چه بسيار مردمى كه عمرى به خود زحمت مى دهند و به اجراى برخى از احكام خدا قيام مى كنند، ولى زحمات آنان به فرموده قرآن مجيد [هَباءً مَنْثُوراً] مى گردد.
اينان كسانى هستند كه يا از ايمان برخوردار نيستند مانند منافقين، يا اهل هر نوع گناه و معصيت اند مانند فاسقين، يا شرايط صحت و قبولى عمل را رعايت نمى كنند مانند مردمى كه به احكام الهى اهميت نمى دهند.
قرآن مجيد در سوره ماعون مى فرمايد:
[فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ* الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ* الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ* وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ ].
پس واى بر نمازگزاران* كه از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند.*
همانان كه همواره ريا مى كنند* و از [دادن ] وسايل و ابزار ضرورى زندگى [و زكات، هديه و صدقه به نيازمندان ] دريغ مى ورزند.
بدون شك منافقان و فاسقان و آنان كه شرايط صحت و قبولى نماز را رعايت نمى كنند از مصاديق بارز آيات سوره ماعون هستند.
نماز را هر كسى فراخور قدرت و استعدادش، بايد با صورت و سيرت كامل به محضر حضرت حق ببرد ورنه از طرف معبود عالم مردود است.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
وقتى بنده نماز را به وقت خودش به جاى آورد و بر شرايط و حقيقت آن محافظت نمايد، به صورت نورى پاكيزه به مقام قرب حركت مى كند و به صاحبش مى گويد: مرا حفظ كردى، خداوند تو را حفظ كند.
و اگر نماز را به وقتش نخواند و بر آن و شرايطش محافظت ننمايد، به صورت سياه و تاريكى به او برمى گردد و مى گويد: مرا ضايع كردى، خداوند ضايعت كند.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند:
دو نفر از افراد امت من براى نماز به پا مى خيزند و ركوع و سجود نماز هر دو يكى است، ولى بين دو نماز آنان فاصله هم چون بين آسمان و زمين است، آن گاه اشاره به مسئله خشوع شد.
در قسمتى از يك روايت قدسى آمده:
وَرُبَّما صَلَّى الْعَبْدُ فَاضْرِبُ بِها وَجْهَهُ وَاحْجُبُ عَنّى صَوْتَهُ اتَدْرى مَنْ ذلِكَ؟
يا داوُدَ ذاكَ الَّذى يَكْثُرُ الْالْتِفاتَ الى حَرَمِ الْمُؤمِنينَ بِعَيْنِ الْفِسقِ وَذاكَ الَّذى
يُحَدِّثُ نَفْسَهُ انْ لَوْ وُلّىَ امْراً لَضَرَبَ فيهِ الرِّقابَ ظُلْماً
چه بسا عبدى كه نماز مى خواند و من آن نماز را به صورتش مى زنم و بين خود و صدايش حجاب قرار مى دهم، مى دانى چنين عبدى كيست؟
اى داود! آن نمازگزار كسى است كه به ناموس مردم مؤمن زياد با ديده گناه نظر مى كند و به خودش مى گويد: اگر صاحب قدرتى شدم گردن مردم را مى زنم آن هم به ستم!!
يا مُوسى لااقْبَلُ الصَّلاة الّا مِمَّنْ تَواضَعَ لِعَظَمَتى وَالْزَمَ قَلْبَهُ خَوْفى وَقَطَعَ نَهارَهُ بِذِكْرى وَلَمْ يَبُتْ مُصِرّاً عَلَى الْخَطيئَةِ وَعَرِفَ حَقَّ اوْليائى وَاحِبَّائى :
اى موسى! نماز قبول نمى كنم مگر از كسى كه براى عظمت من فروتنى كند و دلش ملازم با خوف من باشد و روزش به ياد من تمام شود و شب را در حال اصرار بر گناه صبح نكند و عارف به حق اوليا و عاشقان من باشد.
مى توان گفت كه نماز مردمى كه حقوق خدا و انبيا و امامان و اوليا را پايمال مى كنند، قبول است؟
مى توان گفت كه نماز اهل فسق و فجور و غرق شدگان در درياى معصيت و گناه نماز است؟
تا پيوند ايمانى و اتصال اسلامى انسان به پروردگار عزيز عالم و شؤون حضرت حق محكم نباشد، تا انسان در تمام شؤون حيات تقوا و خويشتن دارى از گناه را مراعات ننمايد، تا آدمى عملا به شرايط صحت و قبولى نماز توجه نكند، نماز او قابل قبول حضرت حق نخواهد بود!!
منبع : پایگاه عرفان