورى‏
ادامۀ حكايت واعظ معروف
حکایت بی برکتی خانه بی بلا
قرآن و اهل‌بیت، یاری‌گر انسان در مسیر توحید

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^