چرا با بودن خداوندي که ميفرمايد:
(إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينُ)[7]
آدم ربا بخورد، رشوه بگيرد، و حق ديگران را غصب کند.
سفرة حق از زمان به وجود آمدن آدم، گسترده بوده و قبل از اينکه انسانها به اين عالم بيايند، خدا درختها، باغها، چشمهها و زراعتها را آماده کرده بود.
اين مجموعه خوراكيها، ميوهها، حبوبات، سبزيجات و حيوانات حلال گوشت را قبل از آفرينش ما مقدّر فرموده بود. همه چيز از حيوانات و مواد خوراکي، فراهم است. چرا ما براي سير کردن شكم، از يزيد، شمر، عمر سعد، فرعون و نمرود اطاعت كنيم. خدا که نان گرگ و سگ را ميدهد. نان انسان را نميتواند بدهد.
تمام انبياي خدا فقط براي نفي معبود باطل مبعوث شدند. آنها براي اثبات خدا نيامدند. فرياد همه انبيا در ميان امتها اين بود:
(أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ)[8]
اصلاً در وجود مقدس حضرت حق، شکي وجود ندارد. ميدانستند فطرت انسانها در وجود خدا شکي ندارد. تمام بدبختي بشر اين بود، اطاعت از خدا را تعطيل کردهاند و به سوي بردگي و بندگي غير خدا که هيچ خيري هم نداشتهاند، رفتهاند.
همين مسأله در قيام كربلا هم بود. امام حسين (علیه السلام) علت حرکت خود را از مدينه به کربلا، چنين بيان کردهاند:
«ان هولاء القوم قد لزموا طاعة الشيطان و تولوا عن طاعة الرحمن»[9]
جامعة زمان من، براي هميشه اطاعت خدا را ترک کرده بود و پايبند اطاعت شيطان شده بود. حالا اين شيطان در گفتار حضرت، هم يزيد و ابن زياد و هم هواي نفس خود مردم است. بدترين شيطان، هواي نفس خود مردم است. يعني مردم زمانة من، طاغوتيان را رها نميکردند. ميگفتند هرچه يزيد بگويد. هر چه نفس خودم بگويد، نه هر چه خدا بگويد. هر چه پول فراهم کند، نه هر چه خدا مقدّر کند. اين، معبود باطل است.
برنامه معبود باطل هم در دنيا اين بوده که دار و ندار آدم را به صفر برساند و آدم را تحويل دوزخ دهد و بعد بگويد من دخالتي نداشتم. اين مطلب در قرآن است.
در آية 22 سورة ابراهيم ميفرمايد: معبود باطل، پيرو خود را تحويل دوزخ ميدهد و بعد به پروردگار ميگويد: من جهنم رفتن اينها را گردن نميگيرم؛
(إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي )[10]
من فقط شما را دعوت کردم از من اطاعت کنيد، ميخواستيد اطاعت نکنيد. اين آخر جادة معبود باطل و بردگانش است. بهشت، قيمت توحيد عملي است. البته بدون توحيد اعتقادي، توحيد عملي بر پا نميشود.
اول بايد دل در گرو اعتقاد و محبت و عشق به او قرار گيرد.
(الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه)[11]
بعد هم خواستههاي وجود مقدس حق، در زندگي پياده شود.
يک ماه اگر جمعيت کرة زمين اهل توحيد شوند، يک ماه مزة بهشت آخرت را ميچشند. چون در فضاي توحيد، فساد، فتنه، فريب و تقلب نيست.
اصلاً در فضاي توحيد، آدم هزينة خدا ميشود. در اين هزينه شدن هم هر اثری هم ظهور کند، به خود انسان برميگردد. پروردگار عالم که نيازي به ما ندارد. ما بايد به اين نقطه برسيم که کارگردان نظام يکي است.
امروز شـاه انجمن دلبـران يکـي است
دلبر اگرهزار بود دل بر آن يکي است[12]
منبع : پایگاه عرفان