فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حکایتهایی از امام سجاد علیه السلام   شخصیت شناسی امام سجاد(ع)   صحیفه سجادیه  
امام سجاد (ع)
ارسال پرسش جدید

ایمان امام سجاد(ع

ایمان امام سجاد(ع
اميرالمؤمنين (ع) در دعاي صباح مي گويد: يا من دل علي ذاته بذاته. اي كسي كه برهان وجود خود هستي. حضرت سجّاد نيز در دعاي ابوحمزة ثمالي مي گويد: بك عرفتك وانت دللتني عليك وعويني اليك ولولا انت لم أدرما انت. تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودي مرا بر خودت ...

یك موعظه

یك موعظه
جابر گويد: علي بن الحسين عليه السلام فرمود: نمي دانيم بااين مردم چه كنيم اگر بعضي از حقائق را كه از رسول خد اصلي اللّه عليه و آله گرفته ايم به آنها بگوئيم مي خندند و مسخره مي كنند ازطرفي طاقت سكوت نداريم كه اين حقائق را ناگفته گذاريم . ضمره بن سعيد ...

مهیای سفر

مهیای سفر
زهري گويد: امام سجاد عليه السلام را در شبي تاريك و سرد ديدم كه مقداري آرد بر دوش خود گذارده و حركت مي كند. عرض كردم : يا بن رسول اللّه اينها چيست ؟ فرمود: سفري در پيش دارم و براي آن توشه اي را به جاي امني مي برم . زهري : اين غلام من است و آن را براي شما حمل ...

لگد به افتاده

لگد به افتاده
عبدالملك بن مروان ، بعد از 21 سال حكومت استبدادي ، در سال 86 هجري از دنيا رفت. بعد از وي پسرش وليد جانشين او شد. وليد براي آنكه از نارضاييهاي مردم بكاهد، بر آن شد كه در روش دستگاه خلافت و طرز معامله و رفتار با مردم تعديلي بنمايد. مخصوصا در مقام جلب ...

گناه نا امیدی

گناه نا امیدی
هشام بن سالم گويد: امام سجاد (عليه السلام) در مكه مشغول طواف بود، ناگهان در يك ناحيه مسجد جمعيتي را ديد، پرسيد اين جمعيت براي چه در آنجا جمع شده اند؟ عرض كردند: محمد بن شهاب زهري عقلش را از دست داده و با هيچ كس سخن نمي گويد، بستگانش او را از خانه بيرون ...

كیفر راهزن گستاخ

كیفر راهزن گستاخ
امام سجاد (ع) براي شركت در مراسم حجّ، عازم مكه شد، در مسير راه به بيابان بين مكه و مدينه رسيد و همچنان سوار بر شتر حركت مي كرد، ناگاه يك دزد و راهزن قلدري به آن حضرت رسيد و سر راه او را گرفت و گفت : پياده شو! امام فرمود: از من چه مي خواهي ؟ دست بردار! او ...

كنترل خشم

كنترل خشم
روزي يكي از بستگان امام سجاد(ع) در حضور جمعي ، بر سر موضوعي بر امام سجاد(ع) سخنان نامناسب گفت . امام سجاد(ع) سكوت كرد، سپس آن شخص رفت ، امام سجاد(ع) به حاضران فرمود: آنچه را اين مرد گفت ، شنيديد، و من دوست دارم كه همراه من بياييد و نزد او برويم ، تا جواب ...

كمك به نیازمندان

كمك به نیازمندان
وقتي امام باقر عليه السلام پدرش علي بن الحسين عليه السلام را غسل مي داد چشم همراهان او به بدن امام سجاد عليه السلام افتاد و ديدند كه زانوها و سرانگشت پاهاي او از زيادي سجده پينه بسته است و كتف او نيز پنبه بسته است . به امام باقر عليه السلام عرض كردند ...

عظمت روحی

 عظمت روحی
امام سجاد عليه السلام همواره بطور ناشناس پنهاني به منزل پسر عموي خود مي رفت و به او پول مي داد اوهم پول را مي گرفت و تشكر مي كرد و مي گفت : خدا به امام علي بن الحسين جزاي خير ندهد كه به من كمك نمي كند. امام عليه السلام اين انتقاد را از پس عموي خود مي ...

سه مصیبت بزرگ

سه مصیبت بزرگ
مردي به محضر امام سجاد(ع) آمد، و از حال و روزگار دنياي خود شكايت كرد، امام سجاد(ع) فرمود: مسكين ابن آدم ، له في كلّ يوم ثلاث مصائب لايعتبر بواحده منهن ، و لو اعتبر لهانت المصائب و امر الدنيا... : بيچاره انسان كه در هر روز، دستخوش سه مصيبت است كه از هيچيك ...

سر عبیدالله

سر عبیدالله
بعد از شهادت امام حسين عليه السلام تا قريب پنج سال خانواده شهداء كربلاء مشغول نوحه و مصيبت بودند، حتي زني از بني هاشم سرمه در چشم نكشيد و خود را خضاب نكرد و دود از مطبخ بني هاشم برنخواست تا آنكه پنج سال بعد از كربلا عبيدالله بن زياد همه كاره يزيد به ...

درهای پر نور

درهای پر نور
امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده اند كه گفت : عبدالملك مروان آن سزاوار هاويه نيران ، طواف خانه مي كرد و پدرم در پيش وي طواف مي كرد. گفت : اين كيست كه در پيش من افتاده ؟ گفتند: امام زين العابدين علي بن الحسين است . گفت : وي را بازگردانيد. باز ...

برخورد امام سجاد(ع ) با شتر خود

 برخورد امام سجاد(ع ) با  شتر خود
امام سجاد(ع ) شترى داشت كه‌  22 بار با‌   ‌آن شتر، از‌  مدينه به‌  مكه سفر كرد،  ‌و‌  در‌  اين 22 بار مسافرت (كه هر‌  بار رفت  ‌و‌  برگشت  ‌آن حدود 160 فرسخ  ‌و‌  جمعا 3520 فرسخ مى شد) حتى يك بار، تازيانه به‌  او‌  نزد. (1)هنگامى كه‌  امام سجاد(ع ) ...

خنثی سازی نیرنگهای یزید

 خنثی سازی نیرنگهای یزید
در جريان عاشوراي حسيني و سپس اسارت اهل بيت (ع) از كربلا به كوفه و از كوفه به شام مقرّ سلطنت يزيد، از نكات جالب اينكه سخنرانيهاي حضرت زينب (ع) و امام سجاد (ع) و عكس العملهاي حماسي و معقول اهل بيت (ع) موجب شد كه زمينه سوءظن شديد مردم شام بر ضد حكومت ...

خدمت به اهل قافله

خدمت به اهل قافله
قافله اي از مسلمانان كه آهنگ مكه داشت ، همينكه به مدينه رسيد چند روزي توقف و استراحت كرد و بعد از مدينه به مقصد مكه به راه افتاد. در بين راه مكه و مدينه ، در يكي از منازل ، اهل قافله با مردي مصادف شدند كه با آنها آشنا بود. آن مرد در ضمن صحبت با آنها، ...

توجه به دیگران

 توجه به دیگران
امام صادق (عليه السلام) فرمود: روزي وقتي كه امام سجاد (عليه السلام) روزه بودند دستور داد گوسفندي را ذبح كردند و قطعه قطعه نموده پختند و هنگام غروب كنار ديك آمد، و فرمود كاسه ها را بياوريد، همه غذا را در ميان آن كاسه ها ريخت و فرمود: بين فلان طايفه از ...

برخورد امام سجاد

 برخورد امام سجاد
امام باقر (ع) فرمود: عبدالملك (پنجمين خليفه اموي) سالي در مراسم حج شركت كرد، هنگام طواف ، شخصي را ديد كه بدون توجه به شوكت و طمطراق او، با كمال بي اعتنائي به دستگاه سلطنتي عبدالملك ، مشغول طواف است ، پرسيد: اين شخص كيست ؟. گفتند: اين شخص علي بن الحسين ...

از سجایای اخلاقی امام

 از سجایای اخلاقی امام
شخصي به حضور امام سجاد (ع) آمد، و نسبت به آن حضرت جسارت كرده و سخنان درشت و ناسزا گفت . امام سجاد (ع) سكوت كرد، و هيچ سخني به او نگفت ، او رفت (با توجه به اينكه آن شخص در يك جريان شخصي نسبت به امام ناراحت شده بود، و مربوط به كيان دين نبود). امام به ...

آتش آخرت

آتش آخرت
روزي در منزل امام سجاد عليه السلام آتش سوزي شد، آن حضرت در حال سجده بود، مردم كه از آتش وحشت زده شد بودند امام عليه السلام را صدا زدند و گفتند: يابن رسول اللّه ، يابن رسول اللّه ! آتش اماامام عليه السلام سر از سجده برنداشت تااينكه باكمك ديگران آتش ...

نصیحت امام سجاد به دلقك بیكار

نصیحت امام سجاد به دلقك بیكار
امام صادق (عليه السلام) روايت مى كند : دلقكى بيكار در‌ مدينه بود كه‌ اهل مدينه از‌ دلقك بازى ‌و‌ سخنانش به‌ خنده مى آمدند . روزى به‌ مردم گفت : اين مرد مرا خسته ‌و‌ درمانده كرد ( منظورش حضرت على بن‌ الحسين (عليه السلام) بود ) . آن گاه به‌ مردم خطاب ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^