آيا مى توان صدّيق شد؟ خدا در سوره نساء گروهى را به عنوان صدّيقين نام مى برد؛ يعنى اين مقام، ويژه يك نفر نيست، بلكه اين در باز و اين فضا آماده است.
هر مرد و زنى از بندگان من بخواهد، مى تواند به اين مقام راه بيابد:
«وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ» «1»
صدّيقين، اسم جمع است و شامل سه نفر به بالا مى شود. ما عدد صدّيقين عالم را نمى دانيم. از اكنون تا قيامت در عباد خدا، صدّيق پيدا مى شود. يعنى اين فضا براى همه آماده است و همه مى توانند بعد از معرفت به حقايق دينى، بكوشند، آن حقايق دينى را در زندگى فردى و اجتماعى خود اجرا كنند كه هم بدن و هم باطن مظهر ايمان شود.
هنگامى كه وجود مبارك اميرمؤمنان در جوانى به طرف «عمرو بن عبدود» قهرمان بى نظير عرب كه در سنّ بالا و در اوج قدرت بود، حركت و جهاد و مبارزه كرد، وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله نگاهى به اميرمؤمنان انداختند و فرمودند:
«بَرَزَ الْإِيمانُ كُلُّه إلى الكُفر كُلِّه» نفرمود: «برز المؤمن» انسان مؤمن، بلكه خود ايمان؛ يعنى اميرالمؤمنين در جوانى بدن و باطنش مظهر ايمان شده بود. يعنى دو مرحله نبود كه اول مؤمن شود، بعد على بن ابى طالب عليه السلام بلكه در اينجا دو حيثيت نيست، يكى على و يكى صفت ايمان. پيغمبر صلى الله عليه و آله نفرمود: «برز على بن ابى طالب مؤمناً» به جاى اين كه اسم انسان را ببرد، فرمود: «برز الايمان» يعنى گوشت، پوست، خون، رگ، پى، استخوان، مو و باطن على عليه السلام خود ايمان است.
لذا هر كس معرفت به اميرالمؤمنين عليه السلام دارد و وجود نورى حضرت در باطنش هست، مؤمن است؛ يعنى بدون آن نور هر كس خدا، پيامبر صلى الله عليه و آله و قرآن را قبول دارد و همه عبادات را انجام مى دهد، مسلم است، نه مؤمن. اگر وجود نورى حضرت در كسى باشد، مؤمن است. آن وقت اين مؤمن مى تواند مظهر ايمان شود؛ يعنى تمام بدن و باطن او مظهر ايمان شود.
منبع : پایگاه عرفان