وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي ذِكْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَا
نيايش او (ع) در ياد آوردن توبه و خواست توفيق آن از درگاه بارى تعالى
﴿1﴾
اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ
(1) بار خدايا، اى كه نعت وصفگويان وصف تو نتواند كرد
﴿2﴾
وَ يَا مَنْ لَا يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ
(2) اى كه پايان آرزوى آرزومندانى
﴿3﴾
وَ يَا مَنْ لَا يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الُْمحْسِنِينَ
(3) اى كه در پيشگاه تو پاداش نيكوكاران تباه نگردد
﴿4﴾
وَ يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ .
(4) اى كه خوف عبادتكنندگان به تو منتهى شود
﴿5﴾
وَ يَا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِينَ
(5) و غايت حشيت پرهيزگاران در تو متوقف ماند
﴿6﴾
هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا ، وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ ، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً ، وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً .
(6) اينك من در مقامى، بازيچهى دست گناهان كه لگام خطاها او را به راه دلخواه رانده و ديو بر او چيره شده، پس در بجاى آوردن فرمانهاى تو كوتاهى ورزيده و از سر بيخبرى و فريفتگى به آنچه از آن نهى فرمودهاى دست يازيده است
﴿7﴾
كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ ، أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى ، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى ، أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ ، وَ فَكَّرَ فِيما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ ، فَرَأَى كَبِيرَ عِصْيَانِهِ كَبِيراً وَ جَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلًا .
(7) گويى تا وقتى از توانايى تو بر هستى خود ناآگاه است يا فضل و احسان تو را بر خويش منكر است كه چشم هدايتش بگشايد و ابرهاى تيرهكننده از پيش چشمانش بپراكند و ستمهايى را كه بر خويشتن روا داشته است شماره كند و در كارهايى كه با پروردگار خود مخالفت ورزيده است بينديشد،
﴿8﴾
فَأَقْبَلَ نَحْوَكَ مُؤَمِّلًا لَكَ مُسْتَحْيِياً مِنْكَ ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَيْكَ ثِقَةً بِكَ ، فَأَمَّكَ بِطَمَعِهِ يَقِيناً ، وَ قَصَدَكَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً ، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ كُلِّ مَطْمُوعٍ فِيهِ غَيْرِكَ ، وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ كُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاكَ .
(8) پس آنگاه به بزرگى نافرمانى خود پى برد و به عظمت مخالفت خويش آگاه گردد پس با دلى به تو اميدوار و از تو شرمسار روى به درگاه تو آورد، و از روى اطمينان به تو، از سر شوق روى سوى تو كند و از روى يقين با كولبارهى دلبستگى به سود، آهنگ آستان تو نمايد و از سر اخلاص بيمزده قصد تو كند، حالى كه صفحهى خاطرش را از نقش هرگونه دلبستگى به طمع، جز دلبستگى به عنايت تو پاك كرده و از هرگونه ترس جز ترس از تو، خانهى دل پرداخته باشد
﴿9﴾
فَمَثَلَ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَضَرِّعاً ، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً ، وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِكَ مُتَذَلِّلا ، وَ أَبَثَّكَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً ، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً ، وَ اسْتَغَاثَ بِكَ مِنْ عَظِيمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِي عِلْمِكَ وَ قَبِيحِ مَا فَضَحَهُ فِي حُكْمِكَ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فََذَهَبَتْ ، وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ .
(9) پس در پيشگاه تو زارىكنان بر پاى ايستاده و فروتنانه چشم به زمين دوخته و به خوارى در بارگاه عزت تو سر به پيش انداخته و با فروتنى نزد تو از راز خود كه تو به آن داناترى، پرده برگرفته است و لابهكنان گناهان خود را كه تو به شمارهى آن آگاهترى، شماره مىكند و از گناهى بزرگ كه مرتكب شده و بر علم تو گذشته است و از كارى زشت كه به حكم قضاى تو مايهى رسوايى است، به تو پناه آورده است، گناهانى كه لذتهاى آن به او پشت كرده و از او روى برتافته است، اما پيامدهاى زيانبخش آن برجاى مانده و پايدار است
﴿10﴾
لَا يُنْكِرُ يَا إِلَهِي عَدْلَكَ إِنْ عَاقَبْتَهُ ، وَ لَا يَسْتَعْظِمُ عَفْوَكَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْكَرِيمُ الَّذِي لَا يَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ
(10) اى خداى من، اگر چنين بندهاى را كيفر دهى، دادگرى تو را انكار نتوان كرد و اگر از او درگذرى و بر او رحمت آورى، از بخشايش تو شگفتىزاى نباشد و بزرگ ننمايد كه تو پروردگار كريمى، آنكه بخشايش گناه بزرگ از او بزرگ و شگفتىزاى ننمايد
﴿11﴾
اللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُكَ مُطِيعاً لِأَمْرِكَ فِيما أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَكَ فِيما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ ، إِذْ تَقُولُ
﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾.
(11) بار خدايا، اينك من كه در پيشگاه تو مطيع و سر به فرمان آمدهام، چه، تو خود به ما گفتى كه از تو بخواهيم و وعدهى اجابت دادى: «نياز خويش از من بخواهيد تا برآورم.»
﴿12﴾
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ الْقَنِي بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِي ، وَ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِي عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّي .
(12) بار خدايا، پس بر محمد و خاندان او درود فرست، هم آنسان كه من با اقرار به گناه، تو را ملاقات مىكنم، تو با بخشايش خويش با من ديدار كن. و هم آنسان كه در درگاه تو خويشتن را به خاك افكندهام، مرا از لغزشگاههاى گناهان برگير و هم آنسان كه در كيفر دادن گناه من درنگ مىفرمايى، آبروى مرا نيز از رسوايى بپاى و بر گناهم پرده بپوش
﴿13﴾
اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِي طَاعَتِكَ نِيَّتِي ، وَ أَحْكِمْ فِي عِبَادَتِكَ بَصِيرَتِي ، وَ وَفِّقْنِي مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَايَا عَنِّي ، وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا تَوَفَّيْتَنِي .
(13) بار خدايا، نيت مرا در طاعت خويش استوار گردان و بينش مرا در بندگى خود نيرومند كن، و از كردارها به آن توفيقم ده كه پليدى خطاها را از من بشويد و هنگامى كه روان مرا قبض مىكنى مرا به ملت خود و ملت پيمبرت محمد، كه بر او درود باد، بميران
﴿14﴾
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا مِنْ كَبَائِرِ ذُنُوبِي وَ صَغَائِرِهَا ، وَ بَوَاطِنِ سَيِّئَاتِي وَ ظَوَاهِرِهَا ، وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِي وَ حَوَادِثِهَا ، تَوْبَةَ مَنْ لَا يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِيَةٍ ، وَ لَا يُضْمِرُ أَنْ يَعُودَ فِي خَطِيئَةٍ
(14) بار خدايا، همانا كه من اينك از گناهان بزرگ و بدكاريهاى نهانى و آشكار و لغزشهاى كهنه و نو به درگاه تو توبه مىكنم، توبهى كسى كه انديشهى گناه بر خاطرش نگذرد و فكر بازگشتن به خطايى بر دلش ننشيند
(15) و همانا اى خداى من، تو در كتاب استوار خود گفتهاى كه: «توبهى بندگانت را مىپذيرى» و بديها را مىبخشايى و توبهكنندگان را دوست مىدارى. پس آنسان كه وعده دادهاى توبهام را بپذير و آنسان كه ضامن شدهاى از بديهاى من درگذر و آنسان كه شرط فرمودهاى محبت خود را شامل حال من گردان! من نيز بر عهده مىگيرم كه به كارى كه ناپسندش مىشمارى روى نكنم
﴿16﴾
وَ لَكَ يَا رَبِّ شَرْطِي أَلَّا أَعُودَ فِي مَكْرُوهِكَ ، وَ ضَمَانِي أَنْ لَا أَرْجِعَ فِي مَذْمُومِكَ ، وَ عَهْدِي أَنْ أَهْجُرَ جَمِيعَ مَعَاصِيكَ .
(16) و پيمان مىبندم كه گرد عملى كه بد مىدانى نگردم و عهد مىكنم كه از همه نافرمانيهاى تو دورى گزينم
﴿17﴾
اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِي مَا عَلِمْتَ ، وَ اصْرِفْنِي بِقُدْرَتِكَ إِلَى مَا أَحْبَبْتَ .
(17) بار خدايا، همانا كه تو به كردههاى من داناترى، پس گناهان مرا كه به آن آگاهى بيامرز و به قدرت خويش مرا به كارى كه دوست مىدارى باز گردان!
﴿18﴾
اللَّهُمَّ وَ عَلَيَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِيتُهُنَّ ، وَ كُلُّهُنَّ بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ ، وَ عِلْمِكَ الَّذِي لَا يَنْسَى ، فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا ، وَ احْطُطْ عَنِّي وِزْرَهَا ، وَ خَفِّفْ عَنِّي ثِقْلَهَا ، وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا .
(18) خدايا، از مردمان بر عهدهى من مظلمههاست كه برخى را به ياد دارم و بعضى را از ياد بردهام و همهى آنها مقابل چشم تو كه به خواب نمىرود، قرار دارد و در علم تو كه فراموشى به آن دست ندارد، حاضر است. پس صاحبان آن حقوق را عوض عطا فرما و بار آن را از دوش من برگير و سنگينى آن بكاه و مرا آنسان نگهدار تا مانند آن را باز مرتكب نگردم
﴿19﴾
اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفَاءَ لِي بِالتَّوْبَةِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ ، وَ لَا اسْتِمْسَاكَ بِي عَنِ الْخَطَايَا إِلَّا عَنْ قُوَّتِكَ ، فَقَوِّنِي بِقُوَّةٍ كَافِيَةٍ ، وَ تَوَلَّنِي بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ .
(19) بار خدايا و همانا كه در توبه پايدار نتوانم ماند، مگر كه تو مرا حفظ كنى و از خطاها باز نتوانم ايستاد، مگر كه به نيروى تو از آن باز ايستم. پس مرا با نيروى كافى قوت بخش و به عصمتى يارى كن كه مانع ارتكاب زشتكارى باشد
﴿20﴾
اللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَيْكَ وَ هُوَ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ ، وَ عَائِدٌ فِي ذَنْبِهِ وَ خَطِيئَتِهِ ، فَإِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَكُونَ كَذَلِكَ ، فَاجْعَلْ تَوْبَتِي هَذِهِ تَوْبَةً لَا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ . تَوْبَةً مُوجِبَةً لَِمحْوِ مَا سَلَفَ ، وَ السَّلَامَةِ فِيمَا بَقِيَ .
(20) بار خدايا، بسا بنده به درگاه تو بازگشته كه بر علم غيب تو چنين گذشته باشد كه او توبهى خود را خواهد شكست و به خطاى خود باز خواهد گشت، پس من به تو پناه مىبرم كه چنين باشم. پس چنان كن كه اين توبه به توبهى ديگر نشكنم بلكه اين توبهاى باشد كه گناهان گذشته را پاك گرداند و در باقى عمر از گناه و خطا به سلامت مانم
﴿21﴾
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي ، وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي ، فَاضْمُمْنِي إِلَى كَنَفِ رَحْمَتِكَ تَطَوُّلًا ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِ عَافِيَتِكَ تَفَضُّلًا .
(21) بار خدايا، از نادانى خويشتن به درگاه تو پوزش مىطلبم و از كردار ناشايستهى خود بخشايش مىخواهم. پس بر من منت نه و در سايهى مهر خويش پناهم ده و تفضل كن و بر من جامهى عافيت بپوشان
﴿22﴾
اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ كُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَكَ ، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِكَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِي ، وَ لَحَظَاتِ عَيْنِي ، وَ حِكَايَاتِ لِسَانِي ، تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا كُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِيَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِكَ ، وَ تَأْمَنُ مِمَا يَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِيمِ سَطَوَاتِكَ .
(22) بار خدايا و از هر انديشه كه بر دل گذرد و هر نيم نگاه كه ديده افكند يا هر گفته كه بر زبان آيد و مخالف ارادهى تو باشد، يا مهر تو بكاهد، به درگاهت توبه مىكنم، توبهاى كه هر يك از اعضاى مرا از عقوبتهاى تو به سلامت دارد و از قهر دردناك تو كه تجاوزكاران از آن مىهراسند، ايمنى بخشد
﴿23﴾
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِي بَيْنَ يَدَيْكَ ، وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ ، وَ اضْطِرَابَ أَرْكَانِي مِنْ هَيْبَتِكَ ، فَقَدْ أَقَامَتْنِي يَا رَبِّ ذُنُوبِي مَقَامَ الْخِزْيِ بِفِنَائِكَ ، فَإِنْ سَكَتُّ لَمْ يَنْطِقْ عَنِّي أَحَدٌ ، وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ .
(23) بار خدايا، پس اينك بر تنهايى من در پيشگاه خود و تپيدن دل از بيم تو و لرزش اندام از هيبت تو رحمت آور. چه، پروردگارا، گناهانم مرا در ساحت مقدس درگاهت، در مقام خوارى و رسوايى نشانده است و اگر خاموشى گزينم هيچ كس از جانب من سخنى نگويد و اگر بخواهم شفيعى برانگيزم در خور آن نيستم كه كسى شفاعتم كند
﴿24﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ شَفِّعْ فِي خَطَايَايَ كَرَمَكَ ، وَ عُدْ عَلَى سَيِّئَاتِي بِعَفْوِكَ ، وَ لَا تَجْزِنِي جَزَائِي مِنْ عُقُوبَتِكَ ، وَ ابْسُطْ عَلَيَّ طَوْلَكَ ، وَ جَلِّلْنِي بِسِتْرِكَ ، وَ افْعَلْ بِي فِعْلَ عَزِيزٍ تَضَرَّعَ إِلَيْهِ عَبْدٌ ذَلِيلٌ فَرَحِمَهُ ، أَوْ غَنِيٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِيرٌ فَنَعَشَهُ.
(24) بار خدايا، بر محمد و خاندان او درود فرست و كرم خود را شفيع خطاهاى من گردان و بخشايش خود بر من بگستر و مرا به پردهى مهر و عطاى خود بپوش و با من چنان كن كه عزيزى با بندهاى خوار به درگاه مولاى خود با تضرع و زارى روى آورده، رفتار كند و بر او رحمت آرد، يا چنان كن كه توانگرى با بندهاى تهيدست بر خاك راهش نشسته، انجام دهد و او را دست گيرد
﴿25﴾
اللَّهُمَّ لَا خَفِيرَ لِي مِنْكَ فَلْيَخْفُرْنِي عِزُّكَ ، وَ لَا شَفِيعَ لِي إِلَيْكَ فَلْيَشْفَعْ لِي فَضْلُكَ ، وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِي خَطَايَايَ فَلْيُؤْمِنِّي عَفْوُكَ .
(25) بار خدايا، هيچ كس نيست كه از درگاه تو به زنهار او روم، پس عزت توست كه مرا پناه تواند داد، نيز هيچ كس نيست كه نزد تو شفاعت من كند، پس فضل توست كه شفيع من تواند شد.
﴿26﴾
فَمَا كُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّي بِسُوءِ أَثَرِي ، وَ لَا نِسْيَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِيمِ فِعْلِي ، لَكِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُكَ وَ مَنْ فِيهَا وَ أَرْضُكَ وَ مَنْ عَلَيْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَكَ مِنَ النَّدَمِ ، وَ لَجَأْتُ إِلَيْكَ فِيهِ مِنَ التَّوْبَةِ .
(26) همانا كه خطاهاى من مرا به هراس درانداخته است، پس بخشايش توست كه مرا ايمن تواند كرد اگر در درگاه تو به مسئلتهايى زبان گشودم نه از آن باب است كه از كردار زشت خود بيخبر باشم يا به آن سبب كه كار ناپسند خود را از ياد برده باشم. بلكه، از آن است كه آسمان تو و هر كه در آن است و زمين تو و هر كه بر آن است سخنانى را كه از سر پشيمانى بر زبان مىآورم و توبهاى را كه سنگر خود ساختهام بشنوند و ببينند
﴿27﴾
فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِكَ يَرْحَمُنِي لِسُوءِ مَوْقِفِي ، أَوْ تُدْرِكُهُ الرِّقَّةُ عَلَيَّ لِسُوءِ حَالِي فَيَنَالَنِي مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِيَ أَسْمَعُ لَدَيْكَ مِنْ دُعَائِي ، أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْكَدُ عِنْدَكَ مِنْ شَفَاعَتِي تَكُونُ بِهَا نَجَاتِي مِنْ غَضَبِكَ وَ فَوْزَتِي بِرِضَاكَ .
(27) پس بسا كه برخى از آنان به علت نگونبختى من در سايهى رحمت تو بر من رحمت آورند يا دلهاشان به حال ناهنجار من بهم برآيد و دربارهى من دعا كنند و آن به درگاه تو بيش از دعاى من مقبول افتد، يا شفاعت كنند كه در پيشگاه تو بيش از شفاعت من موثر آيد و همان مايهى رهايى من از خشم تو گردد و وسيلهى بدست آوردن خشنودى تو باشد
﴿28﴾
اللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ.
(28) اگر پشيمانى از گناه توبه بشمار آيد و بازگشت به سوى تو محسوب شود، همانا كه من، از همهى پشيمانان پشيمانترم و اگر ترك معصيت تو و خوددارى از نافرمانى انابه به حساب آيد، اينك من آن نخستين كس كه با انابه از معصيت توبه كرده و به سوى تو روى آوردهام و اگر آمرزشخواهى موجب ريختن گناهان باشد من به درگاه تو از آمرزشخواهانم
﴿29﴾
اللَّهُمَّ فَكَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ ، وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِي ، وَ لَا تَرْجِعْنِي مَرْجِعَ الْخَيْبَةِ مِنْ رَحْمَتِكَ ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِينَ ، وَ الرَّحِيمُ لِلْخَاطِئِينَ الْمُنِيبِينَ .
(29) بار خدايا، پس هم آنسان كه فرمان «توبه» دادهاى و پذيرفتن آن را بر عهده گرفتهاى و هم آنگونه كه دعا كردن را تشويق فرمودهاى و اجابت آن را وعده دادهاى، پس بر محمد و خاندان او درود فرست و توبهى مرا بپذير و از درگاه رحمت خويش نااميدم باز مگردان كه همانا توبهى گناهكاران را مىپذيرى و بر خطاكاران پشيمان از گناه مهر مىورزى
﴿30﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَيْكَ ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، وَ هُوَ عَلَيْكَ يَسيِرٌ .
(30) بار خدايا، بر محمد و خاندان او درود فرست، هم آنسان كه ما را به سوى او رهنمونى كردى و بر محمد و خاندان او درود فرست، هم آنسان كه ما را به وسيلهى او رستگار فرمودى و بر محمد و خاندان او درود فرست، چنان درودى كه روز رستاخيز كه روز نيازمندى ما به توست، شفيع ما گردد. همانا كه تو بر همه كار توانايى و هر كار بر تو آسان است.