حالا یک فرهنگ برآداب مردم قرنها حاکم است. خداوند یک نفر را مأموریت داد که این فرهنگ را از وجود مردم بیرون بیاورد و تمام عادات و رسوم بتپرستی را تعطیل کند، نذر و نیازها و سجده بر بتان وقربانی کردنها و فرهنگ شرک را باطل اعلام کند، یاری هم ندارد فقط خود او تنهاست، دربرابرکسانی که سیصد و شصت بت را باور واقعی دارند، او مأموریت دارد که این دل را عوض کند، یعنی سیصد و شصت بت را بیرون بریزد وفقط معبود یگانه را در این قلب طلوع بدهد ، آثار بت پرستی را تعطیل کند وآثار خدایی را به جایش قرار بدهد، یار هم ندارد.
به تنهایی مأمور شده، به این راحتی او را باور کردند؟ او وقتی که توحید و اسلام را ارائه کرد از همان روز اول تا آخرین شبی که درمکه بود در معرض انواع بلاها قرار گرفت، بلای تهمت ساحر، کذاب، مجنون، بلای کشتن دوستان او، بلای تبعید شدن یارانش به حبشه آفریقا، بلای حبس شدن او در هزار شبانه روز دردره روبروی مسجد الحرام، سه سال تمام درآن گرمای سوزان عربستان و بلای تحریم اقتصادی، به تمام مغازه داران اعلام شد نان ومیوه و لباس و نخود و لوبیا به آنان نفروشید.
ما سی روز میخواهیم یک گرسنگی و تشنگی و یک حفظ غریزه شهوت را تحمل کنیم، بعد هم در گرمای تابستان تهران روز یا در مغازه یا در اداره کولر آبی یا گازی داریم ، مسجد هم که میآییم زیر سقف هستیم و هوای خنک داریم و همدیگر را میبینیم و دور هم مینشینیم و با هم حرف میزنیم و یک بلای فردی در شکم و تشنگی وحفظ غریزه جنسی داریم ، اما پیامبر روز و شب، وقت و بیوقت در معرض انواع سختیهاست ولی به وعدههای خدا یقین دارد و این سختیهای طاقت فرسا را تحمل میکند، درس وپند وموعظه برای امت است.
منبع : پایگاه عرفان