فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 1 ( دعا در توحید و ستایش خداوند ) ترجمه تقدسی نيا


دعای 2 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ ، فَقَالَ
نيايش آن حضرت عليه‌السلام، كه در آغاز هر دعا، به ستايش - خداى عزوجل - وثناى او بر شروع مى‌فرموده و مى‌گفت: از دعاهاى امام سجاد عليه‌السلام است هنگامى كه آن حضرت دعا مى‌كرد در آغاز آن حمد و ستايش خداى عزوجل مى‌نمود. پس فرمود:
﴿1 الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ
(1) حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه اول است و پيش از او اولى نبوده، و آخر است و پس از او آخرى نيست.
﴿2 الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ .
(2) خداوندى كه چشمان بينندگان از ديدنش ناتوانند و وصف كنندگان از توصيف او عاجز و درمانده‌اند.
﴿3 ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً ، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً .
(3) با قدرت و توانايى خود مخلوقات را آفريد، و آنان را طبق اراده و مشيت خود به وجود آورد.
﴿4 ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ ، وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ ، لَا يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ .
(4) سپس آنها را در راه اراده‌ى خود به حركت در آورده و در راه محبت و دوستى خود مبعوث ساخته است. در حالى كه آنها هيچگونه قدرت و توانايى ندارند در به تأخير انداختن آنچه كه برايشان مقدم داشته است و همچنين استطاعت ندارند در مقدم كردن آنچه كه بر ايشان مؤخر داشته شده.
﴿5 وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ ، لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ .
(5) براى هر كدام از آنها روزى معلوم قرار داده است كه هيچ كس نمى‌تواند از آن بكاهد يا بيفزايد.
﴿6 ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِي الْحَيَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً ، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً ، يَتَخَطَّأُ إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ ، وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ ، ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاوا بِمَا عَمِلوا وَ يَجْزِيَ الَّذِين أَحسَنُوا بِالْحُسْنَي.
(6) براى هر كدام در زندگى مدتى معلوم و پايانى مشخص و معين قرار داده است (يعنى هر موجودى در اين دنيا عمر و حيات محدودى دارد) كه اين مدت معلوم را بياد با گامهاى خود در طول دوره زندگى بپيمايد. و چون اين حركت به پايان عمر به پيش رفت، و حساب عمر و زندگيش را فرا گرفت او را قبض روح مى‌كند تا پاداش سرشار اعمالش و يا كيفر ترسناك بديهايش را بيابد. همانگونه كه قرآن كريم مى‌فرمايد: «تا بدكاران را به كيفر كارهاى بدشان برساند و نيكوكاران ر در برابر اعمال نيكشان پاداش دهد».
﴿7 عَدْلًا مِنْهُ ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، ﴿لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ.
(7) اين كيفر و پاداش طبق آئين عدالت او است چون نامهاى خداوند از هر عيب و نقصى پاك و منزه است و نعمت‌هاى او آشكار و پيوسته است [به همين دليل به كسى نياز ندارد تا به كسى ظلم كند.] «چون هيچ كس نمى‌تواند بر كار او خرده بگيرد ولى در كارهاى ديگران جاى سئوال و ايراد است.
﴿8 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ .
(8) حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه اگر بندگانش را از شناخت حمدش بر نعمتهاى پيوسته‌اش كه براى امتحان و آزمايش به آنان داده و همچنين شناخت راههاى شكر نعمت‌هاى فراوانى كه به انسانها بخشيده دريغ مى‌كرد، هر آينه نعمتهايش را مصرف مى‌كردند ولى حمد و ستايشش را نمى‌كردند و همچنين روزيش را مورد استفاده قرار مى‌دادند اما شكرش را به جا نمى‌آوردند.
﴿9 وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً.
(9) اگر انسانها شكر نعمتهاى خداوند را به جا نياورند از حدود انسانيت خارج شده و به سر حد بهائم و حيوانات مى‌رسيدند. كما اين كه قرآن در توصيف آنان مى فرمايد: «آنان فقط همچون چهار پايانند بلكه گمراه‌ترند».
﴿10 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ .
(10) حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه خويشتن را به ما شناساند، و راه شكر و سپاس خود را به ما الهام نمود، و درهاى علم و دانش را براى شناخت ربوبيت خويش بر روى ما گشود، و ما را در طريق اخلاص در توحيدش راهنمايى و هدايت نمود و از الحاد و شك در معرفت ذات و صفات خود دور ساخت.
﴿11 حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ .
(11) آنچنان حمد و سپاسى كه ما را در طول زندگى از زمره‌ى ستايشگران و حامدان قرار دهد، و به وسيله آن حمد، بر همه كسانى كه به رضا و خشنودى و عفو و گذشتش پيشى گرفته‌اند سبقت گيريم.
﴿12 حَمْداً يُضِي‌ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ ، ﴿يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ، ﴿يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ.
(12) حمد و ستايشى كه تاريكى‌هاى برزخ را بر ما روشن سازد، و راه رسيدن به قيامت را بر ما آسان نمود، و به جايگاه‌هاى ما در روز قيامت شرافت و عزت بخشد، روزى كه به فرموده قرآن كريم «هر كسى به سزاى آنچه كرده مى‌رسد و هيچ گونه ستمى بر آنها نخواهد شد»، «روزى كه هيچ دوستى كمترين كمكى به دوستش نمى‌كند، و از هيچ سو يارى نمى‌شوند».
﴿13 حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي ﴿كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ.
(13) حمد و سپاسى كه ما را به «اعلى عليين» بالا برد و نام ما را در كتاب و نوشته‌اى كه به امضاى مقربان الهى مى‌رسد ثبت و ضبط نمايد.
﴿14 حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ ، وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ .
(14) حمد و سپاسى كه مايه‌ى چشم روشنى ما در روز قيامت گردد كه همه‌ى ديدگان در آن روز خيره مى‌شوند، و مايه‌ى سفيدى و روشنايى صورت ما گردد در آن روزى كه همه صورتها سياه مى‌شود.
﴿15 حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِيمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى كَرِيمِ جِوَارِ اللَّهِ .
(15) حمد و سپاسى كه ما را از آتش دردناك الهى نجات بخشد و در جوار رحمت و كرامت الهى قرار دهد.
﴿16 حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِي لَا تَزُولُ ، وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِي لَا تَحُولُ .
(16) حمد و سپاسى كه ما را در دوشادوش فرشتگان مقرب و در سراى جاودانى و جايگاه پر بركت پيامبران كه نعمتهايش زايل شدنى نيست قرار دهد.
﴿17 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ .
(17) حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه نيكوئى‌ها و زيبائى‌هاى آفرينش را براى ما برگزيد، و روزى‌هاى پاك و حلال را براى ما جارى ساخت.
﴿18 وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ ، فَكُلُّ خَلِيقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ .
(18) و ما را با تسلط بر جميع مخلوقات فضيلت بخشيد، و همه آنها را با قدرتش فرمانبر و مسخر ما گردانيد و با قدرت و عزت پروردگار همه به اطاعت ما در مى‌آيند.
﴿19 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا ، مَتَى.
(19) حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه تمام درهاى حاجت و نياز را جز به سوى خودش به روى ما بست، پس چگونه مى‌توانيم با اين همه نعمت و لطف حمد و سپاس را به جاى آوريم؟ و يا در چه زمانى مى‌توانيم شكر نعمت‌هاى او را ادا كنيم؟ نمى‌توانيم، چه وقت مى‌توانيم؟
﴿20 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلَاتِ الْبَسْطِ ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ .
(20) حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه ابزار بسط و قبض را در بدن ما قرار داد، و ما را از ارواح حيات و زندگى بهره‌مند ساخت، و وسايل و ابزار كار را در ما به وديعه گذارد، و ما را با روزهاى پاكيزه تغذيه نمود، و با فضل و بخشش خود ما را بى نياز كرد، و با نعمت خويش سرمايه‌ى زندگانى به ما بخشيد.
﴿21 ثُمَّ أَمَرَنَا لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا ، وَ نَهَانَا لِيَبْتَلِيَ شُكْرَنَا ، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِيقِ أَمْرِهِ ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ ، فَلَمْ يَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ ، وَ لَمْ يُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً ، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً .
(21) سپس به امورى فرمان داد تا اطاعت و پيروى‌مان را بيازمايد، و از يك سلسله امور نهى فرمود، تا شكر و سپاسگذارى‌مان را مورد امتحان و آزمايش قرار دهد. اما ما از اطاعت وارد نشديم و مخالفت امر او نموديم و مركتب اعمالى شديم كه از آنها نفى فرموده بود، با اين حال در كيفر و عقاب ما شتاب نكرد و در انتقام ما تعجيل نفرمود، بلكه از روى رحمت و كرمش با ما رفتار نمود و با رأفت و مهربانى و صبر و بردبارى كه داشت بازگشت ما را انتظار مى‌كشيد.
﴿22 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا ، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا
(22) حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه ما را به توبه و بازگشت از گناه هدايت نمود كه اگر فضل و احسان او نبود ما بدان رافه نمى‌يافتيم، توبه‌اى كه اگر خداوند از ميان تمام نعمت‌هاى خود فقط آن را به ما ارزانى مى‌داشت نعمت او در حق ما نيكو و ارزنده و احسانش نسبت به ما گرانقدر و فضلش بر ما عظيم بود.
﴿23 فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا ، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً ، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلَّا يُسْراً ، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً .
(23) اما سنت و روش خدا در توبه براى پيشيان چنين نبوده، و تكاليف سخت و طاقت فرسا را از ما برداشته، و ما را به اندازه وسع و توان ما تكيف كرده است، و جز كار آسان از ما نخواسته، و براى هيچ كس عذر و بهانه در برابر خداوند باقى نمانده است.
﴿24 فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ ، وَ السَّعِيدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَيْهِ
(24) پس هر كس شايسته عذاب و هلاك گرديد به خاطر نافرماى اوامر الهى است. و كسى كه سعادتمند گردد به خاطر پيروى از دستورات پروردگارش است.
﴿25 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِكَتِهِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ
(25) حمد و سپاس مخصوص خداوند است به هر چيزى كه او را نزديك‌ترين فرشتگان و گرامى‌ترين آفريدگانش و پسنديده‌ترين ستايش كنندگان او را ستايش كنند.
﴿26 حَمْداً يَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ .
(26) اين حمد و ستايش بايد بر تمام ستايش‌ها برترى داشته باشد مانند برترى خداوند بر همه‌ى مخلوقات و موجودات.
﴿27 ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ عِبَادِهِ الْمَاضِينَ وَ الْبَاقِينَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ ، وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
(27) سپس حمد و سپاس مخصوص او است به خاطر همه نعمتهائى كه بر ما و بر همه بندگان گذشته و باقيمانده‌اش ارزانى داشته است. حمدى به اندازه همه‌ى اشياء كه علم خداوند به آنها احاطه دارد و به تعداد مكان همه‌ى آنها، نه تنها به تعداد آنها بلكه چندين برابر آنها، حمدى كه تا روز قيامت همواره ابدى و جاويد باشد.
﴿28 حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ ، وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَايَتِهِ ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ
(28) حمد و سپاسى كه انتهايى براى حد و اندازه‌اش وجود ندارد، و تعدادش قابل شمارش و حساب نيست، و هرگز به نهايت و آخر نرسد، و مدتش پايان نگيرد.
﴿29 حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ ، وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ ، وَ طَرِيقاً إِلَى جَنَّتِهِ ، وَ خَفِيراً مِنْ نَقِمَتِهِ ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ ، وَ ظَهِيراً عَلَى طَاعَتِهِ ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ .
(29) حمد و سپاسى كه موجب رسيدن به اطاعت و گذشت و سبب خشنودى و وسيله‌ى آمرزش، راهى به سوى بهشت، پناهگاهى از عذاب، امنيتى از خشم و غضب، پشتيبان طاعت، و مانعى از معصيت و گناه، و مدد و كمكى بر انجام حق او و شرائط آن گردد.
﴿30 حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ
(30) حمد و سپاسى كه موجب سعادت ما در بين اولياى خدا باشد، و به وسيله آن از زمره‌ى شهيدان قرار گيريم. به درستى كه او ولى حميد است.

برچسب:

دعای یک صحیفه سجادیه

-

دعای یکم صحیفه سجادیه

-

دعای اول صحیفه سجادیه

-

دعای 1 صحیفه سجادیه

-

دعای ۱ صحیفه سجادیه

-

اولین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^