اخلاق خوبان، ص: 227
و تو گويی قلب مرده همچون شهر مرده است كه جز باران رحمت حق احيا نمی شود، همچنانكه خود آدمی به درخت مرده می ماند و جز با نسيم حق كه در روز قيامت در صور دميده می شود، حيات نمی يابد.
«1»
گناه مايه هلاك
اما آنچه مسلم است، در ميان اين مردگان، هيچ مرده ای ناخوشايندتر از قلب نيست، و آنچه موجب مردگی قلب می شود جز گناه نيست.
گناه، مايه هلاك و تباهی دل است.
«2»
از گناهان پرهيز كنيد كه هلاك كننده اند.
هلاكت
و گناهان عموماً، خواه بزرگ و خواه كوچك مايه هلاك انسان می باشند. پس، گناه كوچك را نيز كوچك و ناچيز نبايد انگاشت كه اين خود گناهی ديگر است، بلكه بزرگترين گناهان خواهد بود.
«3»
بزرگترين گناه آنست كه گناهكاران آن را كوچك و ناچيز بدانند.
گناهان را ز خردی سهل مشمار |
كه خرمن های عالم، دانه دانه است «4» |
|
و آدم اگر از بهشت دور و رانده شد نه از سر گناهی بزرگ، بلكه بر اثر گناهی خرد و كوچك بود.
______________________________ (1) يس/ 51.
(2) نهج البلاغه، خطبه 83.
(3) نهج البلاغه، حكمت 477.
(4) صائب.