فارسی
پنجشنبه 24 آبان 1403 - الخميس 11 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 73

و با از ميان رفتن كبر، آدمی محبوب خداوند می شود.

علی عليه السلام ملاك و معيار عدم دلدادگی انسان به دارايی ها و داشته های خود چنين بيان می كند.

«االزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَينِ مِنَ القُرآنِ قالَ اللَّهُ سُبحانَه

«لِكيلا تَأسَوْا عَلی ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ»

وَ مَنْ لَمْ يَأسَ عَلی الماضِی وَلَمْ يَفْرَحْ بِالآتی فَقَد اخَذَ الزُهد» «1»

حقيقت زهد-/ عدم دلبستگی-/ در سايه دو سخن از كلام خداوند می توان دريافت، آنجا كه می فرمايد: نسبت به آنچه كه از دست می رود تاسف مخوريد و در برابر آنچه به كف می آوريد شادمان نباشيد.

رها كن غم كه دنيا غم نيرزد

مكن شادی كه شادی هم نيرزد

غم دنيا كسی در دل ندارد

كه در دنيا چو ما منزل ندارد

جهان از بهر آنكس ننگ دارد

كه از بهر جهان دل تنگ دارد «2»

بنابراين، نتيجه می توان گرفت كه زهد مايه مقبوليت و محبوبيت انسان در پيشگاه خداوند است. و دست مايه آن می شود كه آدمی عشق خداوندی را معطوف خويش نمايد، كه بسی شايسته و ارجمند است.

آنكه ارزد صيد را عشقست و بس

باری، عشق خداوندی، كسانی را در دائره و حيطه خود دارد كه به هيچ چيز جز وی دل نداده و دل نمی بندد، و از اين رو، مردمی خاكسار و خاشع و متواضع اند.

______________________________
(1) نهج البلاغه، حكمت 439.

(2) نظامی.







گزارش خطا  

^