فارسی
پنجشنبه 29 شهريور 1403 - الخميس 14 ربيع الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
خاطرات استاد انصاریان
ارسال پرسش جدید

عروة الوثقی

عروة الوثقی
پسر یکی از روحانیون اهل تسنن بندرعباس ، چند سالی بود که با دوست همکلاسی اش پای منبر من می آمد . روزی نزد من آمد و گفت : « در اثر بیانات شما بسیار مجذوب فرهنگ شیعه شده ام و می خواهم شیعه بشوم . » گفتم : « شما شیعه هستی و دیگر لزومی ندارد شیعه بشوی . فقط از ...

ثبت نام در مدرسه برهان

ثبت نام در مدرسه برهان
شش ساله بودم که دست در دست پدر بزرگ ، برای ثبت نام به مدرسه مرحوم برهان رفتم . چون پدرم کار داشت ، پدر بزرگم مرا به مدرسه برد . وی در راه می گفت : پسرم ، آیا می دانی تو را به کجا می برم ؟ و خود جواب می داد : تو را به مدرسه می برم تا سواد یاد بگیری، خواندن و ...

توسل به حضرت رضا (ع) برای آمدن میهمان

 توسل به حضرت رضا (ع) برای آمدن میهمان
چندین سال بعد از انقلاب ،آقای مدبر به نمایندگی جمعی از جوانان تبریز ، پی درپی زنگ می زد و اصرار می کرد که به آن شهر سفر کنم . کارهایم خیلی زیاد بود و فرصت مناسبی پیش نمی آمد . پس ازچندی که خود آقای مدبر برای کاری به تهران آمده بود ، نزد من آمد و اصرار کرد ...

تحصیل در جامعه تعلیمات

تحصیل در جامعه تعلیمات
بعد از اتمام کلاس سوم ، به دلیل مشکلات اقتصادی به خوانسار برگشتیم . درآن هنگام حاج شیخ عباسعلی اسلامی چند روز در آن جا منبر داشت . وی مدیر جامعه تعلیمات بود که در نقاط مختلف کشور 160 دبستان و دبیرستان تأسیس کرده بود. به برکت قدوم مبارک و سخنرانی های ...

شیرینی بعد از تلخی

شیرینی بعد از تلخی
این بار پیغام از شمالی ترین منطقۀ جبهه ، یعنی اطراف حلبچه بود . اوضاع آنجا بسیار شلوغ شده بود. ما را طلبیدند تا روحیۀ بچه ها را تقویت کنم . من به اتفاق چند تن از دوستان به سمت غرب حرکت کردیم . دوستان عبارت بودند از : از آقای حاج سید علی آقای لاجوردی که ...

هدایت کمکهای مردمی

هدایت کمکهای مردمی
 در سال 1365 از سوی هیئت مسلم بن عقیل ، برای ایام محرم به کاشان دعوت شده بودم . آنها می خواستند از اول محرم هر شب شام بدهند . گفتم : « چرا هر شب ؟ » گفتند : « مجالس دیگر نیز چنین می کنند ، در غیر این صورت مردم از شب هفتم – هشتم محرم می آیند . » گفتم : « این کار ...

انقلاب سفید شاه

انقلاب سفید شاه
نمایندگانی از طرف شاه به قم عزیمت کردند تا خدمت مراجع بزرگ رسیده ، به اصطلاح انقلاب سفید را توجیه کرده ، و نیز برای سفر آیندۀ شاه به قم زمینه سازی کنند . کسانی مثل قائم مقام و صدر الاشراف ، پیرمردان حکومت بودند که در عین حال مذهبی و اهل نماز و روزه و ...

پانزده خرداد

پانزده خرداد
پانزده خرداد 1342 مصادف با ایام محرم بود ، طبق معمول دو – سه روز قبل از محرم درسهای حوزۀ قم تعطیل می شد و من به تهران می آمدم . در دهۀ محرم ، در منزل حاج میرزا اسماعیل اربابی ، هر روز مجلس روضه برقرار بود . وی فرد وارسته ای بود که در محلۀ امامزاده یحیی ...

دستگیری و بازداشت انقلابیون

دستگیری و بازداشت انقلابیون
در ادامۀ مبارزه بر ضد جشن های 2500 ساله ، حضرت امام در نجف اشرف سخنرانی تندی ایراد کردند . هم زمان نیز اعلامیه ای انتشار دادند . تعدادی از اعلامیه ها به دست من رسید . هر مسجدی که می رفتم ، هنگام بر داشتن مهر ، تعدادی از اعلامیه ها را  از زیر لباس درآورده ، ...

از هتل هایت دبی تا بارگاه امام رضا (ع)

 از هتل هایت دبی تا بارگاه امام رضا (ع)
سه ، چهار بار برای تبلیغ به دبی دعوت شدم . جوانی به نام آقای اخگری ، که پدرش با من رفیق بود ، معمولا به پای منبر من می آمد . آقای اخگری در تأسیس درمانگاه قرآن و عترت قم ، با ما همکاری کرده و از اعضای هیئت مدیره بود . سخنرانی های من در دبی ، یا در باشگاه ...

مجاهدین خلق

 مجاهدین خلق
سالهای قبل از انقلاب گروهی به نام مجاهدین خلق فعالیت سیاسی و فرهنگی گسترده و داغی داشتند . در کتابهایشان که دقت می کردی ، تعالیم و معارف ناب اسلامی مشاهده نمیشد ، بلکه با افکاری دیگر در آمیخته و رنگ و بوی التقاط می داد. جوانی از کاسبهای بازار ، با ...

جلسات معنوی برای اختلاف زدایی سیاسی

جلسات معنوی برای اختلاف زدایی سیاسی
در اوج اختلافات اصفهان و در زمان سید مهدی هاشمی که گروه ها به مجالس و منابر حمله می کردند ، برای منبر به آن شهر دعوت شدم . هیچ یک از دوستان نظر مساعدی دربارۀ این سفر نداشتند ، ولی به هر حال من رفتم . در بدو ورود ، از چند تن افراد بی طرف خواستم تا اوضاع را ...

حاج اسماعیل رضایی

حاج اسماعیل رضایی
گویا حاج اسماعیل رضایی ، اصالتا اهل آشتیان یا تفرش بود . او نیز در میدان تره بار کار می کرد و همکار طیب بود ، اما نزدیکی چندانی با او نداشت . حاج اسماعیل بسیار متدین و اهل مسجد و منبر و مقید به پرداخت حقوق مالی شرعی و جزو هئیت مدیرۀ یکی از هیئت های مذهبی ...

تبدیل کاباره به چلوکبابی

تبدیل کاباره به چلوکبابی
برای دهۀ دوم ماه شعبان ، به همدان دعوت شده بودم . میزبانم آقای حاج ابراهیم مقدسیان ، یکی از تجار متدین و بزرگوار همدان بود که در تهران زندگی می کرد . سال 52-1353 بود . چند روزی از منبرم می گذشت و اثر فوق العادۀ آن را بر مردم احساس می کردم . روزی چند جوان ...

وسوسۀ شیطانی

وسوسۀ شیطانی
 زمانی استاد ابوالقاسم بنا در خانۀ ما بنایی می کرد . او در حین کار مطلب جالبی برایم تعریف کرد و گفت : « روزی شخصی بر ضد حاج آقا برهان حرفهایی به من زد و مرا نسبت به او مردد ساخت ، تا این که نماز جماعت آنجا را ترک کردم . طبق معمول که اگر کسی به مسجد نیاید، ...

عضویت در جامعه روحانیت مبارز تهران

عضویت در جامعه روحانیت مبارز تهران
زمانی که آیت الله حکیم ، مرجع اعلم زمان ، دارفانی را وداع گفته بود ، بین اصحاب حل و عقد بحث در گرفته بود که اکنون چه کسی اعلم است . اکثریت معتقد به اعلمیت امام بودند . بالاخره ، 12 نفر از علمای قم ، طی اطلاعیه ای حضرت امام  را اعلم مراجع معرفی کردند . ...

کمیتۀ استقبال از امام

 کمیتۀ استقبال از امام
مسئلۀ آمدن و به سلامت رسیدن حضرت امام به ایران ، یکی از مهمترین مسایل انقلاب بود . در آن زمان عمدۀ بحثهای ما در جلسات حول چگونگی انجام این مهم دور می زد . شایعات زیادی پخش شده بود که مثلا می خواهند هواپیما را در آسمان بربایند و امام را به جایی ببرند که ...

تشییع جنازۀ آیت الله آخوند همدانی و تظاهرات مردم همدان

 تشییع جنازۀ آیت الله آخوند همدانی و تظاهرات مردم همدان
ماه شعبان فرا رسید و من طبق برنامۀ همه ساله به همدان رفتم . در این سفر حاج آقا مقدسیان ، بانی مجلس ، مرا همراهی می کرد . امام فرموده بود که آن سال نیمۀ شعبان جشن نگیرید ، به همین دلیل مجالس ما به نحو عادی برگزار شد و تقربیا حالت عزاداری هم داشت . مردم ...

واقعه اى عجیب براى مولف در نیشابور

واقعه اى عجیب براى مولف در نیشابور
از طرف یکى از دوستان که در عشق به امام زمان  (علیه السلام) زبان زد اهل ایمان در نیشابور است و با شنیدن نام آن حضرت و یاد آن یادگار انبیاء و امامان  (علیهم السلام)چون باران بهار از دیده اشک مى بارد ، در دهه دوم ماه ذو الحجه به مناسبت عید ولایت جهت تبلیغ ...

سفر به گناباد

سفر به گناباد
پیش از انقلاب ، زلزلۀ شدیدی منطقۀ گناباد را به لرزه درآورد و چندین هزار نفر را کشت . در این زمان پسر عمه ام در آنجا ماموریت بانکی داشت . برای خبرگیری از او ، نیز کمک رسانی به مردم منطقه ، روانۀ آن دیار شدیم . در این سفر آقای حاج اسدالله صفا – از نزدیکان ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^