وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي اسْتِكْشَافِ الْهُمُومِ
در دفع هم و غم
﴿1﴾
يَا فَارِجَ الْهَمِّ ، وَ كَاشِفَ الْغَمِّ ، يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ افْرُجْ هَمِّي ، وَ اكْشِفْ غَمِّي .
(1) تو آنى ميشكانى هر حقارت
شكافى درد و غم را زان شفائت
كدورتها و غم هر چند بسيار
چه ابر تيرهاى بر دل نمودار
به فكر ما برون آرى ز غمها
نشاط تازهاى بر دل هويدا
تو آن بخشندهى هر دو جهانى
خداوند رئوف و مهربانى
و اى بخشندهى دانا و عقبا
به درگاه تو دارم اين تمنا
تو بر روح محمد (ص) هم ز اولاد
درودت باد روح او شود شاد
گره از كار من بگشاى يا رب
كنار از ابر غم فرماى يا رب
(2) تويى يكتا يگانه بى مثالى
تويى مطلوب قلب و ذوالجلالى
تويى بر منتهاى آرزوها
تو اميدى تو توحيدى تو يكتا
تويى آن كس نزاييده ترا كس
نه زاييدى خداوندى و اقدس
تويى آن ذات اقدس در جهانت
هميشه ايستاده در مقامت
نباشد هيچ كس همدم و همسر
تويى واحد تويى والا تو اكبر
﴿3﴾
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ ، وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ ، وَ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ ، سُؤَالَ مَنْ لَا يَجِدُ لِفَاقَتِهِ مُغِيثاً ، وَ لَا لِضَعْفِهِ مُقَوِّياً ، وَ لَا لِذَنْبِهِ غَافِراً غَيْرَكَ ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ أَسْأَلُكَ عَمَلًا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ ، وَ يَقِيناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَيْقَنَ بِهِ حَقَّ الْيَقِينَ فِي نَفَاذِ أَمْرِكَ .
(3) الهى مسئلت بر تو سزاوار
و من موجود بيچاره گرفتار
به سختى در پريشانى ز هر سو
و كاهش يافته بر تن ز نيرو
گناهان شد فزون غم شد فراوان
كه جز آن كردگار حى سبحان
شناسا نيستم كس را ز فضلش
كه دست يوزگى برده به نزدش
سئوال ناتوانى بر توانا
بجز تو كس نمىبيند توانا
گنهكارى است جز بر تو گناهش
ندارد كس كه گيرد در پناهش
ز تو خواهان بود بر مغفرت را
تمنا از تو دارد مرحمت را
الهى بر جلال و بر كرامت
ز تو خواهم كه توفيقى عنايت
كه تا در پيشگاهت بر اطاعت
ز جا خيزم كنم بر تو عبادت
عبادت را كه تا جلب محبت
ز حقى بر يقينى سوى رحمت
﴿4﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِي ، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْيَا حَاجَتِي ، وَ اجْعَلْ فِيما عِنْدَكَ رَغْبَتِي شَوْقاً إِلَى لِقَائِكَ ، وَ هَبْ لِي صِدْقَ التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ .
(4) كه سود دو جهان باشد برايم
تقاضا دارم از يكتا خدايم
كه بر روح محمد هم ز اولاد
درودت باد روح او شود شاد
و در روزى كه آن قيوم داور
فراخوانى مرا در روز محشر
چنان كن تا كه با سرمايهى خوب
ز صدق و با حقيقت بوده مطلوب
كه بر اين زندگى مال جهان را
نياز من نباشد هيچ از آن را
به توفيق لقاى تو شتابان
عنايت كن مرا توفيق بر آن
﴿5﴾
أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِ كِتَابٍ قَدْ خَلَا ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ كِتَابٍ قَدْ خَلَا ، أَسْأَلُكَ خَوْفَ الْعَابِدِينَ لَكَ ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِينَ لَكَ ، وَ يَقِينَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ ، وَ تَوَكُّلَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْكَ .
(5) كه بر آن ذات اقدس اعتمادم
به ثبت دفتر و اندر نهادم
ز اعمالم در آن فرخنده و خوب
پناه كردگار حى محبوب
نباشد بر حكايت در سياهى
سرافكنده شوم نزد الهى
الهى خواهم از تو آنچنانى
كه من چون پارساها بندگانى
كه ترس تو هميشه در ضميرم
عبادت كرده بر تو تا بميرم
و با نور يقين در قلب و ايمان
چه صالح بندگان و پارسايان
ز اطمينان يقين بر تو توسل
و بر آن ذات اقدس در توكل
﴿6﴾
اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِي فِي مَسْأَلَتِي مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِيَائِكَ فِي مَسَائِلِهِمْ ، وَ رَهْبَتِي مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِيَائِكَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِي فِي مَرْضَاتِكَ عَمَلًا لَا أَتْرُكُ مَعَهُ شَيْئاً مِنْ دِينِكَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ .
(6) الهى حالتى ده بندهى تو
كه در حال دعا شرمندهى تو
كه همچون صالحان و پارسايان
به رغبت در دعا باشد چه آنان
الهى آنچنان كن محفل من
كه ترس تو هميشه در دل من
كه همچون مخلصان پرهيزكاران
ز بيمت در ضمير خود هراسان
و از رحمت نصيبم كن سعادت
كه بر آن ذات اقدس در عبادت
ز هر چه بر رضايت هست مطلوب
به انجامش گزينم راه محبوب
و فرمان ترا از جان پذيرا
به قهر و مهر مردم يا ز دنيا
نترسم از تمام كائناتت
نه از مردم نه از كس جز ز ذاتت
﴿7﴾
اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِي فَأَعْظِمْ فِيهَا رَغْبَتِي ، وَ أَظْهِرْ فِيهَا عُذْرِي ، وَ لَقِّنِّي فِيهَا حُجَّتِي ، وَ عَافِ فِيهَا جَسَدِي .
(7) مرا حاجت چنين است اى خدا
به شكر تو مرا رغبت بفرما
و روز بازپرسى اين زبانم
ز پوزش عذر بگشايى دهانم
مرا تلقين بفرمايى ز حجت
و برخوردار فرمايى ز رحمت
﴿8﴾
اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَيْرُكَ ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِي وَ رَجَائِي فِي الْأُمُورِ كُلِّهَا ، فَاقْضِ لِي بِخَيْرِهَا عَاقِبَةً ، وَ نَجِّنِي مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(8) الهى بندگانت در سپيده
سر از بالين و بگشايد دو ديده
به دور از تو كند بر ديگران رو
بجز درگاه تو رويش به هر سو
ولى من صبحدم از خواب بيدار
بجز اميد تو اى حى غفار
فقط بر درگهت باشد اميدم
و اطمينان ز تو باشد اميدم
الهى تو اميدم در سرانجام
چنان كن كار من در خير فرجام
كه عمرم بر رضاى تو به پايان
و در عقبا نباشم من هراسان
الهى گمرهى بر فتنههايى
كه سازد روزگارم را تباهى
ز من كن دور اى پروردگارم
ز رحمت ده پناه و باش يارم
﴿9﴾
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِينَ .
(9) چنان خواهم كه بر روح محمد (ص)
تو اى پروردگار ذات امجد
و بر آلش و هم زان بندگانت
تو بگزيدى و آنها مخلصانت
تحيياتت ز حد از حد فزون باد
روان پاك آنها را نما شاد