فارسی
جمعه 18 آبان 1403 - الجمعة 5 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 98

يار چشم توست ای مرد شكاراز خس و خاشاك او را پاك دار «1» و البته، در حقيقت می توان گفت، كه: همنشينی با اوليا خداوند، همنشينی با خداوند است. زيرا به معيت و همراهی وی می انجامد.

هر كه خواهد همنشينی خدا

تا نشيند در حضور اوليا «2»

و با خدا نشستن و با خدا بودن يعنی با همه چيز بودن، و همه چيز را به چنگ آوردن، زيرا آنچه مايه حاجت و نياز آدمی است در كف باكفايت اوست، و از همين روست كه در كتاب مجيد آمده است كه خداوند برای آدمی كافی و بس است.

همچنان كه خاك برای دانه اينگونه است.

آنچه يك دانه به آن نيازمنداست در دل خاك نهان است 7 كه اگر با آن همراه و همنشين باشد 7 همه را بی دريغ و بی مزد و بی منت به چنگ می آورد.

يك دانه ممكن است با آب سبز شود، اما به ثمر نمی نشيند و بالا نمی آيد و بالنده نخواهد شد، بلكه هنوز سبزه نشده زرد و زرد نشده خشكيده خواهد شد.

همچنانكه آدمی بدون خداوند راه به جايی نمی برد، و اگر چيزی به چنگ آورد گذرا، مقطعی و موقت و ناپايدار است.

بنابراين، هيچ چيز جز خداوند، نيازهای دائم و مستمر آدمی را رع و مرتفع نمی سازد.

از اين رو تكيه و توكل برر غير او نمودن همچون تكيه ای است كه دانه بر

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 28.

(2)) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 2699.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^