اخلاق خوبان، ص: 106
كعبه دل و چشمه عقل بر تمامی موجودات ديگر فضيلت و برتری يافت.
عقل با جان عطيه احديست «1» و احد كه ذات پاك و بی همتای خداوندی است اين دو را در كنار هم خواسته است، چرا كه آن آفريدگار آفريد، كه منتهای دانش و آگاهی است به خوبی می دانست كه جان و دل به دور از چشمه عقل، آباد و آبادان نخواهد بود.
از اين رو می توان گفت: آبادی سرزمين وجود انسان به دل است، و آبادانی دل به عقل، بنابراين، سرمايه ای گرانتر از عقل نخواهد بود.
«2»
پس مدار كارها عقل است و بس «3» و چيزی شرافتمندتر از عقل نمی باشد.
برترين مايه، مرد را عقل است «4» و با مايه عقل و خرد، می توان به آنچه هست دست يافت.
همه داری اگر خرد داری «5» و كسی كه عقل ندارد تو گويی هيچ ندارد.
آدمی را عقل بايد در بدن |
ورنه جان در كالبد دارد حمار «6» |
|
بنابراين، شرف و امتياز آدمی به عقل و خرد اوست.
عقل، مفتاح حريم دولت است |
عقل مصباح سرير حشمت است |
|
______________________________ (1) نظامی.
(2) نهج البلاغه/ حكمت 54.
(3) شيخ بهايی.
(4) انوری.
(5) نظامی.
(6) سعدی.