فارسی
سه شنبه 15 آبان 1403 - الثلاثاء 2 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 39 ( دعا در طلب عفو و بخشش ) ترجمه عباس عزيزی


مطلب قبلی دعای 38
دعای 40 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي طَلَبِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ
دعاى آن حضرت- كه درود بر او باد- در طلب بخشش و رحمت
﴿1 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْسِرْ شَهْوَتِي عَنْ كُلِّ مَحْرَمٍ ، وَ ازْوِ حِرْصِي عَنْ كُلِّ مَأْثَمٍ ، وَ امْنَعْنِي عَنْ أَذَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ، وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ .
(1) بار خداوندا، بر محمد و آل او درود فرست و تندى شهوت و خواهش مرا در رسيدن به حرام بشكن، آن سان كه بر انجام هيچ گناهى حريص نباشم و مرا از آزار رساندن به هر مرد و زن با ايمان و هر مرد و زن مسلمان بازدار.
﴿2 اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ نَالَ مِنِّي مَا حَظَرْتَ عَلَيْهِ ، وَ انْتَهَكَ مِنِّي مَا حَجَزْتَ عَلَيْهِ ، فَمَضَى بِظُلَامَتِي مَيِّتاً ، أَوْ حَصَلَتْ لِي قِبَلَهُ حَيّاً فَاغْفِرْ لَهُ مَا أَلَمَّ بِهِ مِنِّي ، وَ اعْفُ لَهُ عَمَّا أَدْبَرَ بِهِ عَنِّي ، وَ لَا تَقِفْهُ عَلَى مَا عَنْهُمْ فِيَّ ، وَ لَا تَكْشِفْهُ عَمَّا اكْتَسَبَ بِي ، وَ اجْعَلْ مَا سَمَحْتُ بِهِ مِنَ الْعَفْوِ ارْتَكَبَ ، وَ تَبَرَّعْتُ بِهِ مِنَ الصَّدَقَةِ عَلَيْهِمْ أَزْكَي صَدَقَاتِ الْمُتَصَدِّقِينَ ، وَ أَعْلَي صِلَاتِ الْمُتَقَرِّبِينَ
(2) بار خدايا، هر بنده‌اى كه درباره‌ى من به حرام افتاده و پرده‌ى حرمت من در آنچه او را از آن بازداشتم دريده و حق مرا تباه كرده و با آن گناه مرده باشد و حق من نزد او كه زنده است به جا مانده او را در ستمى كه به من كرده بيامرز و از حقى كه از من برده درگذر و از آنچه درباره‌ى من به جا آورده بازخواست مكن و به سبب گناهى كه با ستم بر من بر گردن دارد رسوايش مكن و اين عفو و گذشت من از ايشان و صدقه‌اى را كه به ايشان بخشيدم، پاكيزه‌ترين صدقه‌ى بخشندگان و بالاترين عطاهايى محسوب فرما كه به مقربان حضرتت عنايت شده است.
﴿3 وَ عَوِّضْنِي مِنْ عَفْوِي عَنْهُمْ عَفْوَكَ ، وَ مِنْ دُعَائِي لَهُمْ رَحْمَتَكَ حَتَّى يَسْعَدَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا بِفَضْلِكَ ، وَ يَنْجُوَ كُلٌّ مِنَّا بِمَنِّكَ .
(3) خدايا، چنان كه من از آنان درگذشتم تو نيز از من بگذر و همان طور كه در مورد آنان دعاى خير نمودم تو هم رحمت خود را از من دريغ مدار تا هر يك از ما به احسان تو نيكبخت شود و هر كدام از ما به سبب نعمتت رهايى يابد.
﴿4 اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَدْرَكَهُ مِنِّي دَرَكٌ ، أَوْ مَسَّهُ مِنْ نَاحِيَتِي أَذًى ، أَوْ لَحِقَهُ بِي أَوْ بِسَبَبِي ظُلْمٌ فَفُتُّهُ بِحَقِّهِ ، أَوْ سَبَقْتُهُ بِمَظْلِمَتِهِ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَرْضِهِ عَنِّي مِنْ وُجْدِكَ ، وَ أَوْفِهِ حَقَّهُ مِنْ عِنْدِكَ
(4) بار خدايا، و هر بنده‌اى از بندگانت كه از من عقوبت و شكنجه‌اى ديده يا از جانب من آزارى به او رسيده يا از من يا به وسيله‌ى من ستمى بر او رفته و حق او تباه كرده‌ام يا مانع دادخواهى او شده‌ام، و درود فرست بر محمد و آل او، و او را به بزرگى و عطاى خود از من خشنود ساز و از جانب خويش حق او را عطا فرما.
﴿5 ثُمَّ قِنِي مَا يُوجِبُ لَهُ حُكْمُكَ ، وَ خَلِّصْنِي مِمَّا يَحْكُمُ بِهِ عَدْلُكَ ، فَإِنَّ قُوَّتِي لَا تَسْتَقِلُّ بِنَقِمَتِكَ ، وَ إِنَّ طَاقَتِي لَا تَنْهَضُ بِسُخْطِكَ ، فَإِنَّكَ إِنْ تُكَافِنِي بِالْحَقِّ تُهْلِكْنِي ، وَ إِلَّا تَغَمَّدْنِي بِرَحْمَتِكَ تُوبِقْنِي .
(5) سپس مرا از كيفرى كه فرمان تو باعث آن مى‌شود ايمن گردان و رهايى ده از آنچه عدل تو به آن حكم مى‌كند، زيرا من توانايى تحمل انتقام و كيفر تو را ندارم و نيروى من با خشم تو برابرى نتواند كرد، پس اگر تو مرا به حق جزا دهى هلاكم مى‌نمايى و اگر مرا با لباس رحمتت نپوشانى تباهم مى‌سازى.
﴿6 اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْهِبُكَ يَا إِلَهِي مَا لَا يُنْقِصُكَ بَذْلُهُ ، وَ أَسْتَحْمِلُكَ ، مَا لَا يَبْهَظُكَ حَمْلُهُ .
(6) بار خدايا، از تو چيزى درخواست مى‌كنم كه بخشيدن آن از تو چيزى نمى‌كاهد و برداشتن بار سنگينى را از تو مى‌خواهم كه بر تو دشوار و سنگين نباشد.
﴿7 أَسْتَوْهِبُكَ يَا إِلَهِي نَفْسِيَ الَّتِي لَمْ تَخْلُقْهَا لَِتمْتَنِعَ بِهَا مِنْ سُوءٍ ، أَوْ لِتَطَرَّقَ بِهَا إِلَى نَفْعٍ ، وَ لَكِنْ أَنْشَأْتَهَا إِثْبَاتاً لِقُدْرَتِكَ عَلَى مِثْلِهَا ، وَ احْتِجَاجاً بِهَا عَلَي شَكْلِهَا .
(7) و خداوندا، من از تو بخشيدن نفس ستمكارم را مى‌طلبم؛ همانى كه نيافريدى تا ضررى از خود برانى، يا سود كنى، بلكه آفريدى تا قدرت خود را در آفريدن مانند او اثبات كنى و دليل و حجت بر همانندش باشد.
﴿8 وَ أَسْتَحْمِلُكَ مِنْ ذُنُوبِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَى مَا قَدْ فَدَحَنِي ثِقْلُهُ .
(8) بارالها، از تو مى‌خواهم تا كوله‌بار گناه مرا بردارى كه بى نهايت بر من گران و سنگين شده و در تحمل اين بار گران كه مرا از پاى درآورده از تو مددخواهى مى‌كنم.
﴿9 فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لِنَفْسِي عَلَى ظُلْمِهَا نَفْسِي ، وَ وَكِّلْ رَحْمَتَكَ بِاحْتَِمالِ إِصْرِي ، فَكَمْ قَدْ لَحِقَتْ رَحْمَتُكَ بِالْمُسِيئِينَ ، وَ كَمْ قَدْ شَمِلَ عَفْوُكَ الظَّالِمِينَ .
(9) پس درود فرست بر محمد و آلش، و مرا كه بر خويش ستم روا داشته‌ام ببخش و رحمت خود را وادار تا بار گران مرا برگيرد كه بسيار، رحمت تو شامل حال عاصيان شود و ستمكاران (بى شمارى) از عفو تو بهره‌مند مى‌شوند.
﴿10 فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْنِي أُسْوَةَ مَنْ قَدْ أَنْهَضْتَهُ بِتَجَاوُزِكَ عَنْ مَصَارِعِ الْخَاطِئِينَ ، وَ خَلَّصْتَهُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ وَرَطَاتِ الُْمجْرِمِينَ ، فَأَصْبَحَ طَلِيقَ عَفْوِكَ مِنْ إِسَارِ سُخْطِكَ ، وَ عَتِيقَ صُنْعِكَ مِنْ وَثَاقِ عَدْلِكَ .
(10) پس درود فرست بر محمد و آلش، و مرا سرمشق كسانى قرار ده كه آنان را به آمرزش خود از افتادن در پرتگاهى كه عاصيان، به سر در آن افتاده‌اند بازداشته‌اى و از ورطه‌هايى كه مجرمان در آن گرفتار آمده‌اند بيرون آوردى و به توفيق خويش رهايى بخشيدى تا بدين طريق و به سبب عفو تو از بند اسارت خشم آزاد و به احسان تو از حبس دادگرى‌ات رستند.
﴿11 إِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ ذَلِكَ يَا إِلَهِي تَفْعَلْهُ بِمَنْ لَا يَجْحَدُ اسْتِحْقَاقَ عُقُوبَتِكَ ، وَ لَا يُبَرِّئُ نَفْسَهُ مِنِ اسْتِيجَابِ نَقِمَتِكَ
(11) خداى من، اگر در حق من چنان كنى (به يقين) در حق كسى لطف كرده‌اى كه خود معترف است كه سزاوار كيفر توست و خويشتن را تبرئه نمى‌كند كه شايسته‌ى خشم توست.
﴿12 تَفْعَلْ ذَلِكَ يَا إِلَهِي بِمَنْ خَوْفُهُ مِنْكَ أَكْثَرُ مِنْ طَمَعِهِ فِيكَ ، وَ بِمَنْ يَأْسُهُ مِنَ النَّجَاةِ أَوْكَدُ مِنْ رَجَائِهِ لِلْخَلَاصِ ، لَا أَنْ يَكُونَ يَأْسُهُ قُنُوطاً ، أَوْ أَنْ يَكُونَ طَمَعُهُ اغْتِرَاراً ، بَلْ لِقِلَّةِ حَسَنَاتِهِ بَيْنَ سَيِّئَاتِهِ ، وَ ضَعْفِ حُجَجِهِ فِي جَمِيعِ تَبِعَاتِهِ
(12) و اگر- خدايا- با من چنين كنى، در حق كسى لطف كرده‌اى كه ترسش از تو بيش از اميد او به رحمت توست و نااميدى او از آزادى عذاب محكم‌تر از اميد به رهايى است. (خداوندا،) اين نه بدان معناست كه از رحمت تو نااميد باشد و نه به اين معنا كه خود را با اميد به رحمت تو فريب دهد به جهت كمى نيكى‌ها و بسيارى گناهان و سستى دليل و حجت او درباره‌ى وظايفى بوده كه بر عهده داشته و از انجام آن سرباز زده است.
﴿13 فَأَمَّا أَنْتَ يَا إِلَهِي فَأَهْلٌ أَنْ لَا يَغْتَرَّ بِكَ الصِّدِّيقُونَ ، وَ لَا يَيْأَسَ مِنْكَ الُْمجْرِمُونَ ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ الَّذِي لَا يَمْنَعُ أَحَداً فَضْلَهُ ، وَ لَا يَسْتَقْصِي مِنْ أَحَدٍ حَقَّهُ .
(13) بارالها، پس تو سزاوارى كه صديقان مغرور رحمت تو نشده و جرم پيشگان از رحمتت اميد نبرند، چرا كه تو فضل و لطف خود را از كسى دريغ نكنى و هنگام مطالبه‌ى حق خود از بندگان، سختى روا ندارى.
﴿14 تَعَالَى ذِكْرُكَ عَنِ الْمَذْكُورِينَ ، وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ عَنِ الْمَنْسُوبِينَ ، وَ فَشَتْ نِعْمَتُكَ فِي جَمِيعِ الَْمخْلُوقِينَ ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى ذَلِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ .
(14) ياد تو از هر چه در انديشه گذرد برتر و نام تو مقدس‌تر از آن است كه ديگران خود را بدان نسبت دهند و نعمت‌هاى تو در ميان جميع خلق آشكار و پراكنده است، پس ستايش بر تمام اين نعمت‌ها تو را سزاست اى پروردگار جهانيان.

برچسب:

دعای سی و نه صحیفه سجادیه

-

دعای سی و نهم صحیفه سجادیه

-

دعای 39 صحیفه سجادیه

-

دعای ۳۹ صحیفه سجادیه

-

سی و نهمین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^