اگر تمام قرآن در سينه اش نبود كه خدا به او نمى گفت: عجله در خواندن آنچه كه دارى نكن! قطعه قطعه من به امين وحى مى گويم كه برايت بخواند كه كدام آيه را برايت بخواند:
« لاَ تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ »
عجله در قرآن نكن. جبرئيل آيه اول را آورد:
« اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ »
ولى نمى دانست كه كل اين شش هزار و ششصد و شصت و شش آيه در اين سينه هست.
« فَلاَ أُقْسِمُ بِمَوَ قِعِ النُّجُومِ * وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ * إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ كَرِيمٌ * فِى كِتَـبٍ مَّكْنُونٍ * لاَّ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ »
سوره مكى است. خدا هم علنى مى گويد: تمام اين قرآن در سينه او است. خيلى از آيات هم نازل نشده بود. يعنى اجازه ظهور نداشت. اين انسان چه كسى بود و چه بود؟
منبع : پایگاه عرفان