
پيامبران الگوى ارزشها
يوسف از همان آغاز خردسالى كه در دامان مادر و پدر بود ، همه هوش و حواس او متوجه مقامات معنوى پدر است كه از انبياى خدا است، متوجه مقامات معنوى جدّ خود اسحاق و جدّ پدرش، ابراهيم است. يوسف از راه هوش و حواس، اصول ارزشها را از اين سه پيامبر مىگيرد. اين مطلب را از آيات بعد كه مسأله خواب يوسف را مطرح مىكنند، درمىيابيم. يوسف در آن خواب، ظهور ارزشهاى خود را در آينده مىبيند و خواب را براى پدر نقل مىكند، پدر به او مىگويد :
« و يُتِمُّ نِعْمَتَهُو عَلَيْكَ و عَلَى ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ و إِسْحَاقَ »
يعنى آن اتمام نعمتى كه خدا براى جدّ تو و جدّ پدرت كرده است، براى تو هم خواهد نمود. البته اين نعمت، نعمت خوراك نبوده است. خوراك نصيب همه حيوانات هم مىشود. قرآن مىفرمايد : شما در خوراك، با چهارپايان شريك هستيد و امتيازى نداريد. سخن قرآن اين است كه اين سوره را به كار بگيريد تا حالات حيوانى شما به حالات انسانى و حالات انسانى به حالات الهى تبديل شود ؛ نه اين كه حالات انسانى را هم به حالات حيوانى برگردانيد كه در اين صورت، چنانكه قرآن مىفرمايد :
« أُوْلَـئِكَ كَالأَْنْعَـمِ »
يعنى اگر قواى شما در راه شيطنت، مكر و حيله به كار گرفته شود، ابعاد انسانى شما به ابعاد حيوانى تبديل مىشوند ، اما اگر يوسف را الگو قرار دهيد، براى اين كه ابعاد حيوانى به ابعاد انسانى تغيير يابند و ابعاد انسانى هم به ابعاد الهى تغيير پيدا
كنند، مىشويد همان كه خدا فرمود :
«عَبدي أَطِعني حَتّى أجْعَلَكَ مَثَلي»
مطيع من شو تا تو را نمونه خودم قرار دهم.
اين كار بزرگ يوسف است ؛ يعنى در دوران كودكى، تحقق كرامت انسانى را، با به كار گرفتن مقامات معنوى پدر، جد و جد اعلاى خود قرار داد. اين خيلى عجيب است كه پيامبر صلىاللهعليهوآلههر وقت خود مىخواستند اسم يوسف را ببرند و به ديگران هم سفارش مىكردند كه هر گاه مىخواهيد اسم ايشان را ببريد، اين گونه بگوييد : «الكريم بن الكريم بن الكريم، ابن يعقوب بن اسحق بن ابراهيم» ؛ يعنى اين كودك، در همان سن كودكى، همه نيروهاى معنوى سه پيامبر را به خود منتقل كرد.