فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 1 ( دعا در توحید و ستایش خداوند ) ترجمه محمد مهدی رضايی


دعای 2 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ ، فَقَالَ
ستايش خداى- عز و جل-
﴿1 الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ
(1) ستايش براى خداست؛ آن نخستين بى‌آغاز و آن واپسين بى‌انجام.
﴿2 الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ .
(2) او كه ديده‌ى بينندگان از ديدنش فرو ماند، و انديشه‌ى وصف‌كنندگان ستودنش نتواند.
﴿3 ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً ، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً .
(3) آفريدگان را به قدرت خود آفريد، و به خواست خودش بر آنان جامه‌ى هستى پوشيد.
﴿4 ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ ، وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ ، لَا يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ .
(4) آن گاه ايشان را به راهى كه مى‌خواست رهسپار كرد، و به جاده‌ى محبت خود روان گردانيد. آفريدگان نتوانند از حدى كه خدا برايشان مقرر ساخته است، قدمى پيش و پس بگذارند.
﴿5 وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ ، لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ .
(5) براى هر يك از آنان روزى‌اى معلوم و به اندازه قرار داده است؛ آن گونه كه هيچ كس نتواند از آن كس كه خدا فراوان به او داده، چيزى بكاهد، و به آن كس كه اندك به او بخشيده، چيزى بيفزايد.
﴿6 ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِي الْحَيَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً ، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً ، يَتَخَطَّأُ إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ ، وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ ، ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاوا بِمَا عَمِلوا وَ يَجْزِيَ الَّذِين أَحسَنُوا بِالْحُسْنَي.
(6) سپس براى زندگى‌اش پايانى مشخص و زمانى معين قرار داد كه با روزهاى عمرش به سوى آن گام برمى دارد، و با سال‌هاى روزگار خويش بدان نزديك مى‌شود؛ تا چون واپسين گام‌ها را بردارد و عمرش به سرآيد، جان او را بستاند و به سوى پاداش بسيار يا عذاب وحشتبار خود روان سازد، «تا آنجا را كه بد كرده‌اند، به سبب كردارشان، سزا دهد و آنان را كه نيكى كرده‌اند، جزا بخشد»؛
﴿7 عَدْلًا مِنْهُ ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، ﴿لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ.
(7) و اين، نشان دادگرى اوست. نام‌هاى او پاك و بى‌نقص است و نعمتهايش بر همه آشكار. «از آنچه مى‌كند، بازخواست نشود، در حالى كه آنان بازخواست شوند.»
﴿8 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ .
(8) ستايش براى خداست كه اگر در برابر آن همه نعمت پياپى كه بر بندگانش فرستاد، ستايش خود را به ايشان نمى‌آموخت، از نعمتهايش بهره مى‌جستند و او را سپاس نمى‌گفتند، و از روزى‌اش گشايش مى‌يافتند و شكرانه‌ى آن را به جا نمى‌آوردند.
﴿9 وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً.
(9) در اين صورت، از مرزهاى انسانى برون مى‌افتادند و در وادى حيوانى پاى مى‌نهادند، و آن گونه مى‌شدند كه خدا در كتاب استوار خود فرمود: «آنان مثل چارپايانند، نه بيش‌تر، بلكه از چهارپايان نيز گمراه‌تر.»
﴿10 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ .
(10) ستايش براى خداست كه خود را به ما شناسانيد، و شيوه‌ى سپاسگزارى از خود را به ما آموخت، و درهاى علم به پروردگارى‌اش را به روى ما گشود، و ما را به اخلاص ورزيدن در توحيد خود رهنمون ساخت، و از شك و ناباورى نگاه داشت.
﴿11 حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ .
(11) ستايشى كه با آن در حلقه‌ى ستايشگرانش درآييم، و به يارى آن پيشى گيريم از همه‌ى آنان كه در طلب خشنودى و بخشايش او پيش افتادند.
﴿12 حَمْداً يُضِي‌ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ ، ﴿يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ، ﴿يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ.
(12) ستايشى كه به سبب آن، تيرگى‌هاى برزخ بر ما آشكار، و راه رستاخيز هموار شود، و در روزى كه «هر كس به سزاى خود برسد و بر كسى ستم نرود»، و در «روزى كه هيچ دوستى به كار دوست خود نيايد و هيچ كس به يارى ديگرى نشتابد»، ما در پيشگاه گواهان (فرشتگان و پيامبران و امامان عليهم السلام) بلند مرتبه شويم.
﴿13 حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي ﴿كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ.
(13) ستايشى نوشته شده در كارنامه‌ى ما كه تا «اعلى عليين» بالا رود و فرشتگان مقرب خدا بر آن گواهى دهند.
﴿14 حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ ، وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ .
(14) ستايشى كه در روز خيره شدن چشم‌ها از ترس قيامت، ديدگان ما بدان روشنى گيرد، و آنگاه كه عده‌اى سيه‌روى گردند، ما بدان روسپيد شويم.
﴿15 حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِيمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى كَرِيمِ جِوَارِ اللَّهِ .
(15) ستايشى كه ما را از آتش دردناك خدا برهاند و در كنار بخشش همواره‌اش بنشاند.
﴿16 حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِي لَا تَزُولُ ، وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِي لَا تَحُولُ .
(16) ستايشى كه ما را با فرشتگان مقرب او همنشين سازد، و در سراى جاويدى كه پيوسته باقى است، و در جايگاه پر نعمتى كه هرگز دگرگون نشود، ما را با پيامبرانى كه فرستاده همدوش و همنفس گرداند.
﴿17 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ .
(17) ستايش براى خداست؛ او كه زيبايى‌هاى آفرينش را براى ما برگزيد، و روزى‌هاى پاك و نيكو را به سوى ما روان گردانيد،
﴿18 وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ ، فَكُلُّ خَلِيقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ .
(18) و ما را بر همه‌ى آفريدگان برترى بخشيد و بر آنان چيرگى داد. پس اينك هر آفريده‌اى به توانايى او فرمانبردار ماست، و به يارى او در اطاعت ما ناچار.
﴿19 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا ، مَتَى.
(19) ستايش براى خداست كه در نياز را، جز به درگاه خويش، از همه سو بر ما بست؛ حالا چگونه سپاس او را گزاريم؟ كى توانيم از عهده‌ى شكرش به درآييم؟ نه، كى توانيم؟
﴿20 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلَاتِ الْبَسْطِ ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ .
(20) ستايش براى خداست؛ او كه در پيكر ما ابزارهايى براى گشودن و بستن اندام‌ها نهاد، و ما را از نيروهاى زندگى بهره‌مندى داد، و اندام‌هايى براى كار و تلاش در ما پديد آورد، و از خوردنى‌هاى پاك و گوارا روزى‌مان كرد، و با فضل و بخشش خود ما را توانگر ساخت، و با نعمت خويش سرمايه‌مانم بخشيد.
﴿21 ثُمَّ أَمَرَنَا لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا ، وَ نَهَانَا لِيَبْتَلِيَ شُكْرَنَا ، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِيقِ أَمْرِهِ ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ ، فَلَمْ يَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ ، وَ لَمْ يُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً ، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً .
(21) آنگاه ما را به كارهايى فرمان داد تا فرمانبردارى‌مان را بسنجد، و از كارهايى نهى فرمود تا سپاسگزارى‌مان را بيازمايد. پس از آن، چون از فرمانش سر پيچيديدم و بر مركب نافرمانى‌اش نشستيم، بلكه از سر بزرگوارى، با رحمت خود با ما مدارا كرد، و از روى بردبارى، با مهربانى مهلتمان داد و بازگشت ما را به انتظار نشست.
﴿22 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا ، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا
(22) ستايش براى خداست كه ما را به راه توبه رهنمون گرديد، و از احسان او بود كه ما بدان راه افتاديم. و اگر از نعمت‌هاى او به همين يك نعمت بسنده كنيم، باز هم نعمت دادنش نيكو، احسانش در حق ما بس بزرگ، و بخشش او از شمار بيرون است.
﴿23 فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا ، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً ، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلَّا يُسْراً ، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً .
(23) آيين خداوندى‌اش در پذيرش توبه‌ى پيشينيان اين گونه نبود. هر چه را تاب آن نداشتيم، از عهده‌ى ما برداشت، و جز به اندازه‌ى توانمان تكليف نفرمود، و ما را جز به كارهاى آسان وانداشت، و براى هيچ يك از ما بهانه‌اى باقى نگذاشت.
﴿24 فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ ، وَ السَّعِيدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَيْهِ
(24) اينك، از ما نگون‌بخت آن كس است كه نافرمانى خدا كند، و نيك‌بخت آن كس كه به او روى آورد،
﴿25 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِكَتِهِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ
(25) ستايش براى خداست به هر زبانى كه نزديك‌ترين فرشتگانش و گرامى‌ترين آفريدگانش و پسنديده‌ترين ستايشگران او را بدان مى‌ستايند.
﴿26 حَمْداً يَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ .
(26) ستايشى برتر از هر ستايش ديگر؛ به همان اندازه كه پروردگار ما، خود، از همه‌ى آفريدگانش برتر است.
﴿27 ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ عِبَادِهِ الْمَاضِينَ وَ الْبَاقِينَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ ، وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
(27) پس به جاى هر نعمتى كه بر ما و همه‌ى بندگان درگذشته و زنده‌ى خود ارزانى داشته است، و به شمار تمام آنچه در علم بى‌پايان او گنجد، و به جاى هر يك از نعمت‌هايش، او را سپاس مى‌گوييم؛
﴿28 حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ ، وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَايَتِهِ ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ
(28) شكر و سپاس چندين برابر و بى‌آغاز و انجام، تا هنگامه‌ى رستاخيز؛ ستايشى كه بى‌اندازه است، و به شمار در نيايد، و پايان نپذيرد، و در آن هيچ گسستى نباشد.
﴿29 حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ ، وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ ، وَ طَرِيقاً إِلَى جَنَّتِهِ ، وَ خَفِيراً مِنْ نَقِمَتِهِ ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ ، وَ ظَهِيراً عَلَى طَاعَتِهِ ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ .
(29) ستايشى كه وسيله‌اى براى رسيدن به فرمانبردارى و بخشايش او، و راهى به بهشت، و پناهگاهى در برابر انتقام، و آسايشى از خشم، و پشتيبانى براى فرمانبردارى، و باز دارنده‌اى از نافرمانى، و مددكارى بر انجام دادن فرموده‌هاى او باشد.
﴿30 حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ
(30) ستايشى كه با آن در جرگه‌ى دوستداران نيك‌بخت او درآييم، و در صف كسانى باشيم كه با شمشيرهاى دشمنانش به شهادت رسيده‌اند. بى‌شك، او سرپرست مؤمنان و نيكوخصال است.

برچسب:

دعای یک صحیفه سجادیه

-

دعای یکم صحیفه سجادیه

-

دعای اول صحیفه سجادیه

-

دعای 1 صحیفه سجادیه

-

دعای ۱ صحیفه سجادیه

-

اولین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^