فارسی
سه شنبه 04 دى 1403 - الثلاثاء 21 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 197

رب هب لی از سليمان آمده است

كه مده غير مرا اين ملك دست

تو مكن با غير من اين لطف و جُود

اين، حسد را ماند، اما آن نبود

نكته لا ينبغی می خوان به جان

سِرِّ مِنْ بَعْدِی ز بخل او مدان

بلكه اندر ملك ديد او صد خطر

مو به مو ملك جهان بُد بيم سر

بيم سَر با بيم سِر با بيم دين

امتحانی نيست ما را مثل اين

پس سليمان همتی بايد كه او

بگذرد زين صد هزاران رنگ و بو «1»

ثمر عاقبت

و اگر سليمان مفتون و دلبرده جلوه های كاذب نشد، اما ديگران اسير و هلاك آن می شوند، از آنروست كه وی عاقبت انديش بود، و با نگاه نافذ خويش اعماق لذات و جلوه های اين دنيا را ديده و جز سياهی و رسوايی چيزی نمی ديد.

آن سياهی فَحم در آتش نهان

چونكه آتش شد سياهی شد عيان «2»

ديگران اگر آغاز را می بينند و دلداده می شوند، سليمان پايان دنيا را می بيند كه به يك بازی شبيه تر است.

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 2604 تا 2609.

(2) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 1123.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^