بتپرستي چهره عوض ميکند. ريشة این مطلب را قرآن بيان ميکند که مسأله قبل از طلوع اسلام شروع شد و در قرون وسطا به خصوص در اروپا اوج گرفت. آن نکته اين بود که کشيشان و پاپهاي مسيحي در بين مسيحيان روزگار، خود را به عنوان معبود جا انداختند؛ يعني زندگي مردم مسيحي را از توحيد و خواستههاي حضرت حق خالي کردند و خود را به عنوان معبود در اعتقاد مردم جا انداختند که آثارش هنوز هم وجود دارد.
انسانپرستي يعني پاپپرستي و کشيش پرستي که هنوز آثار پرستش پاپها و کشيشها در اروپا هست. در اين زمينه، انقلاب بزرگي در اروپا اتفاق افتاد که باب جديدي در مسيحيت به نام پروتستان عليه پاپ و کليسا و برنامههاي کشيشان ایجاد شد که تقريباً بخشي از مردم انگلستان اين حركت مسيحيت را پذيرفتند و پروتستاني شدند. البته در اروپای فعلی بسیاری از مردم اصلاً ديني را قبول ندارد.
افرادي نیز در سراسر اروپا اعتقاد ديني دارند، ولی اعتقاد آنان منطقي، عقلايي و حکيمانه نيست. اندك اعتقادي دارند؛ از روز دوشنبه تا غروب شنبه، بسیاری از افراد، مرد و زن، و پیر و جوان هر گناهي که ميخواهند، آزادانه مرتکب ميشوند. چون بسیاری از آنان هيچ معصيتي را معصيت نميدانند، با خدا زندگي نميکنند. خداوند در دين اسلام، مواردي را اعلام حرمت کرده است، چون به ضرر انسان است، يا به ضرر فرد، خانواده، جامعه يا به ضرر بدن است؛ يا به ضرر عقل و آخرت است. ما چون با خدا در ارتباطيم، آنها را حرام ميدانيم.
منبع : پایگاه عرفان