و كان من دعائه عليه السلام اذا نعى ميت او ذكر الموتنعى: خبر مرگ دادن. بود از دعاى او عليه السلام وقتيكه خبر مرگى به او داده مى شد يا آنكه خود آن امام به خاطر مى آورد مردن را. متذكر شدن مرگ از صفات جليله است ...
و كان من دعائه عليه السلام فى طلب العفو و الرحمه بود از دعاى آن بزرگوار در طلب نمودن عفو و رحمت خوب بود كه عنوان دعا ذكر شود كه بود دعاى آن امام والامقام در كيفيت طلب نمودن عفو و رحمت چنانكه فقرات دعاء بر ...
و كان من دعائه عليه السلام فى الاعتذار من تبعات العباد و من تقصير فى حقوقهم و فى فكاك رقبته من النار بود از دعاى آن امام در معذرت نمودن از آنچه تابع او شده است از حقوق برادران دينى و تقصير نمودن ...
و كان من دعائه عليه السلام اذا اعترف بالتقصير عن تاديه الشكر بود از دعاى آن امام فلك مقام زمانى كه اعتراف مى نمود به تقصير از اداء نمودن ثناء او در مقابل نعمت. بدانكه اعتراف به تقصير از اداى شكر دو مرتبه ...
و كان من دعائه عليه السلام اذا نظر الى السحاب و البرق او سمع صوت الرعد بود از دعاى آن امام عاليمقام وقتى كه نظر مى نمود به سوى ابر و برق يا مى شنيد صداى رعد را فى الجمله اشاره به آنها شد در دعا ...
و كان من دعائه عليه السلام فى الرضا اذا نظر الى اهل الدنيا بود از دعاى آن امام عاليمقام در رضا به حكم خدا در زمانى كه نظر مى نمود به سوى اهل دنيا. يكى از امتحانات و ابتلائات بزرگ آن است كه انسان در ...
و كان من دعائه عليه السلام بعد الفراغ من صلوه الليل لنفسه فى الاعتراف بالذنب بود از دعاى آن امام عليه السلام بعد از فراغ از نماز شب از براى خود در اعتراف به گناه. قيد لنفسه در عنوان دعا نكته او معلوم ...
و كان من دعائه عليه السلام فى ذكر التوبه و طلبها بود از دعاى آن امام عليه السلام در ذكر توبه و طلب آن. توبه: در لغت و عرف به معنى بازگشتن و پشيمان شدن است از امرى كه مرتكب شده. بدانكه اين صفت و تحصيل ...
و كان من دعائه عليه السلام اذا اقتر عليه الرزق بود از دعاهاى آن امام والامقام عليه الصلوه و السلام زمانيكه رزق بر او تنگ مى شد. بدانكه انسان را حوائج بسيار است، و خداى عزوجل غنى و بى نياز است از هر شى ...
و كان من دعائه عليه السلام متفزعا الى الله عزوجل بود از دعاى آن بزرگوار آسمان وقار در حالتيكه زارى كننده بود به درگاه حضرت رب الارباب قاطعا من غيره تعالى العلائق و الاسباب. رفد: عطيه. يعنى: بار خدايا به درستى كه ...
و كان من دعائه عليه السلام لاهل الثغور بود از دعاى آن امام والامقام از براى اهل سرحدات، ثغور بثاء مثلثه جمع ثغر در لغت فرجه و سوراخ است از براى بلد و در فارسى تعبير كنند به سر حد مخوف. اللغه: حصن حفظ. ...
و كان من دعائه (ع) لجيرانه و اوليائه اذا ذكرهم بود از دعاى آن بزرگوار فلك مقدار عليه سلام الله الملك الغفار از براى همسايگان خود و دوستان خود هر گاه ياد مى كرد آنها را. بدان اى عزيز كه همسايگان را حقى است ...
و كان من دعائه عليه السلام لولده عليهم السلام ولد: به فتح لام و به ضم و سكون لام اطلاق بر واحد و جمع هر دو مى شود ولد به كسر واو لغت در ولد به ضم و در نسخه شهيد به خط او نقل شده است ولده ...
و كان من دعائه عليه السلام لابويه عليهما السلام بود از دعاى آن بزرگوار از براى پدر و مادر خود، در كافى از حضرت صادق عليه السلام مروى است كه: آن بزرگوار فرمود: چه مى شود شما را از نيكوئى كردن به پدر و ...
و كان من دعائه عليه السلام اذا سئل العافيه و شكرها بود از دعاى آن امام بزرگوار در وقتى كه سئوال عافيت از خدا مى نمود و شكر عافيت. عافيه: اسم مصدر است يعنى بهبودى از مرض و دفع آلام و اسقام و مكاره خواه ...
و كان من دعائه عليه السلام عند الشده و تعسر الامور بود از دعاى آن بزرگوار وقت شدت و مشقت و مشكل شدن كارها بدان كه شك نيست كه پيغمبر و اولاد او را كرامتى بود، كه دنيا از بر ايشان به طريق سعه بگذرد ...
و كان من دعائه عليه السلام اذا احزنه امر او اهمته الخطايا بود از دعاى آن امام والامقام عليه الصلوه و السلام وقتى كه محزون مى نمود او را كارى يا اينكه خطايا او را مهموم مى نمود بدانكه انسان بصير را هيچ ...
و كان من دعائه عليه السلام فى مكارم الاخلاق و مرضى الافعال بود بعضى از دعاهاى آن امام عالى مقام در تحصيل اخلاق كريمه و افعال پسنديده اگر انسان متحلى به آن حلى شود به صفت ربوبيت خواهد رسيد كه حقيقه نمونه ى ...
و كان من دعائه عليه السلام عند الاستسقاء بعد الجدب بود از دعاى او عليه السلام وقت طلب باران نمودن بعد از گرانى و اين گرانى و قلت مطر عمده ى سبب او ظلم است و حكم به ناحق چنانكه از كلام امام عليه السلام در خبر ...