وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي اللَّجَإِ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي
دعاى امام در پناه بردن به خداوند متعال
﴿1﴾
اللَّهُمَّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنَّا فَبِفَضْلِكَ ، وَ إِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنَا فَبِعَدْلِكَ
(1) بارالها! اگر خواهى از فضل خويش بر ما ببخشايى، و اگر خواهى به عدل خويش ما را كيفر دهى.
﴿2﴾
فَسَهِّلْ لَنَا عَفْوَكَ بِمَنِّكَ ، وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ ، فَإِنَّهُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِعَدْلِكَ ، وَ لَا نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنَّا دُونَ عَفْوِكَ
(2) (بارالها!) به احسان خويش، بخشش خو را به طرز آسان نصيب ما فرما، و با گذشت و شفقت خويش از (گناهان) ما در گذر، چرا كه ما را ياراى عدل و داد تو نيست و براى هيچ كدام از ما (انسانها) بى عفو و گذشت تو (از كيفر و عذاب جهنم) رهايى نه.
﴿3﴾
يَا غَنِيَّ الْأَغْنِيَاءِ ، هَا ، نَحْنُ عِبَادُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ ، وَ أَنَا أَفْقَرُ الْفُقَرَاءِ إِلَيْكَ ، فَاجْبُرْ فَاقَتَنَا بِوُسْعِكَ ، وَ لَا تَقْطَعْ رَجَاءَنَا بِمَنْعِكَ ، فَتَكُونَ قَدْ أَشْقَيْتَ مَنِ اسْتَسْعَدَ بِكَ ، وَ حَرَمْتَ مَنِ اسْتَرْفَدَ فَضْلَكَ
(3) اى بى نيازترين بى نيازان! اينك اين ماييم بندگان (نيازمند) تو (كه) به درگاهت (روى آوردهايم)، و من (در اين ميانه) نيازمندتر از همه. پس به بى نيازى و غناى خويش نيازمان را برآور، و به منع عطاى خويش نااميدمان مگردان، كه اگر چنين كنى (و عطاى خويش را از ما دريغ كنى)، كسى را كه از كرم و بخشش تو (چشم) سعادت و بهروزى داشته، تيره روز و بدبخت كردهاى، و كسى را كه از فضل (بىنهايت) تو (چشم) عطا داشته، محروم ساختهاى؛
﴿4﴾
فَإِلَى مَنْ حِينَئِذٍ مُنْقَلَبُنَا عَنْكَ ، وَ إِلَى أَيْنَ مَذْهَبُنَا عَنْ بَابِكَ ، سُبْحَانَكَ نَحْنُ الْمُضْطَرُّونَ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ إِجَابَتَهُمْ ، وَ أَهْلُ السُّوءِ الَّذِينَ وَعَدْتَ الْكَشْفَ عَنْهُمْ
(4) پس در اين احوال در هنگام رحمت تو به كجا رويم؟ اى خداى پاك و منزهى كه (از آن چه كه در خور خداوندى تو نيست) مبرايى، ما (از آن) درماندگان ناتوانيم كه اجابت (دعاى) آنان را (بر خويش) واجب
كردهاى، و ما (از همان) مستمندانيم كه رفع گرفتارىهاىشان را به آنان وعده فرمودهاى.
﴿5﴾
وَ أَشْبَهُ الْأَشْيَاءِ بِمَشِيَّتِكَ ، وَ أَوْلَى الْأُمُورِ بِكَ فِي عَظَمَتِكَ رَحْمَةُ مَنِ اسْتَرْحَمَكَ ، وَ غَوْثُ مَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ ، فَارْحَمْ تَضَرُّعَنَا إِلَيْكَ ، وَ أَغْنِنَا إِذْ طَرَحْنَا أَنْفُسَنَا بَيْنَ يَدَيْكَ
(5) (بارالها!) همانندترين چيزها به ارادهى تو و شايستهترين كارها (كه در خور) عظمت و بزرگى توست، رحمت آوردن به (حال) كسى است كه از تو خواهان رحمت است و رسيدن به فرياد كسى است كه از تو طلب فريادرسى كرده است، پس به زارى (و التجاى) ما به درگاهت رحمت آر و اينك خويش را بر آستان (رحمت) تو (به خاك) افكندهايم، بىنيازمان فرما.
﴿6﴾
اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنَا إِذْ شَايَعْنَاهُ عَلَى مَعْصِيَتِكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ لَا تُشْمِتْهُ بِنَا بَعْدَ تَرْكِنَا إِيَّاهُ لَكَ ، وَ رَغْبَتِنَا عَنْهُ إِلَيْكَ .
(6) بارالها! (اينك كه) شيطان- به خاطر اينكه در معصيت به درگاه تو از او پيروى كردهايم- ما را سرزنش مىكند، بر محمد و آل او درود فرست و اكنون كه براى (رضاى) تو از شيطان كناره گرفته و به درگاه تو روى آوردهايم با سرزنش ما، او را شاد مگردان (و بما را شيطان شاد مفرما).