یکی از پا منبری های من ، که مکانیک بود، روزی به من گفت : « یکی از همسایگان محل کارم مسیحی است و برای جذب او به اسلام خیلی صحبت کرده ام . اگر اشکالی ندارد چند جلسه او را پای منبر شما بیاورم . » گفتم : « نه تنها اشکالی ندارد ، بلکه واجب است که او را بیاوری . ...
زمانی که آیت الله حکیم ، مرجع اعلم زمان ، دارفانی را وداع گفته بود ، بین اصحاب حل و عقد بحث در گرفته بود که اکنون چه کسی اعلم است . اکثریت معتقد به اعلمیت امام بودند . بالاخره ، 12 نفر از علمای قم ، طی اطلاعیه ای حضرت امام را اعلم مراجع معرفی کردند . ...
طیب حاج رضایی ، یکی از افراد فعال قیام پانزده خرداد 1342 بود . از آنجا که همسایۀ دیوار به دیوار ما بودند ، من از بچگی او را می شناختم . مردی پر جذبه و قدرتمند و یک سر و گردن از دیگران بالاتر و به عبارتی قلدر زمانه بود . کسی جرأت رویارویی با او را نداشت . این ...
در بدو ورود به قم از قضا به فردی به نام احد برخوردم که او نیز تازه از تهران آمده بود و قصد داشت به دورس حوزه مشغول شود . پیش تر او را در جلسات مرحوم لاله زاری می دیدم . ما که دو تازه وارد بودیم ، سرگردان و حیران ماندیم که چه کنیم و از کجا شروع کنیم . ...
سه ، چهار بار برای تبلیغ به دبی دعوت شدم . جوانی به نام آقای اخگری ، که پدرش با من رفیق بود ، معمولا به پای منبر من می آمد . آقای اخگری در تأسیس درمانگاه قرآن و عترت قم ، با ما همکاری کرده و از اعضای هیئت مدیره بود . سخنرانی های من در دبی ، یا در باشگاه ...
اواخر سال 1340 بود که در قم و در جوار حرم حضرت معصومه (س) ساکن شدم . پس از مدت کوتاهی ، جبهه گیری شدید مراجع عظام و علمای قم با حکومت پهلوی آغاز شد . در آن زمان مسئلۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی مطرح بود . اولین باری که از سوی دولت علم این مسئله عنوان شد ، برای ...
تابستان بعد خود را آماده کردم و برای تبلیغ ده روزه به تربت حیدریه رفتم . مردم استقبال خوبی کردند . شب ها علاوه بر مسجد ، میدانگاه نیز پر از جمعیت می شد. در آن سالها ، یعنی 1345-1346 ، دولت سپاهیان دانش و بهداشت را به اقصا نقاط ایران می فرستاد تا تحت این ...
پیش از انقلاب ، زلزلۀ شدیدی منطقۀ گناباد را به لرزه درآورد و چندین هزار نفر را کشت . در این زمان پسر عمه ام در آنجا ماموریت بانکی داشت . برای خبرگیری از او ، نیز کمک رسانی به مردم منطقه ، روانۀ آن دیار شدیم . در این سفر آقای حاج اسدالله صفا – از نزدیکان ...
مسئلۀ آمدن و به سلامت رسیدن حضرت امام به ایران ، یکی از مهمترین مسایل انقلاب بود . در آن زمان عمدۀ بحثهای ما در جلسات حول چگونگی انجام این مهم دور می زد . شایعات زیادی پخش شده بود که مثلا می خواهند هواپیما را در آسمان بربایند و امام را به جایی ببرند که ...
من در مشهد بودم که خبر حملۀ همه جانیۀ عراق را به میهن اسلامی شنیدم . داخل صحن حرم ، مردم دور هم جمع شده ، به رادیو گوش می دادند که اعلام شد : « عراق از دریا و هوا و زمین به کشور حمله کرده است . » سریع به منزل آمدم و به خانواده گفتم که اثاثیه را جمع کنید ، ...
پهلوان تختی بچۀ خانی آباد بود . چند سالی که در آن جا منبر می رفتم ، وی همراه خانواده اش پای منبرم می آمدند . خود من نیز گاه گاهی به زورخانه می رفتم . بدین ترتیب به مرور زمان با هم آشنا شده بودیم . عللی برای کشته شدن او ذکر می کنند . برای مثال روزی به بازار ...
سالی برای سخنرانی در شبهای اول ماه مبارک شعبان ، به اردکان دعوت شده بودم . روز اول که وارد شدم به دیدار آیت الله خاتمی ، پدر بزرگوار آقای سید محمد خاتمی که شنیده بودم روشنفکر و اهل مطالعه است ، رفتم و از محضرشان استفاده کردم .شب اول برگزاری مجلس ، ...
بعد از اتمام کلاس سوم ، به دلیل مشکلات اقتصادی به خوانسار برگشتیم . درآن هنگام حاج شیخ عباسعلی اسلامی چند روز در آن جا منبر داشت . وی مدیر جامعه تعلیمات بود که در نقاط مختلف کشور 160 دبستان و دبیرستان تأسیس کرده بود. به برکت قدوم مبارک و سخنرانی های ...
سال بعد که فضای سیاسی مقداری آرام تر شده بود و کمتر دنبال سرباز گیری بودند ، دوباره به قم برگشتم . در آن زمان می بایست مهم ترین کتاب ها ؛ یعنی « رسائل » و « مکاسب » را شروع می کردم . استاد برجستۀ « مکاسب» ، آیت الله فاضل لنکرانی (ره) و استاد ممتاز « رسائل ...
ماه شعبان فرا رسید و من طبق برنامۀ همه ساله به همدان رفتم . در این سفر حاج آقا مقدسیان ، بانی مجلس ، مرا همراهی می کرد . امام فرموده بود که آن سال نیمۀ شعبان جشن نگیرید ، به همین دلیل مجالس ما به نحو عادی برگزار شد و تقربیا حالت عزاداری هم داشت . مردم ...
این حادثه مانند شعله ای ، خرمن احساسات مردم را برافروخت . در آن زمان من در شهر سرخۀ سمنان منبر می رفتم . در چند روز آخر ، مسایل حاد سیاسی و شخصیت حاج آقا مصطفی را مطرح کردم و مقداری زودتر از موعد به تهران برگشتم تا ببینم دوستان و هم رزمان می خواهند چه ...
سالهای قبل از انقلاب گروهی به نام مجاهدین خلق فعالیت سیاسی و فرهنگی گسترده و داغی داشتند . در کتابهایشان که دقت می کردی ، تعالیم و معارف ناب اسلامی مشاهده نمیشد ، بلکه با افکاری دیگر در آمیخته و رنگ و بوی التقاط می داد. جوانی از کاسبهای بازار ، با ...
لایحۀ کاپیتولاسیون در زمان نخست وزیری علم ، به طور خیلی سری در مجلس مطرح شد . نیز در همین زمان آمریکا می خواست حدود 40-50 هزار نفر مستشاران خود را روانۀ ایران کند . آنها به تدریج می آمدند و بیشتر در مناطق خوش آب و هوای بالای شهر تهران ، مثل دروس و ...
نمایندگانی از طرف شاه به قم عزیمت کردند تا خدمت مراجع بزرگ رسیده ، به اصطلاح انقلاب سفید را توجیه کرده ، و نیز برای سفر آیندۀ شاه به قم زمینه سازی کنند . کسانی مثل قائم مقام و صدر الاشراف ، پیرمردان حکومت بودند که در عین حال مذهبی و اهل نماز و روزه و ...
در زمان اوج قدرت فداییان اسلام ، مردم مسلمان و جوانان غیور مملکت آمادۀ جهاد شده بودند و برای اعزام به فلسطین ثبت نام می کردند . من که کودکی هفت –هشت ساله بودم ، این شور و هیجان مردمی را به یاد می آورم . در آن زمان شخصیتهای زیادی جبهه گیری می کردند ، ...