مىگويند : زنى كور همه شب تا وقت سحر براى عبادت بيدار بود . چون سحر مىرسيد ، با صدايى حزين مىگفت : الهى ! بندگانت شب را گذراندند و به رحمت و فضل و مغفرتت سبقت گرفتند ، تو را به تو مىخوانم نه به غير تو ، مرا در گروه سبقت گيرندگان به رحمتت قرار ده ، ...
از زنى از شايستگان از عباد حق نقل شده :چون نماز شب را بجاى مىآورد بالاى بام مىرفت ، پيراهن و روبند بر خود محكم مىكرد و مىگفت : خدايا ! ستارگان درآمدند و به تاريكى شب هجوم آوردند ، چشمها خوابيد ، پادشاهان در به روى همه بستند ، هر عاشقى با معشوق ...
از يكى از نيكان و شايستگان نقل شده كه مىگويد :در مسيرى مىرفتم ، به درختى رسيدم ، خواستم قدرى استراحت كنم ، بزرگى بالاى سرم رسيد و گفت : برخيز كه مرگ نمرده . سپس بىهدف و بدون توجه به مقصدى شروع به رفتن كرد ، او را دنبال كردم ، شنيدم مىگفت :كُلُّ ...
يكى از شايستگان عباد خدا مىگويد : مسيرم به بعضى از كوههاى بيت المقدس افتاد ، به يكى از وادىهاى آنجا فرود آمدم ، با صداى بلندى روبرو شدم ، صدايى كه در كوه مىپيچيد و كوه آن صدا را به طور واضح برگشت مىداد ، دنبال صدا رفتم ، به چمنزارى رسيدم كه ...
مردى از اصحاب اميرالمؤمنين عليهالسلام مىگويد : نماز صبح را با امام خواندم ، پس از نماز از دست راست مردم رو كرد ، در حالى كه افسرده و دل شكسته بود ، آن قدر صبر كرد تا آفتاب طلوع كرد در حالى كه دست به دست مىزد گفت : من ياران پيامبر ...
درباره اويس قرنى نوشتهاند : چون شب مىرسيد مىگفت : اين است شب ركوع . آن گاه تمام شب را به ركوع مىگذراند و چون شب بعد مىآمد مىگفت : اين است شب سجود ، آن شب را به سجده بر عظمت دوست تمام مىكرد . ...
در روايتى آمده :در هر بيست و چهار ساعت براى عبد بيست و چهار خزانه مرتب قرار داده مىشود ، درب يكى از آن خزانهها باز مىشود ، آن را پر از نور عمل نيكش مىبيند ، عملى كه آن را در يك ساعت از بيست و چهار ساعت انجام داده ، به مشاهده آن نور ، چنان انبساط و ...
جنيد بغدادى ، مريدى داشت كه او را از همه عزيزتر مىداشت . ديگران را غيرت آمد .شيخ به فراست بدانست ، گفت : ادب و فهم او از همه زيادت است ، ما را نظر بر آن است ، امتحان كنيم تا شما را معلوم شود . فرمود : تا بيست مرغ آوريد و گفت : هر مريدى يكى را برداريد و جايى ...
در كتاب با ارزش «نهج البلاغة» نقل شده است كه :جنازهاى را به گورستان مىبردند ، حضرت اميرالمؤمنين على عليهالسلام شنيد مردى مىخندد ، خندهاى كه ناشى از غفلت بود . فرمود : گويا مردن بر غير ما نوشته شده و خيال مىكنى كه حق در اين دنيا بر غير ما لازم ...
روايت شده : به وقت ولادت عيسى ، فرزندان ابليس به پدر خود گفتند : امروز سر بتها و اصنام افتاد ، چه خبر شده ؟ گفت : نمىدانم . دورى زد و برگشت و از ولادت عيسى ، خبر داد و گفت : دوره بتپرستى تمام شد ، انسان را از راه عجله و سبك گرفتن كار گمراه كنيد . از ديگر ...
پرخورى و سيرى از غذا ، يكى از راههاى تسلط شيطان بر قلب است . هر چند غذاى حلال باشد ؛ زيرا پرخورى و سيرى علّت تقويت شهوات است و شهوات از برّندهترين اسلحههاى ابليس ملعون است .مىگويند : يحيى ، ابليس را با قفلهاى متعدّدى ديد ، از او پرسيد : اينها ...
مىگويند : ابليس در برابر بندهاى از بندگان خالص حق ظاهر شد ؛ آن عبد بيدار از او پرسيد : در كدام يك از اخلاقيات انسان كمك مؤثّرترى براى تو است كه او را به بدبختى بنشانى ؟ گفت : خشم ، چون انسانى به غضب گرفتار شود او را به بازى مىگيرم چنان كه كودك توپ را ...
شيطان ، موسى را ملاقات كرد و به حضرت عرضه داشت : اى موسى ! تويى آن انسانى كه خداوند مهربان تو را به رسالت برگزيده و بىواسطه با تو سخن مىگويد ، روى اين حساب از آبروى فوقالعادهاى برخوردارى ، من يكى از مخلوقات خدايم و گناهى را مرتكب شدم و علاقه دارم ...
در تفسير بعضى از آيات قرآن مجيد آمده :زمانى كه نوح سوار كشتى شد و به دستور خداوند از هر نوع موجود زنده جفتى را در كشتى آورد ، ناگهان چشمش به پيرمردى خورد كه او را نشناخت ، فرمود : چه كسى تو را داخل كشتى كرد ؟ پاسخ داد : خودم آمدم و آمدنم براى اين است كه به ...
در متون اسلامى آمده : امام باقر عليهالسلام به ديدار جابر بن عبداللّه آمده ، در حالى كه جابر نزديك بر مرگ بود .فرمود : چگونهاى ؟ عرض كرد : مرض را بهتر از سلامت ، فقر را بهتر از غنى ، موت را بهتر از حيات مىخواهم . حضرت فرمود : ما اين گونه نيستيم ، بلكه ...
مولوى در توضيح مسئله رضا مىگويد :بهلول به يك مرد الهى مىرسد و از او مىپرسد : در چه حالى ؟ مرا هم از حالت خود آگاه كن . آن مرد الهى مىگويد : شما از حال كسى مىپرسيد كه همواره جهان به مراد او مىگردد اين است حال من ، آن همه سيلابها و جويبارها و ...
ملاّ فتح اللّه كاشانى در تفسير خود چنين مىگويد :آسيه به جهت خلوص ايمان رستگار شد و وصلت او با فرعون به او ضررى نرسانيد و نقصى در قرب و منزلت او در نزد حضرت حق پيدا نشد .نقل است : وقتى كه ساحران سحر خود را نمايش دادند و موسى عليهالسلامعصايش را انداخت ...
حرّ بن يزيد در روز عاشورا بر سر دو راه قرار گرفته بود : يكى سپهسالارى ، ثروتاندوزى ، زن و فرزند ، مقام و منزلت مادّى و ديگر جان باختن و از هستى گذشتن ؛ امّا آن انسان عاقل پس از اندكى تأمّل حق تعالى را در پرتو امامت حضرت سيّدالشهدا عليهالسلام بر ...
در تفسير قسمتى از آيات سوره « يس » آمده است : چون حبيب نجّار خبر رنج و مشقّت رسولان خدا را از دست مردم « انطاكيه » شنيد به شتاب ، از منزل خود كه در نقطهاى دور دست از شهر قرار داشت ، به سوى مردم آمد ، اين انسان فداكار از مؤمنان واقعى بود . وى از درآمد كسب ...
ذكر حقيقى است كه هركس به آن آراسته گردد ، جز به او نينديشد و جز به خاطر او كارى نكند و اخلاقى جز اخلاق او نداشته باشد . ابو عبداللّه راضى گفت : پيش « وليد سقّا » رفتم و مىخواستم كه در فقير از او سؤال كنم ، سربرآورد و گفت : فقير به كسى گفته مىشود كه هرگز ...