فارسی
شنبه 30 تير 1403 - السبت 12 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

دستور امام صادق عليه‏السلام به زكريا بن ابراهيم


زكريا بن ابراهيم مى گويد: من مسيحى بودم، از آن مسيحيى هاى پولدار و متعصّب، مسلمان شدم، به مكه رفتم، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم. فرمودند: زكريا بن ابراهيم! سؤالى اگر دارى بپرس، قيافه ات نشان مى دهد كه سؤال دارى؟

عرض كردم: عزيز فاطمه! پدر و مادر و قوم و خويش هايم همه مسيحى هستند، فقط من يك نفر مسلمان شده ام، مادرم كور شده، با آنها هم زندگى مى كنم، نمى توانم جاى ديگرى هم بروم، چون پدر و مادرم غير از من كسى را ندارند، در ظرف آنها غذا مى خورم، دوست دارند غذا كه درست مى كنند، من در آن ظرف دست ببرم، با ظرف آنها آب بخورم.

فرمودند: پدر و مادرت گوشت خوك مى خورند؟ عرض كردم: نه، فرمود: دست به خوك مى مالند؟ گفتم: نه، فرمود: حق ندارى از آن خانه بيرون بيايى، شما از پدر و مادرت جدا نشو، به مادرت هم نيكى كن، اگر به كوفه برگشتى، تمام كارهاى مادرت را خودت انجام بده؛ او را دستشويى و حمام ببر، لباس هايش را عوض كن، غذا در دهانش بگذار.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

كار شيطان
قدرتمند عدالت محور
دستور امام صادق عليه‏السلام به زكريا بن ابراهيم
نفس - جلسه دوم
درخواست ابراهیم (ع) درباره نسل خود
عشق و دين
صاحبان خير و سعادت
نبود ترس در زندگي مؤمنان
چگونه محبوب خدا شویم- جلسۀ هشتم
چه بايد كرد؟

بیشترین بازدید این مجموعه

خودشناسی - جلسه هفتم
صاحبان خير و سعادت
نام فرزندان امام حسين عليه‏السلام
نيكى در مقابل بدى پدر و مادر
ماجراى ديدار با چهره‏اى نورانى‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
بهره‏گيرى از قرآن در ماه رمضان
امتياز انسان در انسان شدن
نبود ترس در زندگي مؤمنان
حكايتي دربارة آدم پولدار يا ديوانه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^