فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 31 ( دعا در توبه و بازگشت ) ترجمه علی نقی فيض الاسلام اصفهانی


مطلب قبلی دعای 30
دعای 32 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي ذِكْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَا
از دعاهاى امام عليه‌السلام است در بيان توبه و بازگشت (از معصيت به سوى طاعت) و درخواست (توفيق از خداى تعالى براى) آن (توبه از گناه واجب و فورى است يعنى نبايد در آن درنگ نمود، زيرا گناه مانند زهرى است كه به بدن زيان مى‌رساند و چنانكه بر نوشنده‌ى زهر واجب است براى رهيدن از آن بشتابد تا خود را از تباه شدن برهاند، همچنين بر گناهكار واجب است به ترك گناه و توبه از آن بشتابد تا از تباهى بى‌دينى نجات يابد، و پس از توبه غسل براى آن مستحب است خواه توبه از كفر باشد و خواه از فسق و گناه):
﴿1 اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ
(1) بار خدايا اى كسى كه وصف وصف‌كنندگان او را نمى‌ستايد (زيرا نمى‌شود كسى احاطه به كنه و حقيقت صفات خداى تعالى داشته باشد، چنانكه احاطه به كنه ذات او ندارد، پس وصف عقلاء او را به اندازه‌ى فهم و توانائيشان است و او را مى‌ستايند به صفاتى كه در خود ديده و كمال مى‌دانند)
﴿2 وَ يَا مَنْ لَا يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ
(2) و اى كسى كه اميد اميدواران از او نمى‌گذرد (پايان هر اميدى است و برتر از او كسى نيست كه به او اميدوارى باشد)
﴿3 وَ يَا مَنْ لَا يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الُْمحْسِنِينَ
(3) و اى كسى كه پاداش نيكوكاران نزد او تباه نمى‌گردد (زيرا تباه كردن پاداش يا از روى ناتوانى است يا از روى نادانى، يا از روى بخل و زفتى و خداوند متعال از اين صفات منزه و مبرى است)
﴿4 وَ يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ .
(4) و اى كسى كه پايان ترس عبادت‌كنندگان او است‌
﴿5 وَ يَا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِينَ
(5) و اى كسى كه منتهى بيم پرهيزكاران او است (زيرا بنده‌ى با ايمان و پرهيزكار كه به كمال معرفت به خداى تعالى برسد ترس و بيم او از هر چه هست پايان مى‌يابد)
﴿6 هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا ، وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ ، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً ، وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً .
(6) اين جاى كسى است كه دستهاى گناهان او را دست به دست داده‌اند، و مهارهاى خطاها او را كشيده‌اند، و شيطان بر او غلبه و چيرگى نموده، پس از آنچه تو به آن امر نموده‌اى از روى تجاوز از حد كوتاهى كرده، و آنچه نهى كرده‌اى از روى غرور و فريفتن انجام داده‌
﴿7 كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ ، أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى ، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى ، أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ ، وَ فَكَّرَ فِيما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ ، فَرَأَى كَبِيرَ عِصْيَانِهِ كَبِيراً وَ جَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلًا .
(7) مانند كسى كه به قدرت و توانائى تو بر خود نادان، يا بسيارى احسان تو را به خود انكار كرده باشد (چون جاهل و منكر در اوامر او كوتاهى كرده و نواهيش را انجام مى‌دهد ولى عالم و داناى به حق او اگر چنين كند كار نادان و منكر كرده است) تا چون ديده‌ى هدايت و رستگارى براى او گشوده و ابرهاى كورى (گمراهى) از پيش او باز شد، آنچه به آن خود را ستم نموده شمرده، و در آنچه به آن پروردگارش را مخالفت كرده انديشيده، پس گناه بزرگش را بزرگ و مخالفت عظيمش را عظيم ديده
﴿8 فَأَقْبَلَ نَحْوَكَ مُؤَمِّلًا لَكَ مُسْتَحْيِياً مِنْكَ ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَيْكَ ثِقَةً بِكَ ، فَأَمَّكَ بِطَمَعِهِ يَقِيناً ، وَ قَصَدَكَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً ، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ كُلِّ مَطْمُوعٍ فِيهِ غَيْرِكَ ، وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ كُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاكَ .
(8) پس در حالى كه به تو اميد دارد و از تو شرمنده است به سوى تو روآورده، و با اعتماد به تو خواهشش را به تو متوجه گردانيده، پس از روى يقين با طمع خود قصد تو كرده، و از روى پاكى با ترسش آهنگ تو نموده، در حالى كه به هر كس به او طمع دارند جز تو طمع نداشته و از هر چه از او مى‌ترسند جز تو نمى‌ترسد
﴿9 فَمَثَلَ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَضَرِّعاً ، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً ، وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِكَ مُتَذَلِّلا ، وَ أَبَثَّكَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً ، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً ، وَ اسْتَغَاثَ بِكَ مِنْ عَظِيمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِي عِلْمِكَ وَ قَبِيحِ مَا فَضَحَهُ فِي حُكْمِكَ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فََذَهَبَتْ ، وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ .
(9) پس با زارى در برابر تو ايستاده، و با فروتنى ديده به زمين انداخته، و براى عزت و بزرگواريت با خوارى سر به زير افكنده، و با خضوع از راز خود آنچه تو به آن از او داناترى برايت آشكار نموده، و با فروتنى از گناهانش آنچه تو حساب آن را بهتر مى‌دانى شمرده، و از بزرگى گناهانى كه در علم تو او را تباه ساخته (و خود آگاه نيست) و زشتى گناهانى كه در حكم و فرمان تو او را رسوا گردانيده از تو استغاثه و فريادرسى خواسته، همان گناهانى كه خوشيهاى آن سپرى گشته گرفتاريهايش بجا مانده است
﴿10 لَا يُنْكِرُ يَا إِلَهِي عَدْلَكَ إِنْ عَاقَبْتَهُ ، وَ لَا يَسْتَعْظِمُ عَفْوَكَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْكَرِيمُ الَّذِي لَا يَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ
(10) اى خداى من اگر او را كيفر نمائى عدل و داد تو را انكار نمى‌نمايد (زيرا از روى ظلم و ستم نيست) و اگر او را ببخشى و مهربانى كنى عفو تو را (نسبت به سعه‌ى رحمتت) بزرگ نشمارد، زيرا تو پروردگار كريم و بزرگوارى هستى كه آمرزش گناه بزرگ نزد او بزرگ نيست‌
﴿11 اللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُكَ مُطِيعاً لِأَمْرِكَ فِيما أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَكَ فِيما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ ، إِذْ تَقُولُ ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ.
(11) بار خدايا پس اينك منم كه به درگاه تو آمده‌ام در حالى كه فرمانبرم فرمان تو را در دعائى كه به آن امر فرموده‌اى، و خواهانم وفاى به وعده‌ات را در اجابتى كه به آن وعده داده‌اى، آنجا كه مى‌فرمائى (س 40 ى 60»: ادعونى استجب لكم يعنى) مرا بخوانيد براى شما روا مى‌سازم‌
﴿12 اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ الْقَنِي بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِي ، وَ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِي عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّي .
(12) بار خدايا پس بر محمد و آل او درود فرست، و با آمرزش خود به من روآور (مرا مشمول رحمتت گردان و بيامرز) چنانكه من با اعتراف خويش به (درگاه) تو روآوردم، و مرا از افتادنگاهها (جاها)ى گناهان بردار (حفظ فرما) چنانكه خود را براى تو پست ساخته‌ام (با فروتنى به پيشگاهت به تو پناه برده‌ام) و مرا در پرده‌ى (رحمت) خود بپوشان (بيامرز) چنانكه در انتقام و به كيفر رساندن من درنگ نمودى‌
﴿13 اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِي طَاعَتِكَ نِيَّتِي ، وَ أَحْكِمْ فِي عِبَادَتِكَ بَصِيرَتِي ، وَ وَفِّقْنِي مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَايَا عَنِّي ، وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا تَوَفَّيْتَنِي .
(13) بار خدايا قصد مرا در فرمانبريت پابرجا گردان (كه هميشه در طاعت تو به كار رفته به غير آن رو نياورد) و بينائيم را در بندگيت استوار ساز، و مرا توفيق ده به كارهائى (عبادت از روى اخلاص) كه به وسيله‌ى آن چركى (آثار) گناهان را از من بشوئى (آنها را نابود كرده مرا بيامرزى) و هنگام مرگ مرا بر دين خود و آئين پيغمبرت محمد- عليه‌السلام- بميران‌
﴿14 اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا مِنْ كَبَائِرِ ذُنُوبِي وَ صَغَائِرِهَا ، وَ بَوَاطِنِ سَيِّئَاتِي وَ ظَوَاهِرِهَا ، وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِي وَ حَوَادِثِهَا ، تَوْبَةَ مَنْ لَا يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِيَةٍ ، وَ لَا يُضْمِرُ أَنْ يَعُودَ فِي خَطِيئَةٍ
(14) بار خدايا من در اينجا به سوى تو، توبه و بازگشت مى‌نمايم از گناهان بزرگ و كوچك خويش و از گناهان پوشيده و آشكارم و از لغزشهاى گذشته و تازه‌ام، توبه و بازگشت كسى كه گناهى (از گناهان) را با خود نگويد و در دل نگذراند كه به گناهى بازگردد (دوباره بجا آورد)
﴿15 وَ قَدْ قُلْتَ يَا إِلَهِي فِي مُحْكَمِ كِتَابِكَ إِنَّكَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِكَ ، وَ تَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوَّابِينَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتِي كَمَا وَعَدْتَ ، وَ اعْفُ عَنْ سَيِّئَاتِي كَمَا ضَمِنْتَ ، وَ أَوْجِبْ لِي مَحَبَّتَكَ كَمَا شَرَطْتَ
(15) و تو اى خداى من در كتاب محكم و استوار خود (قرآن مجيد كه باطل و نادرستى در آن راه ندارد) فرموده‌اى كه تو، توبه و بازگشت را از بندگانت مى‌پذيرى و از گناهان درمى‌گذرى (اشاره به س 42 ى 25: و هو الذى يقبل التوبه عن عباده و يعفوا عن السيئات و يعلم ما تفعلون يعنى و او است خدائى كه توبه را از بندگانش مى‌پذيرد و از گناهان درمى‌گذرد و مى‌داند آنچه را كه بجا مى‌آوريد) و آنان را كه پيوسته توبه مى‌كنند (از نظر كميت و اندازه يا كسانى را كه پس از توبه گناهى بجا نمى‌آورند از نظر كيفيت و چگونگى) دوست مى‌دارى (اشاره به س 2 ى 222: ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين يعنى همانا خداوند آنان را كه پيوسته توبه مى‌كنند و پاكيزگان را دوست مى‌دارد) پس چنانكه وعده فرموده‌اى توبه‌ى مرا بپذير، و چنانكه ضمانت نموده‌اى از گناهانم درگذر، و چنانكه شرط كرده‌اى محبت و دوستى خود را براى من لازم گردان (حضرت صادق- عليه‌السلام- فرموده: هرگاه بنده از روى راستى توبه نمايد خداوند او را دوست و در دنيا و آخرت گناهانش را پنهان مى‌نمايد «راوى مى‌گويد:» گفتم: چگونه بر او پنهان مى‌نمايد؟ فرمود: گناهانى را كه دو فرشته بر او مى‌نويسند از يادشان مى‌برد و به اندامش وحى مى‌فرمايد كه گناهان او را بپوشانيد، و به جاهائى كه گناه كرده وحى مى‌نمايد گناهانى را كه به روى شما بجا آورده پنهان كنيد، پس در پيشگاه خدا مى‌آيد هنگامى كه چيزى نيست كه به گناهى از گناهان او گواهى دهد)
﴿16 وَ لَكَ يَا رَبِّ شَرْطِي أَلَّا أَعُودَ فِي مَكْرُوهِكَ ، وَ ضَمَانِي أَنْ لَا أَرْجِعَ فِي مَذْمُومِكَ ، وَ عَهْدِي أَنْ أَهْجُرَ جَمِيعَ مَعَاصِيكَ .
(16) و شرط و قرار من با تو- اى پروردگارم- آنست كه به ناپسند تو بازنگردم، و ضمانتم آنست كه در نكوهيده‌ى تو رجوع ننمايم (دوباره گناهى بجا نياورم) و پيمانم آنست كه از همه‌ى گناهان تو دورى نمايم‌
﴿17 اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِي مَا عَلِمْتَ ، وَ اصْرِفْنِي بِقُدْرَتِكَ إِلَى مَا أَحْبَبْتَ .
(17) بار خدايا تو به آنچه كرده‌ام داناترى پس بيامرز براى من آنچه را كه مى‌دانى، و به قدرت و توانائى خود مرا بازگردان به آنچه (اطاعت و فرمانبرى كه) دوست دارى‌
﴿18 اللَّهُمَّ وَ عَلَيَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِيتُهُنَّ ، وَ كُلُّهُنَّ بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ ، وَ عِلْمِكَ الَّذِي لَا يَنْسَى ، فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا ، وَ احْطُطْ عَنِّي وِزْرَهَا ، وَ خَفِّفْ عَنِّي ثِقْلَهَا ، وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا .
(18) بار خدايا مرا گرفتاريهائى است كه آنها را ياد دارم، و گرفتاريهائى كه فراموش كرده‌ام، و همه‌ى آنها جلو چشم تو است كه به خواب نمى‌رود، و در علم تو است كه فراموش نمى‌نمايد (تو به همه‌ى آنها آگاهى و چيزى از آنها نزد تو پوشيده نيست) پس در برابر آن گرفتاريها به صاحبانش (كسانى كه درباره‌ى آنها بدى كرده و نمى‌توانم رضايتشان را به دست آورم، يا بدى درباره‌ى آنها را فراموش كرده‌ام) عوض ده، و گرانى آنها را از من بيافكن، و سنگينيش را از من سبك گردان، و مرا نگاهدار از اينكه نزديك مانند آنها روم (مانند آنها را بجا آورم)
﴿19 اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفَاءَ لِي بِالتَّوْبَةِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ ، وَ لَا اسْتِمْسَاكَ بِي عَنِ الْخَطَايَا إِلَّا عَنْ قُوَّتِكَ ، فَقَوِّنِي بِقُوَّةٍ كَافِيَةٍ ، وَ تَوَلَّنِي بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ .
(19) بار خدايا براى من وفاى به توبه و به سر رساندن آن نيست جز به نگهدارى تو، و خوددارى از گناهان) به توانائى بى‌نيازكننده توانا گردان، و به نگهدارى بازدارنده‌ى (از گناهان) همراهى فرما
﴿20 اللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَيْكَ وَ هُوَ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ ، وَ عَائِدٌ فِي ذَنْبِهِ وَ خَطِيئَتِهِ ، فَإِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَكُونَ كَذَلِكَ ، فَاجْعَلْ تَوْبَتِي هَذِهِ تَوْبَةً لَا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ . تَوْبَةً مُوجِبَةً لَِمحْوِ مَا سَلَفَ ، وَ السَّلَامَةِ فِيمَا بَقِيَ .
(20) بار خدايا هر بنده‌اى كه به درگاه تو، توبه نموده بازگردد و او در علم غيب نزد تو (علم به نهانيها كه مختص به تو است، و اخبار انبياء و ائمه- عليهم‌السلام- از مغيبات و پنهانيها به وحى و الهام از جانب تو است) توبه شكننده و به گناه و خطاى خويش بازگردنده باشد، پس من به تو پناه مى‌برم از اينكه چنين (مانند او) باشم، پس اين توبه‌ى مرا توبه‌اى قرار ده كه پس از آن (هنگام تذكر و ياد آوردن گناه) به توبه‌اى نيازمند نباشم (از اين جمله استفاده مى‌شود كه هنگام تذكر گناه تجديد توبه واجب نيست) توبه‌اى كه باعث نابود شدن (گذشت) آنچه (گناهان) گذشته و سلامتى (از معاصى) در آنچه (از زندگى) باقى و مانده است باشد
﴿21 اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي ، وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي ، فَاضْمُمْنِي إِلَى كَنَفِ رَحْمَتِكَ تَطَوُّلًا ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِ عَافِيَتِكَ تَفَضُّلًا .
(21) بار خدايا من از جهل و نادانى خود (به پايان كار از كيفر درباره‌ى گناهان) به درگاه تو عذر مى‌خواهم، و بخشش بدى كردارم را درخواست مى‌نمايم، پس از روى احسان مرا به پناه رحمت و مهربانيت درآور، و به فضل و بخشش به پرده‌ى عافيتت (به از بين بردن ناپسنديها) مرا بپوشان (گناهانم را در دنيا و آخرت آشكار مفرما)
﴿22 اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ كُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَكَ ، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِكَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِي ، وَ لَحَظَاتِ عَيْنِي ، وَ حِكَايَاتِ لِسَانِي ، تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا كُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِيَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِكَ ، وَ تَأْمَنُ مِمَا يَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِيمِ سَطَوَاتِكَ .
(22) بار خدايا از انديشه‌هاى دل و نگاههاى زيرچشمى (مانند نگاه به حرام و اشاره به كسى تا به او بخندند يا ستم روا دارند) و گفتگوهاى (بيجاى) زبانم كه مخالف خواسته (رضا و خشنودى) تو يا بيرون از دوستى (پاداش دادن) تو باشد به سوى تو، توبه مى‌كنم، توبه‌اى كه با آن هر اندامى جداگانه از كيفرهاى تو سالم ماند، و از قهرها و سختگيريهاى دردناكت كه بيدادگران مى‌ترسند آسوده باشد
﴿23 اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِي بَيْنَ يَدَيْكَ ، وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ ، وَ اضْطِرَابَ أَرْكَانِي مِنْ هَيْبَتِكَ ، فَقَدْ أَقَامَتْنِي يَا رَبِّ ذُنُوبِي مَقَامَ الْخِزْيِ بِفِنَائِكَ ، فَإِنْ سَكَتُّ لَمْ يَنْطِقْ عَنِّي أَحَدٌ ، وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ .
(23) بار خدايا به تنهائيم در برابر تو و طپيدن دلم از ترس تو و لرزه‌ى اندامم از هيبت و بزرگوارى تو رحم فرما، زيرا- اى پروردگار من- گناهانم در درگاه تو مرا در جاى رسوائى برپا داشته پس اگر خاموش گردم كسى درباره‌ام سخن نمى‌گويد، و اگر شفيع و ميانجى بطلبم (كه مرا شفاعت كند بر اثر معصيت و نافرمانى) سزاوار شفاعت نيستم
﴿24 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ شَفِّعْ فِي خَطَايَايَ كَرَمَكَ ، وَ عُدْ عَلَى سَيِّئَاتِي بِعَفْوِكَ ، وَ لَا تَجْزِنِي جَزَائِي مِنْ عُقُوبَتِكَ ، وَ ابْسُطْ عَلَيَّ طَوْلَكَ ، وَ جَلِّلْنِي بِسِتْرِكَ ، وَ افْعَلْ بِي فِعْلَ عَزِيزٍ تَضَرَّعَ إِلَيْهِ عَبْدٌ ذَلِيلٌ فَرَحِمَهُ ، أَوْ غَنِيٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِيرٌ فَنَعَشَهُ.
(24) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و كرم خود را در گناهانم شفيع و ميانجى گردان، و به عفو و گذشت خود گناهانم را ببخش، و مرا (در برابر آنها) به جزائى كه (از روى عدل) سزاوارم و آن عذاب تو است جزا مده (بلكه به فضل و كرمت با من رفتار فرما) و احسان خود را بر من بگستر، و مرا به پرده‌ى (عفو و گذشت) خويش بپوشان، و با من رفتار كن رفتار نيرومندى كه بنده‌ى خوارى پيش او زارى كرده و آن نيرومند به او مهربانى نموده، يا رفتار توانگرى كه بنده‌ى بى‌چيز نزد او رفته و آن توانگر او را بى‌نياز كرده‌
﴿25 اللَّهُمَّ لَا خَفِيرَ لِي مِنْكَ فَلْيَخْفُرْنِي عِزُّكَ ، وَ لَا شَفِيعَ لِي إِلَيْكَ فَلْيَشْفَعْ لِي فَضْلُكَ ، وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِي خَطَايَايَ فَلْيُؤْمِنِّي عَفْوُكَ .
(25) بار خدايا (بر اثر بسيارى گناه و شرمندگى) از تو براى من پناه دهنده‌اى نيست پس بايد قدرت و توانائيت مرا پناه دهد، و شفيعى (كه درخواست گذشت از گناه كند) براى من بسوى تو نيست پس بايد احسان تو مرا شفاعت نمايد، و گناهانم مرا ترسانيده (نمى‌دانم در برابر عذاب و كيفر آنها چكنم) پس بايد گذشتت مرا ايمن گرداند
﴿26 فَمَا كُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّي بِسُوءِ أَثَرِي ، وَ لَا نِسْيَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِيمِ فِعْلِي ، لَكِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُكَ وَ مَنْ فِيهَا وَ أَرْضُكَ وَ مَنْ عَلَيْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَكَ مِنَ النَّدَمِ ، وَ لَجَأْتُ إِلَيْكَ فِيهِ مِنَ التَّوْبَةِ .
(26) پس (هرگاه چگونگى‌ام چنين است) آنچه گفتم از روى نادانى به بدى كردار و از روى فراموشى كار ناپسنديده‌ام كه گذشته نيست، بلكه براى آنست كه آسمان تو و هر كه در آن است و زمين تو و هر كه بر روى آنست پشيمانى را كه به تو آشكار ساختم و توبه‌اى را كه در آن به تو پناه بردم بشنوند
﴿27 فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِكَ يَرْحَمُنِي لِسُوءِ مَوْقِفِي ، أَوْ تُدْرِكُهُ الرِّقَّةُ عَلَيَّ لِسُوءِ حَالِي فَيَنَالَنِي مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِيَ أَسْمَعُ لَدَيْكَ مِنْ دُعَائِي ، أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْكَدُ عِنْدَكَ مِنْ شَفَاعَتِي تَكُونُ بِهَا نَجَاتِي مِنْ غَضَبِكَ وَ فَوْزَتِي بِرِضَاكَ .
(27) تا شايد برخى از آنان به رحمت و مهربانيت بر بدى جايگاهم به من رحم نمايد، يا براى بدى حالم بر من رقت و مهربانى كند، پس از جانب او دعا و درخواستى به من رسد (براى من آمرزش بخواهد) كه از دعاى من نزد تو شنيدنى‌تر باشد (زودتر از دعاى من روا گردد) يا از او شفاعتى به من رسد كه نزد تو از شفاعت من استوارتر باشد كه رهائى از خشم تو و رستگاريم به خشنوديت به وسيله‌ى آن باشد
﴿28 اللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ.
(28) بار خدايا اگر پشيمانى به سوى تو توبه است پس من پشيمانترين پشيمانهايم، و اگر به جا نياوردن گناه تو، توبه و بازگشت (به سوى تو) است پس من نخستين توبه‌كنندگانم، و اگر درخواست آمرزش سبب ريختن گناهان است پس من به درگاه تو از درخواست‌كنندگان آمرزشم
﴿29 اللَّهُمَّ فَكَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ ، وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِي ، وَ لَا تَرْجِعْنِي مَرْجِعَ الْخَيْبَةِ مِنْ رَحْمَتِكَ ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِينَ ، وَ الرَّحِيمُ لِلْخَاطِئِينَ الْمُنِيبِينَ .
(29) بار خدايا چنانكه به توبه فرمان دادى و پذيرفتن (آن) را ضمانت كردى و بر دعا ترغيب نمودى و وعده‌ى روا ساختن دادى، پس بر محمد و آل او درود فرست، و توبه‌ام را بپذير، و مرا به نوميدى از رحمتت بازمگردان، زيرا تو بر گنهكاران آمرزنده‌اى، و بر خطاءكاران توبه‌كنندگان مهربانى
﴿30 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَيْكَ ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، وَ هُوَ عَلَيْكَ يَسيِرٌ .
(30) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، چنانكه ما را به سبب او (به راه حق) راه نمودى، و بر محمد و آل او درود فرست، چنانكه ما را به وسيله‌ى آن حضرت (از جهل و نادانى) رهانيدى، و بر محمد و آل او درود فرست، درودى كه ما را روز رستاخيز و روز نيازمندى به تو (از عذاب و كيفر جاويد) شفاعت نمايد، زيرا تو بر هر چيز توانائى (قدير هر چه را بخواهد انجام مى‌دهد از اين رو جز خداى تعالى به اين صفت وصف نمى‌شود) و آن (درخواست من) بر تو آسان است.

برچسب:

دعای سی و یکم صحیفه سجادیه

-

دعای سی و یک صحیفه سجادیه

-

دعای 31 صحیفه سجادیه

-

دعای ۳۱ صحیفه سجادیه

-

سی و یکمین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^