وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي اسْتِكْشَافِ الْهُمُومِ
از دعاهاى امام عليهالسلام است در درخواست (از خداى تعالى) دور گردانيدن اندوهها
(ى دنيوى را كه بر هر كس واجب است از آن دورى گزيده و دور ساختن آن را از خداوند سبحان بخواهد، زيرا هم و اندوهى كه براى دنيا و كالاى آن باشد بنده را از راه حق جدا و تباه سازد، به خلاف اندوه اخروى كه واجب است انسان هميشه اندوهناك بوده و از آن دورى ننمايد، زيرا اندوهى كه براى آخرت باشد بنده را از گمراهى رهانيده و به راه حق مىبرد، حضرت صادق- عليهالسلام- فرموده: كسى كه داخل در صبح و شب شود و بزرگترين اندوهش دنيا باشد خداوند فقر و نيازمندى را جلو او قرار مىدهد و كارش را پراكنده مىگرداند، و در دنيا به آنچه خواهد دست نمىيابد جز چيزى را كه براى او مقدر شده، و كسى كه داخل در صبح و شب گردد و بزرگترين اندوهش آخرت باشد خداوند غنى و بىنيازى را در دل او قرار مىدهد و كارش را منظم مىنمايد):
﴿1﴾
يَا فَارِجَ الْهَمِّ ، وَ كَاشِفَ الْغَمِّ ، يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ افْرُجْ هَمِّي ، وَ اكْشِفْ غَمِّي .
(1) اى بردارندهى غم و دوركنندهى اندوه، اى بىاندازه بخشايندهى در دنيا و آخرت و بسيار مهربان در آن دو سرا، بر محمد و آل محمد درود فرست، و غم مرا بردار، و اندوهم را دور ساز
(2) اى يگانه اى يكتا اى مقصود در حوائج و خواستهها اى آنكه نزائيده (مانندى ندارى كه براى او مبداء باشى) و زائيده نشده (مانندى ندارى كه متاخر از او باشى) و كسى همتاى او نبوده (مانندى ندارى كه با هم باشيد) مرا (از هر پيشامدى) نگاهدار، و (از گناهان) پاك گردان، و غم و اندوهم را دور كن
و آيهالكرسى و معوذتين (سورهى 113: قل اعوذ برب الفلق و سورهى 114 قل اعوذ برب الناس) و (سورهى 112:( قل هو الله احد را بخوان (برخى از مترجمين گفتهاند: جملهى و اقرا ايهالكرسى و المعوذتين و قل هو الله احد گفتار راوى صحيفه است، ولى ظاهر آنست كه امام عليهالسلام هنگام املاء دعاء چنين دستور داده، و گواه بر اين آنكه اسمعيل ابن جابر از حضرت صادق عليهالسلام دربارهى هم و اندوه نقل مىكند كه آن حضرت فرمود: غسل مىكنى و دو ركعت نماز مىخوانى و مىگوئى: يا فارج الهم، و يا كاشف الغم، يا رحمن الدنيا و الاخره و رحيمهما فرج همى و اكشف غمى يا الله الواحد الاحد الصمد الذى لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد اعصمنى و طهرنى، و اذهب ببليتى و آيهالكرسى و معوذتين را مىخوانى. و آيهالكرسى: الله لا اله الا هو الحى القيوم تا و هو العلى العظيم است، چنانكه پيغمبر- صلى الله عليه و آله- فرموده: هر كه چهار آيه از اول سورهى بقره و آيهالكرسى و دو آيهى بعد از آن و سه آيه از آخر آن را بخواند در جان و مال خود چيزى را كه نمىپسندد نبيند و شيطان به او نزديك نشود، و قرآن را فراموش ننمايد. فرمايش آن حضرت ظاهر در اينست كه آيهالكرسى تا و هو العلى العظيم است و دو آيهى پس از آن از لا اكراه فى الدين تا هم فيها خالدون مىباشد) و بگو:
﴿3﴾
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ ، وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ ، وَ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ ، سُؤَالَ مَنْ لَا يَجِدُ لِفَاقَتِهِ مُغِيثاً ، وَ لَا لِضَعْفِهِ مُقَوِّياً ، وَ لَا لِذَنْبِهِ غَافِراً غَيْرَكَ ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ أَسْأَلُكَ عَمَلًا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ ، وَ يَقِيناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَيْقَنَ بِهِ حَقَّ الْيَقِينَ فِي نَفَاذِ أَمْرِكَ .
(3) بار خدايا من از تو درخواست مىنمايم درخواست كسى كه نيازمنديش سخت، و توانائيش سست، و گناهانش بسيار است، درخواست كسى كه براى نيازمنديش فريادرسى، و براى ناتوانيش توانائى دهندهاى، و براى گناهانش آمرزندهاى جز تو نمىيابد، اى داراى عظمت و بزرگى و احسان و نيكى از تو درخواست مىكنم (توفيق) عمل و كردارى را كه به سبب آن دوست دارى (مشمول رحمتت مىگردانى) هر كه را كه آن را انجام دهد (نه عملى را كه آن را دوست داشته و انجام دهندهاش را دشمن، حضرت رسول- صلى الله عليه و آله- فرموده: خداوند بندهاى را دوست و كردارش را دشمن و كردار را دوست و تنش را دشمن دارد) و يقين و باورى كه به وسيلهى آن سود (پاداش) مىدهى كسى را كه در جريان امر (اراده و خواست) تو حقيقت يقين (بالاترين مراتب آن كه تعبير به حقاليقين مىشود) را به دست آورد (نه يقينى را كه سودى ندارد مانند يقين و باور فرعونيان به معجزات موسى- عليهالسلام-، در قرآن كريم «س 27 ى 13» فرموده: فلما جاءتهم اياتنا مبصره قالوا هذا سحر مبين «ى 14» و جحدوا به او استيقنتها انفسهم ظلما و علوا يعنى چون آيات و نشانههاى هويداى «قدرت و توانائى» ما نزد فرعونيان آمد «حضرت موسى آنها را به ايشان نشان داد» گفتند اين جادوئى است آشكار، و با اينكه پيش خود آن آيات را يقين و باور داشتند «كه از جانب خداست» از روى ظلم و ستم «به خويش» و سركشى «از ايمان به موسى- عليهالسلام» آنها را انكار و تكذيب نمودند)
﴿4﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِي ، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْيَا حَاجَتِي ، وَ اجْعَلْ فِيما عِنْدَكَ رَغْبَتِي شَوْقاً إِلَى لِقَائِكَ ، وَ هَبْ لِي صِدْقَ التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ .
(4) بار خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست، و مرا بر راستى (در قصد و گفتار و كردار) بميران، و حاجت و نيازمنديم را از دنيا جدا ساز، و رغبت و خواستهام را در آنچه (پاداش اخروى كه) نزد تو است شوق و دوستى ديدار (رحمت) خويش قرار ده، و راستى توكل و اعتماد بر خود را به من عطا فرما (مرا چنان كن كه در حوائج و خواستهها به غير تو رونياورم)
﴿5﴾
أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِ كِتَابٍ قَدْ خَلَا ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ كِتَابٍ قَدْ خَلَا ، أَسْأَلُكَ خَوْفَ الْعَابِدِينَ لَكَ ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِينَ لَكَ ، وَ يَقِينَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ ، وَ تَوَكُّلَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْكَ .
(5) از تو مىخواهم نيكى آنچه (دربارهى من) نوشته شده و گذشته، و به تو پناه مىبرم، از بدى آنچه نوشته شده و گذشته (مقدر گشته) از تو مىخواهم ترس عبادتكنندگان و پرستش فروتنان مر تو را و يقين و باور اعتمادكنندگان بر تو را، و توكل و اعتمادى را كه مومنين بر تو دارند (مىخواهم توفيقم دهى تا رفتارم در درگاهت مانند عبادتكنندگان و فروتنان و اعتمادكنندگان و مومنين باشد، حضرت امام محمد باقر- عليهالسلام- فرموده: رسول خدا- صلى الله عليه و آله- را در يكى از سفرهايش سوارانى ملاقات نمودند و گفتند: السلام عليك يا رسول الله «درود بر تو اى رسول خدا» حضرت فرمود: شما كيستيد؟ گفتند: يا رسولالله ما ايمان آورندگانيم، حضرت فرمود: حقيقت «اصل و پايهى» ايمانتان چيست؟ گفتند: رضاء و خشنودى به قضاء و حكم خدا، و تفويض و بازگذاشتن «كارها را» به خدا، و فرمانبرى از امر و فرمان خدا، رسول خدا فرمود: دانايان با حكمت «كه حقيقت هر چيز را دانسته و درستكارند» نزديك است كه بر اثر حكمت پيغمبران باشند «اگر چه پيغمبر نيستند» اگر شما راستگويانيد نسازيد چيزى «ساختمانى» را كه در آن نمىمانيد، و گرد نياوريد چيزى را كه نمىخوريد، و از خدائى كه به سوى او بازمىگرديد بترسيد)
﴿6﴾
اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِي فِي مَسْأَلَتِي مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِيَائِكَ فِي مَسَائِلِهِمْ ، وَ رَهْبَتِي مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِيَائِكَ ، وَ اسْتَعْمِلْنِي فِي مَرْضَاتِكَ عَمَلًا لَا أَتْرُكُ مَعَهُ شَيْئاً مِنْ دِينِكَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ .
(6) بار خدايا رغبت و ارادهى مرا در مطلب و خواستهام مانند رغبت دوستانت درخواستههاشان، و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده (زيرا بزرگترين رغبت ايشان در شهود و ديدن حق و ترسشان از حجاب و پنهان بودن او است، و رغبت سائر مردم در ثواب و پاداش و ترسشان از عقاب و كيفر است) و مرا در رضا و خشنوديت به عمل و كارى وادار (يقين و باورى به من عطا كن) كه با آن چيزى از (احكام) دين تو را بر اثر ترس (از غلبه يا آزار) كسى از آفريدگانت رها نكنم (زيرا كسى كه يقين و باور داشت كه سود و زيان به دست خداى تعالى است به كسى جز او توجه نداشته و از كسى جز او نمىهراسد)
﴿7﴾
اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِي فَأَعْظِمْ فِيهَا رَغْبَتِي ، وَ أَظْهِرْ فِيهَا عُذْرِي ، وَ لَقِّنِّي فِيهَا حُجَّتِي ، وَ عَافِ فِيهَا جَسَدِي .
(7) بار خدايا اين (آنچه درخواست شد) حاجت و خواستهى من است پس رغبت و خواهشم را در آن (در برابر قبول و پذيرفتن) بزرگ گردان، و سرزنش ننمودنم را در آن آشكار ساز (مرا در طلب آن بر اثر آنكه شايستهى آن نيستم سرزنش مفرما، چون كسى كه طلب كند چيزى را كه شايستهى آن نيست سرزنش مىشود) و حجت و برهانم را در آن (آنچه براى درخواست آن عذر و بهانه آورم) به من بياموز (الهام كن) و تنم را در آن عافيت ده (مرا به بلاء و دردى گرفتار مكن كه به آن براى شايستگى آنچه درخواست نمودهام آزمايشم فرمائى)
﴿8﴾
اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَيْرُكَ ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِي وَ رَجَائِي فِي الْأُمُورِ كُلِّهَا ، فَاقْضِ لِي بِخَيْرِهَا عَاقِبَةً ، وَ نَجِّنِي مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(8) بار خدايا هر كه داخل در صبح شود در حالى كه اعتماد يا اميد او به جز تو باشد پس من (مانند او نيستم، بلكه) داخل در صبح شدم در حالى كه اعتماد و اميدم در همه كارها توئى، از اين رو عاقبت و انجام بهترين آن كارها را برايم حكم و مقدر فرما، و مرا به وسيلهى رحمت و مهربانيت از فتنهها و آزمايشهاى گمراهكنندهى (از راه حق) نجات و رهائى ده، اى مهربانترين مهربانان
﴿9﴾
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِينَ .
(9) و خدا بر سيد و بزرگ ما محمد فرستادهى خدا كه برگزيده (از آفريدگان) است و بر آل (خويشان) او (حضرت زهراء و ائمهى معصومين عليهمالسلام) كه (از هر عيب و نقصى) پاكيزهاند درود فرستد