جايى كه پيغمبر صلى الله عليه و آله نشسته بودند، چنانچه آن خانم گفت، روى زمين بى فرش بود،
« رأت رسول الله جلس على الأرض »
سفره اى كه در مقابلشان پهن كرده بودند، صد در صد مادى بود. دهانى هم كه لقمه را در آن گذاشته بودند، دهان بشرى و مادى بود، يعنى فضايى داراى دندان و زبان و گلو و ماهيچه هاى متعدد و بزاق داشت. لقمه اى را هم كه از دهانشان درآوردند و به اين زن مرحمت فرمودند، اين لقمه هم مادى بود، اما اين لقمه يك باطن معنوى داشت و آن حلال بودن لقمه بود. اين لقمه از بهشت كه نيامده بود؟ خاص هم كه نبود؟ نانش را در خانه پخته بودند، گندمش را هم كشاورزهاى مدينه كاشته بودند. ولى اثر اين لقمه مادى كه از آن دهان مادى درآمد و به يك مهمان ناخوانده داده شد ـ پيغمبر صلى الله عليه و آله كه ايشان را دعوت نكرده بود، دنبالش هم نفرستاده بود، در راه هم كه آمد برود، حضرت نفرمودند كه بايست و با من حرف بزن، خود زن ايستاد ـ اين لقمه مادى، امام صادق عليه السلام مى فرمايد: منفعت اين لقمه دهان پيغمبر صلى الله عليه و آله براى اين مهمان ناخوانده اين بود كه سلامت بدن اين مهمان ناخوانده را تا آخر عمر تضمين كرد.
منبع : پایگاه عرفان