اخلاق خوبان، ص: 219
خار او سرمايه گل ها بُوَد |
انَّه المنّان فِی كَشْفِ الغظاء «1» |
|
از اين رو، چنين مردمی پيوسته به ادب زانو زده و چون حلقه بگوشان، گوش به فرمانند.
دست ادب بر ميان حلقه فرمان بگوش «2» و فرمود:
ای داود! آنكه بر محبوب خود اعتماد دارد بر او نيز تكيه می كند.
باری، هيچ امكان ندارد كه كسی عاشق و دوستدار خداوند باشد اما بر او اتكال و توكل نكند.
نيست كسبی از توكل خوبتر «3» «4»
مؤمنان هرگز رختِ انديشه را به هر سوی نمی كشند، بل از همه چيز قطعِ التفات نموده و آنگاه بر خداوند تكيه می كنند.
هركس به كعبه طلبت رو نهد نخست |
از كل كائنات كند قطع التفات «5» |
|
چون می دانند جز خداوند هيچكس قفل گشا نيست.
كار تو جز خدای نگشايد |
به خدای ار ز خلق هيچ آيد «6» |
|
______________________________ (1) شمس تبريزی.
(2) ملا هادی سبزواری.
(3) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 916.
(4) توبه/ 51.
(5) سنايی.
(6) امام خمينی رحمه الله