فارسی
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 5 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 198

و می بيند كه بازَنده كسی است كه دل به چنين بازی دهد.

كودكان گرچه كه در بازی خوشند

شب كشانشان سوی خانه می كشند

شد برهنه وقت بازی طفل خورد

دزد از ناگه قبا و كفش برد

آن چنان گرم او به بازی در فتاد

كان كلاه و پيرهن رفتش زِ ياد

شد شب و بازی او شد بی مدد

رو ندارد كاو سوی خانه رود

نی شنيدی انما الدنيا لعب

باد دادی رخت و گشتی مرتعب

پيش از آنكه شب شود جامه بجو

روز را ضايع مكن در گفتگو

دورنگری

اينكه قرآن كريم به گونه های گونه گون عاقبت را از آنِ متقيان می دانسته در حقيقت اشارت به همين حقيقت است، زيرا كه متقيان از آن رو كه ژرف انديش و دورنگرند از دنيا پرهيز می كنند، از اين رو پايان كار به سود ايشان می انجامد، اما ديگران كه چنين ژرف نگری را نداشته و پرهيز نمی كنند، بل به طلب و تمنای آن می روند، و پيوسته آسيب ها می بينند.

اين كه سطحی نگری و ژرف ناانديشی مايه بلاست و رنج و محنت ها را در پی دارد، در سخن جلال الدين در قالب حكايت زيبا تصوير شده است، می گويد:

استری شتری را گفت: دوست من می بينی كه پيوسته بر زمين می افتم. و می بينم كه همواره به سلامت می روی. راز اين ماجرا چيست؟ مگر نه اينكه هر دو بر يك جاده می رويم، پس لغزش من از چيست؟ و چرا تو هيچ نمی لغزی؟ اگر راه رفتن را شيوه ای ديگر است و من آن را نمی دانم مرا باخبر كن!

گفت استر با شتر كای خوش رفيق

در فراز و شيب و در راه دقيق




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^