قرآن مجيد در سوره مباركه كهف داستان غرور مرد ناسپاس و بىخبرى را به خاطر مال در برابر مردى مؤمن و فقير براى عبرت امّت بدينگونه نقل مىكند :اى رسول ما ! داستان دو مرد مؤمن و ناسپاس را براى امّت مثل بزن كه ما به يكى از آنها دو باغ انگور داديم و ...
فقيه بزرگ شيعه ، حاج سيد حسين كوهكمرهاى ـ كه شخصيّت علمى فوقالعادهاى بود و بدون شك پس از فقيه كمنظير ، مرحوم صاحب « جواهر » ، لياقت رهبرى و مرجعيّت شيعه برازنده او بود ـ مىگويد :به ديدن يكى از علما رفته بودم ، مىخواستم پس از زيارت آن عالم ...
حاج ميرزا محمّدحسين يزدى كه در سال 1307 از دنيا رفت و در قسمت غربى قبرستان حافظيّه شيراز دفن شد ، از علما و دانشمندان بزرگ شيعه و از زهّاد و عبّاد عالىقدر عصر خود بود .او انسان خود ساختهاى بود ، چهره پاك اعمال او نشان مىداد كه انگار هوى و هوس در او ...
كسى نيست كه بنىاميه را از پليدترين چهرههاى ننگين بشرى نداند ؛ كسى نيست كه از جنايات و مظالم اين وحشيان خطرناك خبر نداشته باشد ؛ كسى نيست كه نداند ، بنىاميه مسير قسمت مهمّى از تاريخ حيات بشر را از پاكى به ناپاكى منحرف كردند ؛ كسى نيست كه نداند ، ...
اوصاف قرآن كريم بسيار زياد و الهام بخش است و اگر بنا شود همه را مطرح كنيم مثنوى هفتاد من كاغذ شود ، از اين رو به آياتى كه قرآن را به عنوان رحمت مطرح فرموده اشاره مى شود و براى آگاهى از ساير صفات به كتاب ها و مصادر مربوطه مراجعه نماييد .نه بار در آيات ...
به موازات رشد عقلى انسان ، علم در همه جوانبش در حال پيشرفت بود ، عقلا و دانشمندان ، براى كشف حقايق به تكاپو افتاده بودند ؛ اروپا طبق نظريه محقّقين خود آنها با اثرگيرى از علوم اسلامى ، در راه تحقيق مسائل علمى افتاده بود ، ولى پيشرفت دانش به صلاح ...
بانيانِ جنگهاى صليبى وقتى در موضوع جنگهاى صليبى ، با كمال دقّت و بىطرفى ، به بررسى مىپردازيم ، مىبينيم جنگهاى صليبى كه محصولى جز ريخته شدن خون ميليونها بىگناه و خرابى هزاران مسكن و مأوا و به غارت رفتن اموال ميليونها مظلوم و سوختن و ...
چنانكه دانستى فهم عظمت قرآن خارج از طوق و توان ادراك است ، لكن اشاره اى اجماليّه به عظمت همين كتاب متنزل كه در دسترس همه بشر است موجب فوائد كثيره است بدان اى عزيز ! كه عظمت هر كلام و كتابى يا به عظمت متكلّم و كاتب آن است و يا به عظمت مطالب و مقاصد آن و ...
صاحب « راز آفرينش انسان » در مقاله نهم از كتاب خود مىگويد : جاى شگفتى است كه در ميان اين همه انواع مختلف حيوانى كه بر روى كره ارض ظاهر شدهاند ، اعم از آنها كه فعلاً وجود دارند ، يا آنها كه منقرض گرديده و نابود شدهاند غير از شعور حيوانى ...
در تفسير عرفانى «روح البيان» آمده است :مردى دچار پا درد سخت شد ، طبيب گفت : اگر پايش را قطع نكنند ، براى او خطر جانى دارد ، مريض رضايت به قطع پا داد ، ولى به طبيب گفت : وقتى آماده قطع كردن شدى ، من ذكرى را شروع مىكنم از مرتبه سه به بعد مشغول قطع كردن شو . ...
نوشتهاند : در بنىاسرائيل زنى زناكار بود ، كه هركس با ديدن جمال او ، به گناه آلوده مىشد ! درب خانهاش به روى همه باز بود ، در اطاقى نزديك در ، مشرف به بيرون نشسته بود و از اين طريق مردان و جوانان را به دام مىكشيد ، هركس به نزد او مىآمد ، بايد ده ...
قرآن مجيد توبه حقيقى و آمرزش خواهى جدّى را زمينه ساز تجلّى رحمت خدا به صورت نعمت هايى چون فراوانى باران و افزونى مال و اولاد خوب و سرسبزى و طراوت زمين و گياهان و پر شدن رودها و رودخانه ها از آب مى داند ، نوح به فرمان پروردگار به ملّت و قومش گفت :. . . ...
شيخ كلينى از امام صادق عليهالسلام نقل مىكند :در زمان بنىاسرائيل مردى داراى منصب قضاوت بود ، قاضى را برادرى بود شايسته و صالح و او داراى زنى بود متديّن كه بعضى از انبياى بنىاسرائيل از نوادهها و نتيجههاى او بودند !امير بنىاسرائيل جهت انجام ...
هجرت و جهاد در راه خدا ، بدون ترديد زمينه ساز طلوع رحمت و مغفرت از افق زندگى انسان است ، مكلّفى كه كلاس تحصيل معرفت دينى را طى كرده و بر پايه معرفت از ايمان به خدا و روز قيامت برخوردار شده و براى حفظ دين و تبليغ آن و مصونيت دادن به سلامت معنوى خود و ...
ابو هاشم قرشى مىگويد :زنى از يمن به منطقه ما آمد و بر ديار ما وارد شد . او را سريّه مىگفتند ، به وقت شب از او ناله و زارى مىشنيدم ، به خدمتكار خانه گفتم : در احوال اين زن دقت كن ببين چه مىكند ؟او را ديد چشم از آسمان برنمىدارد و همانگونه كه به سوى ...
آورده اند كه در روزگاران گذشته حاكم مملكتى مى خواست رقيبى از رقيبان خود را نابود كند ، پزشك حاذق و ماهر شهر را خواست و به او گفت : زهرى براى من آماده كن تا با غذا مخلوط كنم و به خورد رقيبم بدهم و او را از پاى در آورم ، طبيب گفت : من هنگام گرفتن دانشنامه ...
عبداللّه بن حسن مىگويد :كنيزى رومى داشتم كه از حالات او تعجّب مىكردم ، بعضى از شبها نزديك من مىخوابيد ، چون بيدار مىشدم او را نمىيافتم ، به دنبالش مىگشتم ، مىديدم در جايى از خانه سر به سجده گذاشته و مىگويد : به محبّتى كه بر من دارى مرا ...
يحيى بن بسطام مىگويد :شاهد مجلس شعوانه ـ آن زنى كه به حقيقت توبه كرده بود ـ بودم ، گريه و نالهاش شنيده مىشد ، به دوستم گفتم : او را تنها ببينم و بگويم : به خود رحم كن و اين قدر نفس را آزار مده ! گفت : اين تو و اينهم اين زن عابده . به نزد او آمديم ، من ...
مىگويند : زنى كور همه شب تا وقت سحر براى عبادت بيدار بود . چون سحر مىرسيد ، با صدايى حزين مىگفت : الهى ! بندگانت شب را گذراندند و به رحمت و فضل و مغفرتت سبقت گرفتند ، تو را به تو مىخوانم نه به غير تو ، مرا در گروه سبقت گيرندگان به رحمتت قرار ده ، ...
از زنى از شايستگان از عباد حق نقل شده :چون نماز شب را بجاى مىآورد بالاى بام مىرفت ، پيراهن و روبند بر خود محكم مىكرد و مىگفت : خدايا ! ستارگان درآمدند و به تاريكى شب هجوم آوردند ، چشمها خوابيد ، پادشاهان در به روى همه بستند ، هر عاشقى با معشوق ...