فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عاشورا در آیینه ادبیات
ارسال پرسش جدید

تل زینبیه از هادی منوری

تل زینبیه از هادی منوری
هنوز آسمان را تا اینکه به رنگ بنشینه فاصله‌ای است، و چرخ حرکت دورانی خویش را هر روز به تکرار می‌سپارد. در هیچ کجای زمین اینچنین خاکی نیست که توان تحمل میخهای خیمه‌های تو را داشته باشد. عمودهای زمین زیر سقف آسمان بر پا می‌شود و چادرهای سیاه تنها ...

باز عاشوراییان پیدا شدند ازساهره غلامی

باز عاشوراییان پیدا شدند ازساهره غلامی
باز عاشوراییان پیدا شدند باز هم سوداییان شیدا شدند وقت آن شد عشق خونین‏تر شود لاله‏های غصه رنگین‏تر شود بلبل اینجا ناله‏ها سر می‏کند لاله اینجا چشم‏هاتر می‏کند اربعین غصه‏های گل کجاست اربعین ناله بلبل کجاست اربعین عشق، عباست چه شد ...

خون حسین( علیه السلام ) و پیام زینب(س)

خون حسین( علیه السلام ) و پیام زینب(س)
مرگ جوینده‏اى است‏شتابان، هر که «بماند» به او مى‏رسد و هر که «بگریزد» ناتوانش نتواند ساخت، شرافتمندترین مرگ کشته شدن است. (۱) على(ع) من امشب را به عزایى دوباره مى‏نشینیم، و دامن را به این شط خون مى‏شویم، امروز نیز خود را به دیروز برمى‏گردانم، هر ...

جلوه‏ی علم‏ از طائی شمیرانی‏

جلوه‏ی علم‏ از طائی شمیرانی‏
ای جلوه‏ی دیگر ز وقار تو علم را  از بندگیت فخر عرب را و عجم را    درگاه ترا هر که ندیده است ز حسرت  در حشر به دندان گزد انگشت ندم را    بنواخت ید لطف تو چه شاه چه درویش  نشناخت کف وجود تو نه بیش و نه کم را    از بیم گردش فتد این گنبد گردون  بر خصم چو ...

لطف ارباب از مهدي محمدي

لطف ارباب از مهدي محمدي
ساقي از لطف تو در هر دو سرا ممنونم بنگر از حسرت ديدار تو چون مجنونم من آواره ميخواره بدنام کجا حرمت ميکده و جام و مي گلگونم شده بدنامي من ورد زبانها ساقي ببر از دايره کون و مکان بيرونم مدتي از سر خوان کرمت دور شدم کس نپرسيد چرا غمزده و ...

کشتی نجات از خدیجه پنجی

کشتی نجات از خدیجه پنجی
زمین سوم شعبان را عاشقانه می‏چرخد و تو متولد می‏شوی، ای سرسلسله عشق!تو خورشیدوار، از تمام دریچه‏های روشن «هستی» سرکشی می‏کنی از سرنوشت غریبانه خاک.عطر هزار گل محمدی در نفس‏هایت جاری است. می‏ایستی به لطافت بهار، بر آستانه خزان‏زده زمین و دنیا ...

قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش

قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش یک دم سپر شوند برای برادرش این دو ز کودکی فقط آیینه دیده­ اند «آیینه ­ایی که آه نسازد مکدّرش»  واحیرتا! که این دو جوانان زینب­ اند یا ایستاده تیغ دوسر در برابرش  با جان و دل دو پاره جگر وقف می­کند یک پاره جای خویش و ...

اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت از ملا محمد تقی ناهیدی

اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت  از ملا محمد تقی ناهیدی
اى که خم شد ز غمِ مرگِ برادر کمرت                  داغِ دامادِ رشیدت زده بر دل شررت کشته گشتند جوانان عزیزت به برت                اى شهیدى که لبِ تشنه بریدند سرت    لاله سان سوخت ز داغِ علی اکبر جگرت تا کشیدى ز غم و درد به سر ، ساغر ...

شعر حسین از محمد روحانی (نجوا کاشانی)

شعر حسین از  محمد روحانی (نجوا کاشانی)
هـر قطـره ی خـون حکایت از دریا گفت یک لب به سخن شکفت و یک دنیا گفت از عشـق بــه جان عـالمی شـور افکنـد شعــری کـه حسـین روز عـاشورا ...

سجّاده ازمنیره هاشمی

سجّاده ازمنیره هاشمی
قدْ قامتِ تو، کلام عاشورا بودآمیخته با قیام عاشورا بودسجّاد! پس از غروب آن ظهر غریبسجّادة تو پیام عاشورا ...

قرعه مردی از میرزا محمد نصیر «طرب» اصفهانی

قرعه مردی از میرزا محمد نصیر «طرب» اصفهانی
زنده شود جان ز نام حضرت عباس  توسن چرخ است رام حضرت عباس‏    از شهدا بعد سیدالشهداء است  پیش حق افزون مقام حضرت عباس‏    روز ازل چون زدند قرعه‏ی مردی  قرعه درآمد بنام حضرت عباس‏    حامل وحی خدا که روح‏الامین است  هست کمینه غلام حضرت ...

خون ریخته شده‏ی خدا از علی خیری

خون ریخته شده‏ی خدا از علی خیری
حسین، حسین، حسین؛ چه آهنگ دلنشینی دارد این نام؛ چقدر عشق در پس این واژه پنهان است!کیست که او را بشناسد و در پیشگاه غربتش سر خم نکند؟کدام مرد است که وام‏دار مردانگی‏اش نیست؟کدام دلی است که از شوق نامش، در سینه بال بال نمی‏زند؟کدام دستی است که در ...

اذن سوختنبرای «حنظلة بن أسعد» از جواد محمدزمانی

اذن سوختنبرای «حنظلة بن أسعد» از جواد محمدزمانی
به کاروان حسین علیه‏السلام درآمد؛ با تبسّمی به باغ چهره و ترنّمی در سخن. از آنان بود که هرگاه لب می‏گشود، چلچله‏ها مدهوش می‏شدند و چون می‏نگریست، آهوان از خویش می‏رمیدند. هنگام که قرآن می‏خواند، فرشتگان به دهانش بوسه می‏زدند و آن‏گاه که به ...

بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (3)

بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (3)
2.گوشه هايي از حوادث و وقايع كربلا در شعر اهلي   اهلي در اشعارش به زواياي مختلف وقايع كربلا توجه دارد و به جوانب مختلف اين موضوع مي پردازد؛ از آن جمله مي توان به بريدن سر مبارک امام حسين، ريختن خون ايشان، تشنه لبي ايشان، بر نيزه زدن سر ايشان، شهادت ...

به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد ازعلی محمد مو’دب

به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد ازعلی محمد مو’دب
به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزه‌ای روزی که نامش آفتاب جان سرگردان ما باشد لبش بر نیزه قرآن خواند تا ثقلین جمع آیند لبش بر نیزه قرآن خواند تا قرآن ما باشد چراغ چشم‌هایش زیر ...

سالار عشق‏ از قاسم رسا

سالار عشق‏ از قاسم رسا
مژده که از دامن ام‏البنین  سرزده خورشید در این سرزمین‏    میر و علمدار شه کربلا  نور دل حیدر و ام‏البنین‏    ماه بنی‏هاشم سالار عشق  مظهر حق، خسرو دنیا و دین‏    آنکه شده دست یداللهیش  چون اسد الله برون ز آستین‏    کوکب تابنده‏ی برج ...

سید رضا موید خراسانی قحط آب

سید رضا موید خراسانی قحط آب
در کربلا که موج زند آب روی آب  از قحط آب گشته بپا،های و هوی آب‏    در ساحل فرات که خود مهر فاطمه است  دارند کودکان حسین آرزوی آب‏    دیگر فرات نیز نیارد بلب خروش  کز غم خروش عقده شده در گلوی آب‏    پیدا بود ز گریه لب تشنه‏گان که هست  هر مشک آب ...

محرم در ادب فارسی

محرم در ادب فارسی
یا ذبیح اللهتو اسماعیل گزیده خداییو رؤیای به حقیقت پیوسته ابراهیمکربلا، میقات توستمحرم، میعاد عشقو تو نخستین کسکه ایام حج رابه چهل روز کشاندی«و اتممناها بعشر» (1) ... کاروان عشق به حرکت درآمد و از شهر رسول خدا(ص) رو به خانه توحید گذاشت. کاروانیان با ...

بحر طویل حضرت رقیه از غلامرضا سازگار

بحر طویل حضرت رقیه از غلامرضا سازگار
کیستم من دُر دریای کرامت، ثمر نخل امامت، گل گلزار حسینم، دل و دلدار حسینم، همه شب تا به سحر عاشق بیدار حسینم، سر و جان بر کف و پیوسته خریدار حسینم، سپهم اشک و علم ناله و در شام علمدار حسینم، سند اصل اسارت که درخشیده به طومار حسینم، منم آن کودک رزمنده ...

ماجرای بیابان از محمدمهدی سیار

ماجرای بیابان از محمدمهدی سیار
ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود این حرف‌های مرثیه‌خوانان دروغ بود! ای کاش این روایت پر غم، سند نداشت بر نیزه‌ها نشاندن قرآن دروغ بود! یا گرگ‌های تاخته بر یوسف حجاز چون گرگ‌های قصه کنعان دروغ بود! حیف از شکوفه‌ها و دریغ از بهار...کاش بر جان باغ، داغ ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^