فارسی
چهارشنبه 11 مهر 1403 - الاربعاء 27 ربيع الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عروج انسان يا آرامش بخش جان و روان

   پيرامون موضوعى مى انديشيم و مى نگاريم كه مطالعه همه زيبائيها، سرچشمه فضائل و كمالات، طريق عشق، راه وصول به معشوق و وسيله عروج به مقام قرب الهى است. زمينه همه پاكيها، نيكيها و عامل مصونيت از همه زشتيها است، راز و رمز عاشق و معشوق و ناز و نياز حبيب و محبوب است! نجواى خلوتگه ياران و نغمه فرشته و ملكوتيان است. زمزمه نيايش با معبود است و آهنگ پيرايش از آنچه كه غير اوست! آرامش بخش دلها و نيروبخش جان ها و روان هاست!پناهگاهى مطمئن و دژى استوار و خلل ناپذير است، داروى اضطرابها و نگرانيها و دواى ترس ها و دلهره هاست! مع الاسف عوامل گوناگون موجب گشته است كه بسيارى از ما مسلمانان به عظمت و ژرفاى بيكران نماز و اوج متعالى آن پى نبريم و آثار و ثمرات همه جانبه آن را ادراك ننمائيم!نفوذ فرهنگهاى استعمارى و التقاط آداب و رسوم و سنن جاهلى و فرهنگهاى غير اسلامى و بيگانه نيز زمينه بى توجهى را فراهم نموده عدم آگاهى كافى از بينش اسلامى و ارزشها و معارف الهى، اين بى توفيقى را تشديد كرده است!
ترديدى نيست كه امت و ملت پاكسرشت ايران، اسلامى ترين ملت جهان و خداجوترين جمعيت عالم است و تنها مردمى هستند كه اسوه جهانيان گشته در صدد پياده كردن كليه احكام و قوانين سعادتبخش اسلام مى باشند و قدرتهاى شيطانى و استعمارى نيز از اين ملت، فرهنگ ا ين ملت و رهبرى اسلامى اين امت مى هراسند!
اما بايد جوانمردانه اعتراف كنيم كه با همه اين ارزشها و افتخارات، سالهاى متمادى تحت ستم بيدادگرانه حكومتهاى مزدور طبعاتحت تاثير فرهنگهاى فاسد و آلوده بيگانگان، دشمنان و استعمارگران نيز بوده ايم و در نتيجه اكثريتى از جامعه ما، به روح مبانى و معارف الهى اسلام، آشنائى كافى نداريم و بسيارى از ما تنها به صورت قشرى از احكام و قوانين آگاه بوده. به ظاهرى بسنده مى كنيم و برخى ديگر روشنفكر مآبانه! ذلتبارترين روشها را از بيگانگان تقليد مى كنيم و بى اعتنائى به ارزشهاى انسانى اسلامى را نوعى تجدد مى شماريم! و بالمآل از رشد و تكامل انسانى باز مانده در جهل مركب باقى مى مانيم، و برخى ديگر كه از جان و نهاد علم بى خبر و واژه زيباى آن را هم ادراك نكرده اند و تنها آن را وسيله وصول به آخور و آبشخور مى دانند، با علم زدگى و ادعاى علم، حتى اجازه انديشيدن در معارف الهى را به خود نمى دهند و از همه زيبائيها و فضائل الهى انسانى، محروم مى مانند و خود براى جامعه بشرى بلائى و دردى بى درمان!!
روى اين اصل، امروز بر محققان، انديشمندان، متفكران، فقهاى بزرگوار، اساتيد حوزه هاى علميه و دانشگاه ها، طلاب و دانشجويان عالم و هنرمند، لازم است پيرامون اغلب ارزشها، معارف واحكام اسلامى مطالعه مجدد نموده با بيان و قلمى روشنگرانه تر و روشهائى هنرمندانه تر وارد ميدان عمل گردند و خسارتهاى بى شمار گذشته را جبران نمايند و برادران و خواهران عزيز جامعه خود را با ارتقاء آگاهى، خرد وانديشه، به احكام اسلام آشناتر سازند تا با خواست خداى عالميان، زندگى سعادتمندانه و مالامال از خوشبختى، فراروى همگان قرار گيرد واز پليديها و زشتى ها درامان باشيم. يكى از موضوعاتى كه با همه شهرت و همگانى بودنش، لازم است مجددا مورد تحليل و بررسى قرار گيرد، مردم به ارزشهاى مادى و معنوى آن پى ببرند، نقش و اثر آن را احساس نمايند و از بركات آن بهره مند گردند، عمل ملكوتى، و فريضه بزرگ نماز است:
نقش وارزش نماز
فريضه نماز در فرهنگ اسلام، به گونه اى تشريح شده است كه اگر انسانى، با شرائطى كه در قانونگذارى ملحوظ شده است، آن را انجام دهد در واقع مسير همه زيبائيها را پيموده و از همه زشتيها درامان مانده است!در نماز به همه ابعادى كه انسان، از جهت وجودى داراى آن ابعاد بوده و نيازمند به آنها است، توجه عميق گشته.
اگر بخواهيم همه آنها را در نگارش، مورد توجه و تحليل قرار دهيم، خود كتاب قطورى رامى طلبد كه اين مقال كوتاه گنجايش آن را ندارد، اميد است كه با توفيقات الهى در فرصتى ديگر اين مباحث را مورد مداقه قرار دهيم!
در نماز مبنا و زيربناى سعادت و خوشبختى دنيوى پايه ريزى گشته آثار و ثمرات معنوى واخروى مورد توجه قرار گرفته است.در نماز ريشه و اصول اعتقادى تكميل مى گردد، معرفت و عرفان حقيقى اسلامى به دست مى آيد، روح تعبد و معناى عبادت، روشن و عملى مى شود. عاليترين روشهاى اخلاقى و تربيتى اجرا مى گردد، به بهترين وجه مسائل اجتماعى، حقوقى و انسانى تعليم مى شود، به پاكترين نوع به مسائل مالى واقتصادى توجه مى گردد منزه ترين و انسانى ترين معناى سياسى مطرح مى شود! وبالاخره بهداشت جسم و روح و طهارت تن و روان، مورد توجه عميق قرار مى گيرد و...
احرام كعبه نماز
مى دانيم كه قبل از نماز وظائفى به عنوان مقدمات نماز، به عهده نمازگزار است كه يكى از آنها طهارت و پاك بودن انسان است و يكى از طرق به دست آوردن طهارت و پاكى، وضو گرفتن يا غسل كردن (1) مى باشد، چنانچه به چگونگى تشريع اين وظيفه، اندكى تامل كنيم، مى بينيم چه اندازه به بعد انسانى و تربيتى او توجه شده است و چگونه در تلطيف و طهارت روح و پاكيزگى جسم و جان نقش چشمگيرى دارد؟!
وضو، همانند احرام بستن، براى ورود به حرم و وصول به معبود در عمل الهى حج، مقدمه ورود به نماز و آمادگى و تهيؤ براى تشرف به محضر محبوب است!
انگيزه و نيت، سرچشمه اخلاق و تربيت
نخست بايد نيت كنيم كه: اين عمل و همه اعمالم، تنها و تنها براى خدا و براى رسيدن به قرب اوست! با اين وظيفه درون را شستشو مى دهيم و با ديده دل به كمال و جمال محض مى نگريم و زمينه دل را از آنچه غير اوست پاك مى سازيم كه نخستين مراحل عرفان و تربيت، از اينجا آغاز مى شود، اگر درون را تصفيه كرديم، اگر خويشتن راتزكيه نموديم، اگر جلوه هاى جلال و جمال را در خود مشاهده كرده پرورانديم، زمينه همه فضائل و زيبائيها را در وجود خويش آماده كرده ايم!
شايد به همين جهت باشد كه در فرهنگ اسلام به موضوع انگيزه و نيت، سفارش و تاكيد شده و رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرموده است:
«انما الاعمال بالنيات ولكل امرى ما نوى »
بى ترديد ارزش همه اعمال به نيتها بستگى دارد و تنها ارزش نيت است كه براى هر انسانى مى ماند.
زيرا نيت مربوط به درون انسان است و چنانچه درون، كشش به سوى زيبائيها داشت، انگيزه به وجود مى آيد و اگر انگيزه به دست آمد، عمل، نتيجه و ثمره طبيعى آن خواهد بود.
وبه عبارت ديگر: نيت و انگيزه خود نوعى عمل است كه واكنش و عكس العمل ويژه آن، به صورت رفتار و عمل بروز مى يابد كه امام صادق عليه السلام در اين زمينه فرموده است: «صاحب النية الصادقة، صاحب القلب السليم... والنية افضل من العمل الا وان النية هى العمل » (2)
 كسى كه داراى نيت راستين و صادق است، داراى قلب و دلى سليم... و نيت از عمل برتر است، و آگاه باشيد كه نيت، همان عمل است.
بديهى است كسى كه از قلبى سليم و دلى پاك و خداجو بهره مند باشد كه مكان خداى لامكان است و همواره توجه به سوى او داشته باشد، در واقع، همواره به سوى جمال محض و زيباى مطلق در حركت است و هيچ گاه طالب زشتى و زشتكارى نخواهد بود! از اين جهت تزكيه درون و توجه به حق و نيت خالص و انگيزه الهى، بهترين زمينه و عامل تربيت و تكامل مى باشد و در همه احكام اسلام، حتى در امور عادى و مباح نيز مورد توجه قرار گرفته است!
توجه داشتن به شرائط وضو كه رعايت آنها واجب و نبودن آنها موجب بطلان عمل وضو مى گردد. هركدام درسى براى تربيت، تزكيه و انسان سازى و خودسازى است، مانند: پاك و مطلق بودن آب (3) مباح بودن آب، ظرف و فضائى كه در آن وضو انجام مى گيرد، فقط به قصد «قربت »وانجام فرمان خدا وضو گرفتن و آنكه استعمال آب براى وضو گيرنده مانع و ضررى نداشته باشد، (4) همگى نشانگر اين است كه انسان مسلمان، به حق مردم، مال مردم احترام كامل قائل است و به پاكى و طهارت جسم و جان بسيار اهميت مى دهد و حساسيت بهداشت روح و روان را از وظائف و فرائض مى داند!
اين اشاره كوتاه به اندكى از فلسفه حكم وضو، در رابطه با مقدمات نماز است كه نقل و تحليل مستوفانى آنها، بحثى گسترده و فرصتى ديگر را نياز دارد، و پرداختن به مستحبات مانند: مسواك كردن، هنگام وضو، مضامين عالى و سازنده دعاهاى وضو، مضمضه، استنشاق و... و خود مطلبى خطير و مجزا است كه همگى ناظر بر خوشبختى و سعادت فردى واجتماعى و تربيت ابعاد روحى و جسمى انسان مى باشد. (5)
مدرسه عشق و عرفان
در طول تاريخ و در عصر ما، بسيارى از عرفان، دم زده و مى زنند و برخى با اين ادعا و از اين راه به كژى و انحراف كشيده شده به نتيجه معكوس ضد عرفان دست مى يابند! كه: «من آثر العرفان للعرفان فقد قال بالثانى » (6) لحظاتى كه عارف واقعى مى خواهد مرتبه وجودى خود را به وجود مطلق نزديك نمايد و با تعالى، تكامل و رقاء به مقام «قرب » كه همان نزديكى و قرب وجودى است، نائل گردد، او از تمام تعلقات و وابستگى ها مى گسلد و خويشتن را از همه چيز آزاد مى سازد و تنها و تنها به معشوق و معبود مى انديشد، او را مى بيند، آواى او را مى شنود و همه چيز را اثر و مخلوق او مى داند، فقط او را مى طلبد و مى جويد، براى او زندگى مى كند و براى او مى ميرد!
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود زهر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است مگر تعلق خاطر به ماه رخسارى كه خاطر از همه غمها به مهر او شاد است
عارف حقيقى، از آنجا كه حقيقت وجودى خويش را مى يابد و مى شناسد، و مى داند كه وجودى از سنخ وجود باريتعالى وانسانيتش بعد الهى او است كه: «ثم نفخ فيها من روحه فمثلت انسانا» (8) پس از آن خداى متعال از روح خود در او دميد، آنگاه به صورت انسان متمثل گشت و انسان شد ارزش خود را درمى يابد و بزرگوارى و كرامت نفس خويش را مى فهمد و دراين معرفت و شناخت به عظمت وجو مطلق بيش از پيش پى برده عاشقانه به «وصول ولقاء» مى انديشد كه رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: «معرفة النفس طريق الى معرفة الحق » (شنااخت خويشتن خويش، راهى است به سوى شناخت حق مطلق) و به اين جهت مى كوشد تا خود تجليگاه اسماء و صفات خداوندى گردد، واجد زيبائيها و از زشتيها به دور و منزه باشد.
به جهت اين كه: «من عرف نفسه فقد عرف ربه » (9) باور مى كند كه همواره در محضر اوست و او كه محيط، بصير، عليم و قادر است، بر همه حياتش احاطه دارد و ناظر است، رضاى او را مى طلبد و وصل او را آرزو مى كند تعهد و تكليف را ادراك مى كند وظيفه و مسئوليت را شرط حيات خود مى شمارد و انجام آنها را طريق عشق و راه وصول و مسير سلوك الى الله مى داند و طبعا راهى جز راه او نمى پويد و سخن جز بر رضاى او نمى گويد تا به مرحله «عشق و تعبد» نائل گردد! كه تعبد ثمره و نتيجه معرفت و آگاهى است، تعبد مرتبه اى است كه انسان، معبود و معشوق رامى بيند و با وله و حرص، قرب و نزديكى او را مى جويد و در هر حال واله و شيداى او، خوشنودى او را مى طلبد، مطيع و منقاد بى چون و چراى او مى شود. در اينجا مقام و منزلت «عبوديت » را مى فهمد و از اينكه «عبد اوست »، سر به آسمان مى سايد كه: «الهى كفا بى فخرا ان تكون لى ربا و كفا بى عزا ان اكون لك عبدا انت كما اريد فاجعلنى كما تريد». (10)
نماز عاليترين مصداق ذكر و مستقيم ترين صراط قرب است!
در بسيارى ا ز آيات كريمه قرآنى هرگاه سخن از «ذكر» به ميان آمده نماز را مترادف و مصداق آن معرفى كرده است: «قد افلح من تزكى و ذكراسم ربه فصلى » (11) به تحقيق رستگار شد كسى كه خويش را تزكيه كرد و يا دو ذكر پروردگارش را در دل داشت و سپس نماز گزارد و در آيه ديگر:
»... اذا نودى للصلاة من يوم الجمعة فاسعوا الى ذكرالله » (12)
هنگامى كه روز جمعه براى نماز ندا داده شديد، پس بشتابيد به سوى ذكر خدا.
ودر مورد شيطان كه جلوى نماز را مى گيرد مى فرمايد:
 «و يصدكم عن ذكرالله و عن الصلاة » (13)
شيطان شما را از ذكرالله باز مى دارد و مانع مى گردد.
ملاحظه مى كنيد كه نماز بهترين وسيله براى توجه و ياد خداى متعال است.
پى نوشتها:
1) به فتواى اكثر مراجع عظام، در ميان غسلها تنها با غسل جنابت مى توان نماز خواند.
2) سفينة البحار محدث قمى.
3) آب خالص و نه مضاف، مثل گلاب، آب ميوه، آل گل آلود و...
4) به رساله توضيح المسائل مراجع عظام وكتب فقهى، باب وضو مراجعه شود.
5) به مدرك قبل و كتب ادعيه و حديث مراجعه شود.
6) كسى كه عرفان را براى عنوان عرفان پى جوئى كند، به دو خدائى قائل شده و مشرك است!
7) قرآن مجيد: از روح خود دراو دميدم.
8) نهج البلاغه، خطبه 1، ص 29، فيض الاسلام.
9) بحارالانوار، ج 70.
10) به صحيفه سجاديه مراجعه شود.
11) اعلى، 15.
12) جمعه،9.
13) مائده،91.


منبع : پایگاه دارالهدی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

یاری در کارها را از خدا بخواهید
عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث
حطيمة بن وهّاد
ایثار در سخن و سیره اهل بیت با تکیه بر جلوه‌های ...
نقش ‏آفريني حضرت عباس(ع) در حماسه عاشورا
خادم خورشید
مدارا با بدهکار
دشت بلا از نادر بختياري
سفر از حمیدرضا شکارسری
امیر وفا از الهی قشمه‏ای‏

بیشترین بازدید این مجموعه

شهادت حضرت زید بن علی الحسین (ع)
نقش نيت درعبادات
عروج انسان يا آرامش بخش جان و روان
دعا به رزمندگان و مجاهدان اسلام‏
روز مباهله پیامبر گرامی اسلام
عدم اكراه در دين‏
قرآن؛ برنامه زندگی بشر
الگویی برای دختران نخبه
دعایی برای نجات از بلا و گرفتاری ها
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^