اخلاق خوبان، ص: 220
و از همين رو جز ياد او از هر چه هست اميد می بُرند، و جز روی او از هر چه هست كناره می گيرند.
دل نبندم به كسی روی نيارم به دری |
تا تو رويای منی تا تو مددكار منی |
|
و فرمود:
ای داود! آنچه می گويم محضِ حقيقت است و هيچ لاف و گزاف نيست، پس به گوش بسپار.
آنكه به پيش من آيد، و از كرده های خويش نادم و پشيمان و پريشان باشد، او را خواهم بخشيد. و آنچه كرده است نيز از ياد فرشتگان خواهم برد.
توبه را از جانب مغرب دری |
باز باشد تا قيامت بروری |
|
تا ز مغرب برزند سر آفتاب |
باز باشد آن در از وی رو متاب «1» |
|
توبه كارساز
البته توبه ای كارساز و مقبول است كه برخاسته از آه و اندوه باشد، و چنين توبه ای است كه سينه را پر از آتش و ديده را پر از آب می سازد.
می ببايد آب و تابی توبه را |
شرط شد برق و سحابی توبه را |
|
تا نباشد برق دل، ابر دو چشم |
كی نشيند آتش تهديد و خشم «2» |
|
______________________________ (1) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 2505، 2506.
(2) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 1655.