عقل در قرآن به معناى قوه فهم و درك و نيروى رساننده به حقيقت آمده و از آن به عنوان وسيله شناخت حقايق ياد شده است : َفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا ...
علاّمه مجلسى رحمهالله در ترجمه عقل و توضيح اين گوهر گرانبهاى خلقت چنين مىگويد:آنچه از تتبّع اخبار و دقّت در آثار پرمايه ائمه ابرار عليهمالسلام براى ما روشن مىشود ، اين است كه خداوند در هر انسانى قوّه و استعداد درك امور از قبيل منافع و مضارّ و ...
عقل ، عالىترين نعمتى است كه خداى بزرگ به انسان عنايت فرموده و تمام امتياز انسان نسبت به ساير موجودات به عقل او است .عقل ، نورى است الهى ، حقيقتى است ربّانى ، وجودى است روحانى ، چراغى است نورانى و راهگشاى تمام خيرات به روى انسان .انسان به عقل ، ...
نفس اين دنياى حيرتزا و اين درياى بىساحل ، داراى كيفيّات بىشمارى است . لذّت و الم دو كيفيت از كيفيّات نفسانى است ؛ نفس وقتى در برابر عوامل مادّى قرار مىگيرد ، ميلش به آن عوامل تحريك مىشود و رنج بدست آوردن امور مادى را هرچند پر زحمت باشد بر خود ...
صدرالمتألّهين ، آن پير وارسته ، درباره نفس مىفرمايد :1 ـ انسان با شناخت نفس به مسائل بسيارى آگاه مىشود و به اين نتيجه مىرسد كه آگاهى بر نفس سبب آگاهى بر امور ديگر است و هركس نفس را شناخت ، به شناخت ديگر حقايق راه پيدا كرده و هركس جاهل به نفس بماند ...
اوّل : مىگويند :گروهى به عيادت مريضى رفتند ، در ميان آنان جوان لاغر اندامى بود ، مريض به او گفت : اين لاغرى تو از چيست ؟ پاسخ داد : علّتش امراض و اسقام است . گفت : تو را به خدا قسم حقيقت حالت را به من بگو . جوان گفت : شيرينى دنيا را چشيدم تلخ بود ، زر و ...
نفس ، حقيقتى است كه وجود انسان ، قائم به اوست . نفس ، كارگردان و مدبّر كارگاه وجود و اصل و ريشه آدمى است . ما از واقعيّت اين موجود پر بها بىاطلاعيم و بايد گفت : آگاهى به او هم چون آگاهى به ذات موجودات ، غير ممكن است .ولى مىدانيم كه موجوديت ما بسته به ...
مراقبت ، نعمتى بزرگ از نعمتهاى معنوى الهى است ، كه انسان با كمال شوق بايد از خدا بخواهد و مقدّمات آراسته شدن خود را به آن فراهم آورد .مراقبت ، نسبت به تمام نعمتهاى معنوى ، همانند ريشه نسبت به درخت و هم چون پايه براى ساختمان و عمود و ستون براى خيمه ...
انسان ، از ابتداى شروع زندگى ، مجبور به كار و فعاليت و حركت و كوشش است . اين حركت و كوشش يا در ارتباط با خدا يا با جهان يا با خلق خداست و حركت و كوشش او يا مايه نجات يا عامل هلاكت است .چنانچه كوشش او در ارتباط با آن سه واقعيّت ـ خدا و جهان و خلق ـ براساس حق ...
عبد پس از فراغت از نماز صبح لازم است دل را مشغول به نفس كرده و شرايط سعادت و فلاح را با او درميان بگذارد ، چنانچه يك تاجر پس از تسليم مال التجاره به شريك ، شرايط تجارت صحيح را با او در ميان مىگذارد .به نفس بگويد : اى نفس من ! سرمايهاى به جز عمر ندارم ، ...
كسى كه بخواهد از مرض خطرناك غفلت رهايى يابد و به ميدان پرمنفعت مراقبت قدم گذارد ، در درجه اوّل بايد به بعضى از آيات كتاب خدا ـ كه نشان دهنده اطلاع حق بر همه شؤون عالم و آدم است ـ و نيز به برخى از آيات بيان كننده وضع قيامت و هم چنين به پارهاى از اخبار و ...
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ .پس امروز تو را با بدن بىجانت نجات مىدهم [ وبر بلندايى از ساحل دريا مىگذارم ] تا براى آيندگانت نشانهاى [ از قدرت ...
ذلِكَ أَن لَمْ يَكُن رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ .اين [ فرستادن پيامبران ] براى اين است كه پروردگارت مردم شهرها و آبادىها را در حالى كه اهلشان [ پيش از آمدن پيامبران ]بىخبر [از توحيد و معاد و حقايق] باشند ، از روى ...
غفلت براى قلب از خطرناكترين و زيانبارترين عوامل است . قلب غافل قلبى است كه از وحى و الهام و دستورات انبيا و اوليا و امامان و حكماى الهى دور افتاده باشد . كار علوم مادّى و ظاهرى بيدار كردن قلب و صفا دادن جان نيست . اگر علوم مادى چنين هنرى داشتند ، بايد ...
عارف روشن دل ، حاج ملاّ محمّد جعفر كبودرآهنگى مىگويد : بدان كه چون روح انسان را از عالم قرب جوار به عالم وحشتسراى عناصر دنيا متعلّق مىساختند ، بر سيصد و شصت هزار عالم ملك و ملكوت گذارانيدند و از هر عالمى آنچه زبده و خلاصهاش بود با او همراه ...
با وجود حجابهاى گوناگون در برابر ديده دل ، آيا ادّعاى ايمان و عشق و علاقه به حضرت دوست صحيح است ؟ در حالى كه حجب از نفوذ ديده دل مانع شدهاند ، انسان به زيارت محبوب نايل نشده و او را نديده ، چگونه مىتواند بگويد به او ايمان آوردم . قبول دعوت انبيا و ...
ذكر قلب عبارت از ياد خداست و اين ياد ، معلول معرفت انسان به حضرت اوست .آن معرفتى كه ثمرهاش يافتن و درك « لا إله إلاّ اللّه » ، و « لا حول ولا قوّة إلاّ باللّه » ، و « لا مؤثّر فى الوجود إلاّ اللّه » ، و « ليس فى الدّار غيره ديّار » است .علم به فقر ...
از ديگر راههاى غلبه شيطان درهم و دينار و طلا ونقره و توابع اين دو فلز است ، آن چنان دل را به مال پيوند مىدهد كه براى انسان همّت و اراده و محبّت و عشقى جز به مال نماند و از اين راه تمام وقت گرانبها و عمر پر قدرش صرف شود تا جايى كه چشم باز كند ، خود را ...