فارسی
چهارشنبه 26 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 6 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 262

مرحوم آية اللَّه حايری با شگفتی می پرسند: چرا از من اجازه می گيريد؟ و مرد تاجر می گودی: چون مقلد شما هستم. و ايشان می فرمايد: من نيز اگر چه مرجع شما هستم اما خود را خادم آية اللَّه اصفهانی می دانم. و هيچگاه از خادم اجازه كاری جهت ارباب را نمی خواهند.

يعنی مقام و شأن علم را بدان.

يعنی اندازه اتحاد و همدلی را در ميان ما بدان. باشد كه شما نيز از ما افتادگی و انكسار بياموزيد. و ما نيز بتوانيم اين حالات آيات كتاب خدا و روايات معصومان را به شما برسانيم.

قليان ماندگار

وقتی كه مرحوم ميرزای شيرازی استعمال تنباكو را تحريم كرد، كسی از علماء ايران و عراق نبود كه او را حمايت نكند. و مردم نيز تبعيت نمودند، و تنباكوها را سوزانده و قليان ها را شكستند.

و يكی از قليان هايی كه شكسته شد و نام آن در تاريخ ماندگار ماند، قليانی بود كه درباريان در كاخ گلستان پيش روی ناصر قاجار گذاردند، و در همين ميان همسر او با شتاب آمد و قليان را گرفت و بر زمين كاخ كوفت و آن را شكست. و وقتی ناصر قاجار به اعتراض از او پرسيد چرا چنين كرده است گفت: چون قليان كشيدن حرامِ مسلّم است. و وقتی پرسيد: چه كسی آن را حرام نموده؟ گفت:

همان كسی كه مرا به تو حلال نمود.

و اين در حالی بود كه از سوی سفارت انگليس به ناصر قاجار پيوسته سفارش می شد كه به هر صورتی كه هست اين فتوا را شكسته و لغو نمايد. و او جز اين چاره نديد كه مرجع برجسته و شاخص آن زمان مرحوم حاج ميرزا حسن آشتيانی را خواسته، و از ايشان بخواهد كه در پيش روی روسای اصناف و پاره ای از علماء و نيز وزرا و وكلا قليان كشيده و بگويد: فتوای ميرزا اگر چه بر حرمت است، اما من آن را حرام نمی دانم.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^