فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
حکایات عبرت آموز
ارسال پرسش جدید

بازگشت فرزند هارون الرشيد به حق‏

بازگشت فرزند هارون الرشيد به حق‏
  صاحب كتاب ابواب الجنان، و همچنين واعظ سبزوارى در كتاب جامع‏ النورين، (ص 317) و آيت اللَّه نهاوندى در خزينة الجواهر (ص 291) نقل مى‏كند: هارون را پسرى بود به زيور صلاح آراسته، و گوهر پاكش از صلب آن ناپاك چون مرواريد، از آب تلخ و شور برخاسته، فيض مجالست ...

گر تو نمى‏پسندى تغيير ده قضا را

گر تو نمى‏پسندى تغيير ده قضا را
علامه محمد تقى مجلسى در امر به معروف و نهى از منكر و پيشگيرى از گناه دلسوزى عجيب بود، در محله‏اى كه زندگى مى‏كرد تعدادى قلدر و داش صفت بودند كه از گناهانى چون قمار، شراب، و مجالس لهو و لعب امتناعى نداشتند. اغلب در برخورد با آنان، امر به معروف و نهى ...

حكايتى در اطاعت حق‏

حكايتى در اطاعت حق‏
داستانى آموزنده به اين مضمون در كتاب‏هاى عرفانى نوشته‏اند: پادشاهى در راه شكار در حالى‏كه وزيرش او را همراهى مى‏كرد، ديوانه‏اى را ديد كه سگى را پهلوى خود بسته و با او خوش و خرم نشسته. به وزيرش گفت: بيا لختى با ديوانه دل خوش كنيم. وزير گفت: اى ...

داستان حماد بن حبيب با امام سجاد عليه السلام‏

داستان حماد بن حبيب با امام سجاد عليه السلام‏
  قطب راوندى و ديگران از حماد بن حبيب كوفى روايت كرده‏اند كه گفت: سالى آهنگ حج كردم، همين كه از منزل «زباله» حركت كرديم بادى سياه و تاريك وزيدن گرفت به طورى كه اهل قافله را از هم متفرق كرد، من در آن بيابان متحير و سرگردان ماندم، بالاخره خود را به يك ...

توبه‏ قوم يونس‏

توبه‏ قوم يونس‏
  سعيد بن جبير و گروهى از مفسّرين، داستان قوم يونس را بدين گونه روايت كرده‏اند: قوم يونس مردمى بودند كه در منطقه‏ى نينوا در اراضى موصل زندگى مى‏كردند. آنان از قبول دعوت يونس امتناع داشتند، سى و سه سال مردم را به خداپرستى و دست برداشتن از گناه دعوت ...

توبه‏ آهنگر

توبه‏ آهنگر
    راوى اين داستان عجيب مى‏گويد: در شهر بصره وارد بازار آهنگران شدم، آهنگرى را ديدم آهن تفتيده را با دست روى سندان گذاشته و شاگردانش با پتك‏ بر آن آهن مى‏كوبند. به تعجّب آمدم كه چگونه آهن تفتيده دست او را صدمه نمى‏زند؟ از آهنگر سبب اين معنا را ...

آمرزش و مغفرت از بركت احسان‏

آمرزش و مغفرت از بركت احسان‏
  شيخ بهائى آن عارف بزرگوار و عالم باكرامت در كتاب كشكول مينويسد: در اطراف بصره مردى از دنيا رفت، بخاطر اين كه غرق در آلودگى و معصيت بود كسى براى تشييع جنازه او حاضر نشد، همسرش چند نفر را به عنوان مزدور انتخاب و جنازه را تا محل نماز بردند ولى كسى حاضر ...

دعاى مستجاب‏

دعاى مستجاب‏
  در باب دعا آمده: زمان داود قحطى شديدى مردم را احاطه كرد، سختى و مضيقه مردم را در رنج و اندوه قرار داد، سه نفر از علماى خود را انتخاب كردند تا به بيابان رفته براى آنان طلب باران كنند، آنان به صحرا رفتند و در مقام مناجات برآمدند، يكى از آنان گفت: ...

خبر دادن پيامبر از راز ميان دو نفر از دشمنان‏

خبر دادن پيامبر از راز ميان دو نفر از دشمنان‏
  وهب بن عمير با صفوان بن اميه در حجره نشسته بودند، وهب كه از دشمنان پيامبر بود به صفوان كه هم كيش و هم عقيده‏اش بود گفت: «لولا عيالى و دَين على لاحببت ان اكون انا الذى اقتل محمداً لنفسى:» اگر مسئوليت عيالم را نداشتم و دينى كه بر عهده دارم دوست داشتم ...

داستانى شگفت در رابطه با سلميان

داستانى شگفت در رابطه با سلميان
  اين داستان كه راوندى دانشمند بزرگ شيعه در كتاب دعوات نقل مى‏كند اگر اتفاق افتاده باشد براى همه مردم در اطمينان به رزق حلال كه به وسيله حق از طريق كوشش مثبت به انسان مى‏رسد و تخلفى در آن صورت نمى‏گيرد بهترين درس و عبرت و پند و موعظه است: سليمان ...

احسان پيامبر اسلام‏

احسان پيامبر اسلام‏
  پيراهن پيامبر به اندازه كهنه شده بود كه قابليت استفاده كردن نداشت، شخصى دوازده درهم به حضرت هديه داد، آن بزرگوار پول را به اميرمؤمنان دادند تا از بازار پيراهنى تهيه كند، اميرمؤمنان پيراهنى به همان مبلغ خريد و به محضر پيامبر آورد، حضرت فرمود: اين ...

سه مسلمان تائب‏

سه مسلمان تائب‏
زمانى كه مسأله‏ى جنگ تبوك پيش آمد، سه نفر از اصحاب پيامبر به نام كعب بن مالك و مرارة بن ربيع و هلال بن اميه، از همراه شدن با پيامبر و شركت در جبهه‏ى حق عليه باطل امتناع كردند. شركت نكردن آنان علتى جز سستى و عافيت خواهى و تنبلى نبود، ولى پس از حركت ...

داورى اميرمؤمنان نسبت به يك حسود

داورى اميرمؤمنان نسبت به يك حسود
  در روزگار حكومت فرزند خطاب دختر بچه يتيمى در حوزه سرپرستى مردى بود كه بيشتر اوقات در مسافرت به سر مى‏برد و از جمع خانواده دور مى‏زيست، مدت‏ها سپرى شد تا دختر به سن رشد و بلوغ رسيد، دختر از زيبائى و ملاحت لازم برخوردار بود، همسر مرد كه همه امور ...

سؤال قمر بنى هاشم از حضرت على عليه السلام‏

سؤال قمر بنى هاشم از حضرت على عليه السلام‏
  روزى قمر بنى هاشم چهار پنج ساله بود، در دامن اميرالمؤمنين عليه السلام نشسته بود و به او خيلى محبت مى‏كرد، يك مرتبه اين بچه پنج ساله گفت: بابا در سينه شما چند قلب وجود دارد؟ اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: عباس جان يك قلب و آن مال خدا است. عباس گفت: ...

آه ثمربخش تائب‏

آه ثمربخش تائب‏
  در زمان يكى از اولياى حق، مردى بود كه عمرش را به بطالت وهوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود و براى آخرت آنچنان كه بايد، اندوخته‏اى آماده نكرده بود. خوبان و نيكان، پاكان و صالحان از او دورى جستند، در حلقه‏ى نيك نامان راه نداشت، نزديك مرگ پرونده‏ى خود ...

احسان پيامبر به دختر حاتم طائى‏

احسان پيامبر به دختر حاتم طائى‏
  زمانى كه اسيران قبيله طى را كه قبيله حاتم بودند به مدينه آوردند به شرف حضور پيامبر اسلام رسانيدند. در ميان اسيران سفانه دختر حاتم طائى قرار داشت، مردم از زيبائى او در شگفت شدند و هنگامى كه شروع به سخن گفتن كرد از ملاحت گفتار و شيرينى بيانش متحير ...

توسّل و توبه‏

توسّل و توبه‏
امام صادق عليه السلام مى‏فرمايند: در حرم خدا، كنار مقام ابراهيم نشسته بودم، پيرمردى آمد كه تمام عمرش را به گناه گذرانده بود، به من نظرى انداخت و گفت: نِعْمَ الشَّفيعُ الَى اللَّهِ لِلْمُذْنِبينَ. براى اهل گناه، شفيع خوبى نزد خداوند هستى! آنگاه ...

احسان به مساكين‏

احسان به مساكين‏
روايت شده مردى فقير به محضر اميرمؤمنان آمد و گفت مرا به تو حاجتى است، حضرت فرمود حاجتت را روى زمين بنويس من تنگدستى و فقر را در تو آشكارا ميبينم، تهيدست روى زمين نوشت: «انا فقير محتاج:» من تهيدستى نيازمندم، حضرت به قنبر فرمود دو جامه قيمتى بر او ...

راستگو و تائب‏

راستگو و تائب‏
  ابوعمر زجاجى انسانى وارسته و نيكوكار بود، مى‏گويد: مادرم از دنيا رفت، خانه‏اى را از او به ارث بردم، خانه را به پنجاه دينار فروختم و عازم حج شدم. چون به سرزمين نينوا رسيدم، دزدى بيابانى در برابرم سبز شد، به من گفت: چه دارى؟ در درونم گذشت راستى و ...

آتش احسان بر خان حضرت على اكبر عليه السلام‏

آتش احسان بر خان حضرت على اكبر عليه السلام‏
از سروده‏اى در كتاب مقاتل‏الطالبين كه دربار حضرت على‏اكبر عليه السلام است، برمى‏آيد كه از زمانى كه على اكبر عليه السلام به دنيا آمد تا روز شهادتش در عاشورا، هر چند سال كه داشت، هجده سال و يا بيست و پنج سال، براى اين كه در شهادت سن مطرح نيست، در اين ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^