فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 42

خواهد رسيد كه با نوازشِ نرم و ملايم نسيم، كه برخاسته از دلِ درياست، گشوده شود.

و بی گمان، خوش ترين نسيم نيز نسيم نيم شبی و سحرگاهان است كه هر خشك را تَر و باطراوت خواهد ساخت.

نسيم نيم شبان جبرئيل گشت مگر

كه بيخ و شاخ درختان خشك مريم گشت «1»

نسيم

حال كه زيبايی و شكوه و بهای غنچه در شكفتن و باز شدن است، و باز شدن و گشودن نيز در گروِ نسيمِ بالطافت درياست، پس نسيم، برای غنچه، بس و كافی و مغتنم است. و چيزی گرانمايه تر و عزيزتر از آن نيست.

احوال آدمی

و البته، غفلت از اين حقيقت، شايسته نيست كه حكايت غنچه، و ماجرای گل، در حقيقت، روايت احوال آدمی است.

يعنی آدمی نيز دارای دو فصل و دو مرحله است:

يكی؛ مرحله غنچگی كه همان حالت نقص و نارسايی است. و ديگری؛ مرحله كمال و جمالِ مطلوب يافتن، كه چيزی مانند گل شدن است.

آنچه از غنچه وجود آدمی گل می سازد، امكانات و مقامات و منزلت های ظاهری و دنيايی نيست، زيرا كه اينهمه بسان گشودن غنچه با دست است، كه مايه زشتی و ناموزونی خواهد بود، بلكه، اين غنچه نيز تنها به همت نسيم است كه به مرتبت گل شدن نيل می يابد.

نسيمی كز بنِ آن كاكل آيُو «2»

______________________________
(1) كسائی مروزی، متوفی حدود 394.

(2) بابا طاهر.







گزارش خطا  

^