فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 113

صد چنين سگ اندراين تن خفته اند

چون شكاری نيست شان بنهفته اند «1»

باری؛ تا پای محك در ميان باشد هركسی لاف پاكی و زلالی و طهارت می زند.

گر نبودی امتحان هر بدی

هر مخنث «2» در وَغا «3» رستم بدی «4»

چون محك پنهان شده ست از مرد و زن

در صف آ ای قلب و اكنون لاف زن

وقت لاف است محك چون غايب است

می برندت از عزيزی دست دست

قلب می گويد ز نخوت هر دَمَمْ

ای زر خالص من ازتو كی كَمَم

زر همی گويد بلی ای خواجه تاش

ليك می آيد محك آماده باش «5»

از اين رو خداوند عابد را امتحان نموده، ويك دو روز مائده را فرو نفرستاد. و عابد به جای تحمل و تامل راهِ خانه گبری را پيش گرفت و از او چيزی خواست، و او نيز چند قطعه ای نان به او داد، در بازگشت سگی كه بر خانه گبر پاسبانی می كرد پيوسته به دنبال عابد می رفت و پارس می نمود، و عابد از هولِ جان نان ها را پيش روی سگ فرو ريخت، و سگ همه را خورد، اما باز به

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 634.

(2) مخنث: نامرد.

(3) وَغا: جنگ.

(4) مثنوی معنوی، دفتر سوم، بيت 686.

(5) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 1678 تا 1681.







گزارش خطا  

^