فارسی
شنبه 15 ارديبهشت 1403 - السبت 24 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عبادت انسان در برابر خدا

 

حال اگر کسي مي‌خواهد خدا را بندگي کند، در برابر وجود خدا که قرار مي‌گيرد، باید خود را چه چيزي به حساب آورد. حال چگونه يک استاد دانشگاه می‌تواند خدا را عبادت کند، و مثلاً علم خود را با علم خدا مقايسه کند؟! قدرت خود را با قدرت خدا بسنجد؟! يا يک مرجع تقليد بخواهد در برابر خدا عرض اندام کند! علم مرجع تقليد در کنار علم خدا چه قدر و قیمتی دارد؟ شعاع اندكی از علم او را دارد؛ تازه همين علم اندک هم از اوست که به اين موجود عنایت شده است. نمازي که آدم مي‌خواند، تمام مايه‌هايش از الله است. هيچ چيز از خود آدم نيست؛ نه بدن، نه فکر، نه دلي که نيت مي‌کند، نه اين کمري که رکوع و سجود مي‌کند، نه پايي که بدن روي آن مي‌ايستد؛ هيچ‌كدام برای خود آدمی نيست.

عارفان واقعي در اين‌جا چه گفته‌اند؟ عارفان واقعي مانند فيض کاشاني، حاجي سبزواري، آخوند ملامحمد کاشاني، سيد حيدر آملي، مرحوم آيت الله سيد جمال الدين گلپايگاني، همگی يک حرف دارند. مي‌گويند: وقتي بنده‌ای براي عبادت در برابر مولا ايستاد، باید به طور جدّ حس کند که عدم در برابر وجود ايستاده است؛ حس کند فقر محض در مقابل غناي محض ايستاده. عبادت با چنين حالي، ارزش دارد. آدم تا عمق اين حرف‌ها را درک نکند واقعاً به اين جملة حضرت زينب کبري 3 نمي‌تواند برسد که ايشان روز عاشورا يا روز يازدهم چه فرمودند. امام زين‌العابدين7 فرمود: کسي را کشتيد که ملائکه، اجنه آسمان‌ها و زمين و زمان، درختان، ماهيان دريا و مرغان هوا، و انبيا و اوليا براي او گريه کردند. زينب کبري3 وقتي مي‌خواهد با پروردگار دربارة امام حسين7 عرض ارادات نمايد، با معرفت، بصيرت و دانايي به پروردگار مي‌گويد:

«اللهم تقبّل منا هذا القليل القربان»

خدايا اين عمل بسيار کم را که تناسبي با عظمت تو ندارد، از ما بپذیر. ما می‌توانیم در عبادت بهترين حال را از اين بخش دعاي کميل استفاده کنيم كه اميرالمؤمنين از زبان خود عرضه داشته است:

«و انا عبدک الضعيف الذليل الحقير المسکين المستکين»

اين شناسنامة واقعي ما است.

حضرت يوسف وقتي از زندان آزاد مي‌شود و حکومت مصر به او مي‌رسد و برتخت فرمانروايي استقرار پيدا مي‌کند، به پروردگار عالم مي‌گويد:

(رَبِّ قَدْ آتَيْتَني مِنَ الْمُلْكِ)

خدايا! اندکي از فرمانروايي را به من دادی.

(وَ عَلَّمْتَني مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ)

اندکي از علم باطن را به من عنايت کردي.

اصلاً کسي در مقابل او، غنا و هستي، و جولاني ندارد. قرآن مجيد اسم آناني را که اين حالت‌ها را احساس مي‌کنند خيالاتي گذاشته است. با کلمه «يحسبون» آنان را وصف می‌کند. حسب يعني خيال و گمان؛ يعني حالتي که هيچ ريشه و حقيقتي ندارد.

(كَسَرابٍ بِقيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً)

نگاه آدم تشنه در پنجاه درجه کوير، از دور رودخانة آب مي‌بيند. ولي وقتي جلو مي‌رود، مي‌بيند که هيچ چيزي نبوده و فقط گمان بوده است. در خارج چيزي به نام آب وجود نداشته است.

بنابراین یکی از راه‌های درک عظمت حق، دقت در صفات پروردگار است که در قرآن کريم مطرح است.

راه دیگر تفكر در روايات است؛ روايات باب توحيد که از رسول خدا و ائمه طاهرين: رسيده است. مخصوصا روايت بسيار با عظمتي که مفضل بن عمر کوفي از وجود مبارک حضرت صادق7نقل کرده است.

مسائل طرح شده در اين روايات، نشان مي‌دهد که اگر تا روز قيامت تمام اهل عالم جمع شوند، نمي‌توانند کوچک‌ترين کاري را که خدا انجام مي‌دهد، انجام دهند. جلوه‌هاي عظمت حق بسیار حيرت‌انگيز است.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تسليم بودن در برابر خدا
ارزش عمر نزد ارزش‏شناسان
ارزشها و لغزشهای نفس - جلسه ششم
خداوند، دعوت‌کنندهٔ بندگان به سعادت
حقيقت لوح محفوظ
فلسفۀ هجرت ابراهيم
برترى ارزش عمر بر ساير نعمت‏ها
ناراحتى ائمه عليهم السلام از افراد حرام خوار
داستان شگفت انگیز شکیبایی ابن ابی عمیر
گفتار خدا با حضرت داود عليه السلام‏

بیشترین بازدید این مجموعه

عرفان در سوره حضرت یوسف (ع)- جلسه دهم
فلسفه تكرار داستان حضرت موسى عليه السلام در ...
عشق و اخلاص امير المؤمنين عليه السلام‏
گفتار خدا با حضرت داود عليه السلام‏
ترازوى مفرد و جمع در قرآن
دورنمائى از حقوق خانواده‏
علم به حقايق قرآن
شخص جسور و اهانت به پيامبر اكرم
دهه اول محرم 94 حسینیه آیت الله علوی تهرانی ...
قم حرم حضرت معصومه(س) دههٔ دوم رجب 1396 سخنرانی اوّل

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^