لطفا منتظر باشید

ترس دشمن از وارستگان و آگاهان

 

تاجرى به من تلفن زد و گفت: من مى‏خواهم شما را به اين جا دعوت كنم، براى سخنرانى در اين جا مسجد خوبى هست و ايرانى‏ها از دعوت شما استقبال كرده‏اند. آيا شما حاضرى بيايى؟ گفتم : من حاضرم. گفت: پس من كارهاى آن را انجام مى‏دهم و به شما خبر مى‏دهم. بعد از يك ماه تلفن كرد و گفت: براى گرفتن دعوت نامه براى شما ما را به يك اداره‏اى بردند و گفتند : شما براى چه مى‏خواهى اين شخص را به آمريكا بياورى؟ گفتم براى امر مذهبى. بعد چند دكمه رايانه را زدند، عكس شما روى صفحه آمد. اسم شما وخانواده‏ات و... آن جا ثبت شده بود. گفتند: اين شخص از خطرناك‏ترين افراد است و ما اجازه نمى‏دهيم او به آمريكا بيايد.

نخست باطن را در معرض هجوم وساوس شيطانى قرار مى‏دهند. آن گاه فساد در 
مملكت، فراگير خواهد شد. ما بايد درون را اصلاح كنيم. وقتى درون همه اصلاح شود، فسادى نخواهيم داشت. كينه و اختلاف و طلاق و دزدى و ... نخواهيم داشت. اينان بى‏خبر از اميرالمؤمنين، مى‏گويند: اختلاف بايد باشد. شما كه همگى مسلمان هستيد :

 «ما فَرَّقَ بَينَكُمْ إلاّ خُبثُ السَّرائِر وَ سُوءُ الضَّمائِرِ»

 

آنچه بين شما تفرقه و جدايى مى‏اندازد پليدى باطن و دل‏هاست .

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه