فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 244

حلقه زد بر در به صد ترس و ادب

تا نجنبد بی ادب لفظی ز لب

بانگ زد يارش كه بر در كيست آن

گفت بر در هم تويی ای دلستان «1»

آری، تا آدمی خود را از خوديت دور نساخته، و خواست و خواهش خداوند را بر دل حاكم نسازد، البته از ورود به حريم حق كه سراسر رحمت است و مهر، محروم می ماند.

جمله ما و من به پيش او نهيد

ملك ملك اوست، ملك او را دهيد «2»

و اينكه آدمی از خواهش دل دور شده، و خود و همه چيز را در راه خداوند خرج و هزينه نمايد، عين امانتداری، و بازگرداندن امانت ها به صاحب خود استو البته از آنجا كه او سبحان و منزه است، و هيچ نقص و نقيصه ای در باب او متصور نيست، پس از هرگونه نياز بری و دور خواهد بود، در نتيجه آنچه به راه او داده ايم چند مقابل باز می گرداند.

زانكه او پاك است و سبحان وصف اوست

بی نياز است او ز نغز و مغز و پوست «3»

از اين رو آدمی آنچه با خدا می كند در حقيقت با خود كرده است.

بنابراين، اگر دوستی و عشق خود را مصروف خداوند سازيم و او را محبوب خود بخواهيم، او نيز محبوبيت را به خود ما باز می گرداند، و اينجاست كه محبوب و مقبول قلوب می شويم. و نه تنها دوستان بلكه دشمنان نيز مفتون و دلبرده ما می شوند.

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 3074 تا 3080.

(2) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 3156.

(3) مثنوی معنوی، دفتر اول، بيت 3158.







گزارش خطا  

^