برخورد كريمانه خداى متعال همان چيزى است كه سعدى به فارسى تبديل كرده و قديم اين شعر را حفظ بودند. جوان ها كمتر حفظ هستند، ولى چقدر خوب بود كه جوان هاى مسجدى و متدين، با چند ديوان شعر سر و كار پيدا مى كردند: سنايى، نظامى، سعدى، حافظ، مسعود سعد سلمان، ناصر خسرو، باباطاهر عريان و بخشى از اين اشعار را حفظ مى كردند. اين اشخاص تنها شاعر نبودند، بلكه باسواد و حكيم بودند كه حكمت و علم را به شعر درآوردند. در همين جنبه كه خداوند به بى دين، لاييك، مشرك، بت پرست و افراد منحرف كه وارد زحمت و كوشش يا رياضتى مى شوند، يا براى پول، يا كار ديگر، مى گويد: زحمت آنها را در دنيا ضايع نمى كنم.
در سوره شورى آمده است: «مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَا لَهُ فِى الْأَخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ»
اما اين شخص نبايد توقع داشته باشد، چون در آخرت به قدر پر كاهى نصيب ندارد. خدا دوست دارد كه ما دو دنيا را داشته باشيم؛ هم دنيا و هم آخرت. هم اينجا خوش باشيم، هم در آخرت. خدا از ناخوش خوشش نمى آيد.
گاهى پيغمبر صلى الله عليه و آله سه شبانه روز نان خشك نيز نداشت كه بخورد، در روايات دارد كه سنگ به شكم خود مى بستند كه مالش شكم ايشان را اذيت نكند، اما در آن سه شبانه روز گرسنگى، نه اخم مى كردند و نه خود را تلخ نشان مى دادند و نه برخورد بدى باكسى داشتند. با اين كه دكترها مى گويند: انسان گرسنه و تشنه، عصبانى است، ولى به قدرى احساس حقيقت يابى آنان قوى بود كه اصلًا تلخ نمى شدند. هر كس در اين حال به پيغمبر صلى الله عليه و آله عرض مى كرد: آقا! حال شما چطور است؟ با لبخند مى فرمودند:
«ألْحَمْد لِلَّهِ عَلى كُلِّ حالٍ» در هر حالى كه هستم، قابل شكرگزارى است.
اين شعر سعدى است:
اى كريمى كه از خزانه غيب گبر و ترسا وظيفه خور دارى
دوستان را كجا كنى محروم تو كه با دشمنان نظر دارى
آب و نان آنان را مى دهى، رييس و وزير و وكيل مى شوند، اما اين همه دشمن خدا در آمريكا، اروپا و جاهاى ديگر وجود دارد. در ميان آنها وكيل، وزير و ثروتمند زياد هست.
منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی