فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 31 ( دعا در توبه و بازگشت ) ترجمه محمد علی مجاهدی


مطلب قبلی دعای 30
دعای 32 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي ذِكْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَا
دعاى امام در توبه و درخواست توفيق آن از درگاه پروردگار
﴿1 اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ
(1) بارالها! اى كسى كه توصيف ستايشگران (حق سخن را در) وصفت ادا نتواند كرد (و زبان همه از وصف تو ناتوان است)؛
﴿2 وَ يَا مَنْ لَا يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ
(2) و اى كسى كه اميد اميداواران از درگاه او فراتر نمى‌رود (و تنها اميد جهان اميدواران تويى)،
﴿3 وَ يَا مَنْ لَا يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الُْمحْسِنِينَ
(3) و اى كسى كه پاداش نيكوكاران در پيشگاه تو ضايع و تباه نمى‌شود؛
﴿4 وَ يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ .
(4) و اى آنكه هراس عبادت‌كنندگان به تو منتهى مى‌شود (و جز تو از كسى باكى ندارند)؛
﴿5 وَ يَا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِينَ
(5) و اى آنكه نهايت بيم پرهيزگارانى (و جز تو آنان را از كسى هراسى نيست)؛
﴿6 هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا ، وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ ، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً ، وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً .
(6) اينك بنده‌اى در محضر توست كه بازيچه‌ى دست گناهان ودستخوش جرايم قرار گرفته و عنانش به دست خطاها درافتاده، و شيطان بر او چيره شده و از اين روى در اجراى فرمانت كوتاهى كرده و از سر مكر و غرور مرتكب اعمالى شده است كه تو از آن‌ها بازش داشته‌اى.
﴿7 كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ ، أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى ، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى ، أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ ، وَ فَكَّرَ فِيما خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ ، فَرَأَى كَبِيرَ عِصْيَانِهِ كَبِيراً وَ جَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلًا .
(7) همانند كسى كه قدرت تو را بر خويش نمى‌داند، و يا احسان تو را در حق خويش انكار مى‌كند، تا هنگامى كه چشم هدايتش (به لطف تو) گشوده شود و ابرهايى كه مانع ديدن اوست (از پيش چشم او) پراكنده گردد، آن گاه ستم‌هاى را كه در حق خود كرده بشمرد و در امورى كه با حكم خدا مخالفت ورزيده انديشه كند، (سرانجام) بر بزرگى عصايان خود بنگرد و به عظمت مخالفت خود با تو پى برد.
﴿8 فَأَقْبَلَ نَحْوَكَ مُؤَمِّلًا لَكَ مُسْتَحْيِياً مِنْكَ ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَيْكَ ثِقَةً بِكَ ، فَأَمَّكَ بِطَمَعِهِ يَقِيناً ، وَ قَصَدَكَ بِخَوْفِهِ إِخْلَاصاً ، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ كُلِّ مَطْمُوعٍ فِيهِ غَيْرِكَ ، وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ كُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاكَ .
(8) سپس از سر اميد و شرمندگى روى به درگاه تو آورد و با اعتماد به (لطف و بزرگوارى) تو از سر شوق و رغبت به پيشگاه تو رو كند و با يقين و از روى طمع و آرزو قصد تو نمايد، و از روى پاكى و اخلاص و با دلى پر هراس سوى تو آيد، در حالى كه جز تو به كسى اميدش نيست و از هيچ كس غير ذات تو باكش نه.
﴿9 فَمَثَلَ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَضَرِّعاً ، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً ، وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِكَ مُتَذَلِّلا ، وَ أَبَثَّكَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً ، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً ، وَ اسْتَغَاثَ بِكَ مِنْ عَظِيمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِي عِلْمِكَ وَ قَبِيحِ مَا فَضَحَهُ فِي حُكْمِكَ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فََذَهَبَتْ ، وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ .
(9) پس به زارى در حضور تو ايستاده و از روى فروتنى چشم بر زمين دوخته، و سر خود را در پيشگاه عزت و جلال تو به حالت خوارى به زير درافكنده، و راز خويش را- كه تو بهتر از او آگاهى- فروتنانه با تو در ميان نهاده، و گناهان خويش را- كه تو به شماره‌ى آنها آگاه‌ترى- يك به يك در پيشگاه تو بر شمرده، و از ورطه‌ى بزرگ (و هولناك) كه از علم تو گذشته، و از كار نكوهيده‌اى كه به حكم قضاى تو مايه‌ى رسوايى و بى‌آبرويى او شده، (اينك) به درگاه (لطف) تو پناه آورده است، گناهانى كه (عمر) لذت‌هاى آنها به پايان رسيده ولى پيامدهاى زيانبارشان هنوز باقى است.
﴿10 لَا يُنْكِرُ يَا إِلَهِي عَدْلَكَ إِنْ عَاقَبْتَهُ ، وَ لَا يَسْتَعْظِمُ عَفْوَكَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْكَرِيمُ الَّذِي لَا يَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ
(10) اى خداى من! اگر اين بنده‌ى خود را كيفر دهى، عدل تو را انكار نمى‌كند، و اگر از وى در گذرى و بر او ببخشايى، عفو تو را عجيب نشمارد و از گذشت تو ابراز شگفتى نكند، چرا كه تو آن پروردگار كرمى و بزرگوارى كه آمرزش گناه بزرگ در پيشگاه او بزرگ نيست.
﴿11 اللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُكَ مُطِيعاً لِأَمْرِكَ فِيما أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَكَ فِيما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ ، إِذْ تَقُولُ ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ.
(11) بارالها! اينك اين منم كه از سر فرمانبرى به درگاه تو آمده‌ام، (تو خود) فرموده‌اى كه (به درگاه بى‌نياز تو) دعا كنيم، فرمان بردم، بشارت اجابت دعا دادى و گفتى: «مرا بخوانيد تا نياز شما را بر آورم» اينك منتظر اجابتم.
﴿12 اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ الْقَنِي بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِي ، وَ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِي عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّي .
(12) بارالها! بر محمد و آل او درود فرست و همان گونه كه من با اعتراف به گناه به محضر تو آمدم تو نيز با آمرزش (خويش) مرا بپذير (و به اين بنده‌ى گناهكار توجه كن)، و همان است كه خود را در پيشگاه تو بر خاك مذلت در افكنده‌ام نيز در لغزشگاه گناهان، مرا درياب و آن چنان كه در كيفر من درنگ كرده‌اى، (گناهان) مرا نيز در پرده‌ى (لطف) خود بپوشان (و رسوايى مرا مپسند).
﴿13 اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِي طَاعَتِكَ نِيَّتِي ، وَ أَحْكِمْ فِي عِبَادَتِكَ بَصِيرَتِي ، وَ وَفِّقْنِي مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَايَا عَنِّي ، وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا تَوَفَّيْتَنِي .
(13) بارالها! نيت مرا در طاعت خود استوار ساز و بصيرت مرا در بندگى خويش عميق و محكم بدار و به (انجام) عملى توفيقم ده كه پليدى و كثافت گناهان را از (دل و جان) من بشويد و مرا در دين خود و آيين پبامبرت حضرت محمد- كه بر ا و درود باد- بميران.
﴿14 اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا مِنْ كَبَائِرِ ذُنُوبِي وَ صَغَائِرِهَا ، وَ بَوَاطِنِ سَيِّئَاتِي وَ ظَوَاهِرِهَا ، وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِي وَ حَوَادِثِهَا ، تَوْبَةَ مَنْ لَا يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِيَةٍ ، وَ لَا يُضْمِرُ أَنْ يَعُودَ فِي خَطِيئَةٍ
(14) بارالها! من در اين مقام وموقعيت از گناهان بزرگ و كوچك خود و از اعمال بد پوشيده و آشكار خويش و لغزش‌هاى كهنه و نو (به درگاه تو) توبه مى‌كنم همانند توبه‌ى كسى كه ديگر خطا و گناه در دل خود راه ندهد و خيال بازگشت به گناه را نكند.
﴿15 وَ قَدْ قُلْتَ يَا إِلَهِي فِي مُحْكَمِ كِتَابِكَ إِنَّكَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِكَ ، وَ تَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوَّابِينَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتِي كَمَا وَعَدْتَ ، وَ اعْفُ عَنْ سَيِّئَاتِي كَمَا ضَمِنْتَ ، وَ أَوْجِبْ لِي مَحَبَّتَكَ كَمَا شَرَطْتَ
(15) و تو اى خداى من! در كتاب محكم و استوار خود (قرآن) فرموده‌اى كه: «توبه‌ى بندگانت را مى‌پذيرى و اعمال بدشان را مى‌بخشى و توبه‌كنندگان را دوست دارى» پس بر اساس وعده‌ى خود توبه‌ى مرا بپذير و همان گونه كه بشارت داده‌اى گناهان مرا ببخش و چنان كه شرط كردى مرا بر محبت خود ملزم فرما.
﴿16 وَ لَكَ يَا رَبِّ شَرْطِي أَلَّا أَعُودَ فِي مَكْرُوهِكَ ، وَ ضَمَانِي أَنْ لَا أَرْجِعَ فِي مَذْمُومِكَ ، وَ عَهْدِي أَنْ أَهْجُرَ جَمِيعَ مَعَاصِيكَ .
(16) و من هم اى خدا! (با تو پيمان مى‌بندم و) تعهد مى‌كنم به جانب اعمالى كه دوست ندارى باز نگردم و عهد مى‌كنم كه از هر چه گناه است پرهيز كنم.
﴿17 اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِي مَا عَلِمْتَ ، وَ اصْرِفْنِي بِقُدْرَتِكَ إِلَى مَا أَحْبَبْتَ .
(17) بارالها! تو بهتر (از من) مى‌دانى كه چه كرده‌ام، پى آن چه از من سراغ دارى بيامرز و مرا به قدرت خود به جانب اعمالى كه دوست دارى و مى‌پسندى سوق ده.
﴿18 اللَّهُمَّ وَ عَلَيَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِيتُهُنَّ ، وَ كُلُّهُنَّ بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ ، وَ عِلْمِكَ الَّذِي لَا يَنْسَى ، فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا ، وَ احْطُطْ عَنِّي وِزْرَهَا ، وَ خَفِّفْ عَنِّي ثِقْلَهَا ، وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا .
(18) بارالها! برگردن من از ديگران حقوقى است كه به ياد دارم و برخى را فراموش كرده‌ام (ولى) همه‌ى اين وبال‌ها و گرفتاريها در برابر چشم توست- كه هرگز به خواب نمى‌رود- و در (خزاين) عمل تو موجود است- كه فراموشى در آن راه ندارد- پس كسانى را كه بر گردن من حقى دارند (و من مديون آنانم) به جاى من عوض ده و گرانى اين (بار سنگين) را از دوش من بردار و سنگينى آن را بر من سبك گردان، و مرا از نزديك شدن (به اين گونه اعمال ناپسند و پر مكافات) و ارتكاب (مجدد) آنها باز دار،
﴿19 اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا وَفَاءَ لِي بِالتَّوْبَةِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ ، وَ لَا اسْتِمْسَاكَ بِي عَنِ الْخَطَايَا إِلَّا عَنْ قُوَّتِكَ ، فَقَوِّنِي بِقُوَّةٍ كَافِيَةٍ ، وَ تَوَلَّنِي بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ .
(19) بارالها! براى من پايدار ماندن به وفاى تو به جز به عصمت تو امكان پذير نيست و ترك گناهان جز به قدرت تو، پس مرا چنان كه بايد و شايد توان ده و با نيروى بازدارنده‌اى كه مانع گناه و خطا باشد، ياريم فرما.
﴿20 اللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَيْكَ وَ هُوَ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ ، وَ عَائِدٌ فِي ذَنْبِهِ وَ خَطِيئَتِهِ ، فَإِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَكُونَ كَذَلِكَ ، فَاجْعَلْ تَوْبَتِي هَذِهِ تَوْبَةً لَا أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ . تَوْبَةً مُوجِبَةً لَِمحْوِ مَا سَلَفَ ، وَ السَّلَامَةِ فِيمَا بَقِيَ .
(20) بارالها! هر بنده‌اى كه (به درگاه تو) توبه مى‌كند، تو با علم غيب خود، آگاهى كه او (پيمان) توبه را خواهد شكست و به سوى گناه و خطاى خود باز خواهد گشت، پس (اى خداى بزرگ!) من از اين كه چنين باشم به تو پناه مى‌برم، (بيا و) اين توبه‌ى مرا آخرين توبه‌ى من قرار ده تا نيازمند توبه‌ى ديگرى نباشم، آن چنان توبه‌اى كه گناهان گذشته‌ى مرا از ميان بردارد و از ارتكاب گناه در بقيه‌ى ايام عمرم دور سازد.
﴿21 اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي ، وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي ، فَاضْمُمْنِي إِلَى كَنَفِ رَحْمَتِكَ تَطَوُّلًا ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِ عَافِيَتِكَ تَفَضُّلًا .
(21) بارالها! من به خاطر نادانى خود از پيشگاه تو پوزش مى‌طلبم پى مرا به لطف خويش در پناه رحمت خود گير و به فضل خويش لباس عافيتم بپوشان،
﴿22 اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ كُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَكَ ، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِكَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِي ، وَ لَحَظَاتِ عَيْنِي ، وَ حِكَايَاتِ لِسَانِي ، تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا كُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِيَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِكَ ، وَ تَأْمَنُ مِمَا يَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِيمِ سَطَوَاتِكَ .
(22) بارالها! و (نيز) اعمالى كه مخالفت با خواست و اراده‌ى تو بوده از (قبيل:) خطورات (ناشايسته‌ى) قلبى، نگاه‌هاى (آلوده) و گفتار (بيهوده وخطاآميز، به پيشگاه تو)
﴿23 اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِي بَيْنَ يَدَيْكَ ، وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ ، وَ اضْطِرَابَ أَرْكَانِي مِنْ هَيْبَتِكَ ، فَقَدْ أَقَامَتْنِي يَا رَبِّ ذُنُوبِي مَقَامَ الْخِزْيِ بِفِنَائِكَ ، فَإِنْ سَكَتُّ لَمْ يَنْطِقْ عَنِّي أَحَدٌ ، وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ .
(23) توبه مى‌كنم، توبه‌اى كه (در اثر آن) هر يك از اعضاى من از كيفر تو درامان ماند و از هر و عتاب دردناكت- كه بيدادگران از آن مى‌هراسند- امين يابد.
﴿24 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ شَفِّعْ فِي خَطَايَايَ كَرَمَكَ ، وَ عُدْ عَلَى سَيِّئَاتِي بِعَفْوِكَ ، وَ لَا تَجْزِنِي جَزَائِي مِنْ عُقُوبَتِكَ ، وَ ابْسُطْ عَلَيَّ طَوْلَكَ ، وَ جَلِّلْنِي بِسِتْرِكَ ، وَ افْعَلْ بِي فِعْلَ عَزِيزٍ تَضَرَّعَ إِلَيْهِ عَبْدٌ ذَلِيلٌ فَرَحِمَهُ ، أَوْ غَنِيٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِيرٌ فَنَعَشَهُ.
(24) بارالها! بر تنهاييم در پيشگاه تو، و طپش قلبم از هراس (عذاب) تو، و لرزش اعضاى بدنم از هيبت تو رحمت‌آور، چرا كه اى پرودرگارم! گناهانى كه من مرتكب شده‌ام مرا در مقام رسوايى و خوارى در آستانه‌ى تو قادر داده است كه اگر خاموش بنشينم كسى نيست كه از جانب من سخن گويد (و عذر تقصير به پيشگاه تو آورد) و اگر شفيعى طلب كنم (تا به خاطر او از گناهان من درگذرى، خود مى‌دانم كه) در خور شفاعت نيستم.
﴿25 اللَّهُمَّ لَا خَفِيرَ لِي مِنْكَ فَلْيَخْفُرْنِي عِزُّكَ ، وَ لَا شَفِيعَ لِي إِلَيْكَ فَلْيَشْفَعْ لِي فَضْلُكَ ، وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِي خَطَايَايَ فَلْيُؤْمِنِّي عَفْوُكَ .
(25) بارالها! بر محمد و آل او درود فرست و كرم و بزرگوارى خود را شفيع من گردان و گناهان مرا نيز به عفو خويش (بر من) ببخشاى و با عقوبت خويش (كه سزاوار آنم) كيفرم ده، و (دامنه‌ى) احسان خود را براى من بگستران و (اعمال ناپسسند) مرا به پرده‌ى (ستاريت) خويش بپوشان، و با من بدان گونه رفتار كن كه انسانى توانمند به (حال) بنده‌ى خوار و ذليلى كه زارى‌كنان به درگاه او روى آورده است (به اميد خير و احسان) نشسته است، دستگيرى مى‌نمايد.
﴿26 فَمَا كُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّي بِسُوءِ أَثَرِي ، وَ لَا نِسْيَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِيمِ فِعْلِي ، لَكِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُكَ وَ مَنْ فِيهَا وَ أَرْضُكَ وَ مَنْ عَلَيْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَكَ مِنَ النَّدَمِ ، وَ لَجَأْتُ إِلَيْكَ فِيهِ مِنَ التَّوْبَةِ .
(26) بارالها! (هيچ كس را ياراى آن نيست كه) از (كيفر) تو پناهم دهد و (فقط) بايد عزت و قدرت (لايزال) تو به من امان بخشد، و (به خاطر اعمال ناپسندم هيچ) شفيعى به درگاهت ندارم (زيرا كسى حاضر نيست كه در پيشگاه تو از من شفاعت كند) و (كارم از بدى اعمال به جاى رسيده است كه فقط) بايد احسان و بزرگوارى تو شفيعم شود، و (به اندازه‌اى كيفر) گناهان، هراسناكم ساخته است كه تنها عفو و بخشايش تو، امانم مى‌دهد.
﴿27 فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِكَ يَرْحَمُنِي لِسُوءِ مَوْقِفِي ، أَوْ تُدْرِكُهُ الرِّقَّةُ عَلَيَّ لِسُوءِ حَالِي فَيَنَالَنِي مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِيَ أَسْمَعُ لَدَيْكَ مِنْ دُعَائِي ، أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْكَدُ عِنْدَكَ مِنْ شَفَاعَتِي تَكُونُ بِهَا نَجَاتِي مِنْ غَضَبِكَ وَ فَوْزَتِي بِرِضَاكَ .
(27) (بارالها!) آن چه (اكنون) بر زبان راندم به خاطر عدم آگاهى از كردار زشت و يا فراموشى اعمال ناپسندى كه مرتكب شده‌ام، نيست بلكه بدان جهت است كه‌ آسمان و زمين و ساكنان آنها ندامت مرا (و عذر تقصيرى را) كه به پيشگاه تو ابراز كرده‌ام و نيز توبه‌اى را كه در اثر آن به (درگاه عفو و لطف) تو پناه آورده‌ام، بشنوند،
﴿28 اللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِينَ ، وَ إِنْ يَكُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ.
(28) تا شايد يكى از آنان با (عنايت به) رحمت (بى منتهاى) تو بر موقعيت بدى كه در آن قرار دارم، رحمت آورد يا بر حال زار من ترحم كند و (در اثر مشاهده‌ى وضعيت من) در حق من دعايى كند كه از دعاى من در پيشگاه تو مقبول‌تر و مستجاب‌تر باشد، و يا از من شفاعتى كند كه از شفاعت من در درگاه تو مؤثرتر باشد تا (شايد) به سبب دعا و يا شفاعت او از خشم تو رهايى يافته و به رضا و خشنودى تو نايل آيم.
﴿29 اللَّهُمَّ فَكَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ ، وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ ، وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ ، وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِي ، وَ لَا تَرْجِعْنِي مَرْجِعَ الْخَيْبَةِ مِنْ رَحْمَتِكَ ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِينَ ، وَ الرَّحِيمُ لِلْخَاطِئِينَ الْمُنِيبِينَ .
(29) بارالها! اگر در پيشگاه تو پشيمانى (در حكم) توبه است، من از هر پشيمانى، نادم‌ترم و اگر (در درگاه تو) دورى از گناه، توبه به حساب مى‌آيد، نخستين توبه كننده منم؛ و اگر طلب آمرزش (از پيشگاه لطف و رحمت تو) سبب ريختن گناهان (و پاكى من مى‌شود) من در زمره‌ى استغفار كنندگانم.
﴿30 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَيْكَ ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، وَ هُوَ عَلَيْكَ يَسيِرٌ .
(30) بارالها! همان گونه كه (ما را) به توبه فرمان دادى و قبولى آن را نيز بر عهده گرفتى، و (آدمى را) به امر دعا ترغيب كردى و (به او بشارت اجابت دادى)، پس بر محمد و آل او درود فرست و توبه‌ى مرا بپذير و از درگاه رحمت خويش با نااميدى بازم مگردان. زيرا تو بخشنده‌ى گناهكاران و بر حال خطاكاران توبه‌كننده، دلسوز و مهربانى.

برچسب:

دعای سی و یکم صحیفه سجادیه

-

دعای سی و یک صحیفه سجادیه

-

دعای 31 صحیفه سجادیه

-

دعای ۳۱ صحیفه سجادیه

-

سی و یکمین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^