اخلاق خوبان، ص: 283
می شود، و اگر فردا شوهری زيباتر و دلرباتر يافت نمی تواند در آغوش او باشد.
و اين خلاف آزادی و رهايی است، و به سود مرد نيز نيست شايد مرد خواست با زنی ديگر باشد، و يا با پسری ديگر!
من روزی در كمبريچ كه مركز دانشگاه های مهم انگلستان است، برای بازديد به يكی از دانشگاه های بسيار مهم رفتم. دانشگاهی بسيار عظيم و عريض و طويل بود. پرسيدم مهمترين استاد اين دانشگاه كيست؟ گفتند: كسی است كه دارای تخصص های بالاست، و از همه اساتيد ديگر باسوادتر ست. گفتم:
می شود او را ديد؟ گفتند: ديدن ندارد. گفتم: برای چه؟ گفتند: اينكه از همه داناتر است و از اعتبار و منزلت بالايی برخوردار است با دو سه پسر ازدواج كرده است. بنابراين او حيوانی بيش نيست، و حيوان كه ديدن ندارد. گفتم: حيوانات نيز در چارچوب حيوانيت خود از اين برنامه ها ندارند، و هرگز خارج از قواعد و قوانين نظام الهی زندگی نمی كنند.
حقيقتاً انسان وقتی كه اين وقايع را می بيند يا می شنود، می فهمد كه قرآن چه می گويد، و چه زيبا انسان را تعريف و ارزيابی می كند.
قرآن می گويد: انسان كلمه است، ولی نبايد كلمه باقی بماند، بلكه بايد با كلمات زيبای ديگر كنار بيايد، تا كتاب شود. كتابی پر از فرازهای بلند و جذاب و دلربا.
ببينيد عيسی كه به فرموده خداوند يك كلمه بود با چه زيبايی ها آميخته شد و چه كتاب زيبايی از خود پديد آورد:
من بنده خدايم.
بنابراين، نخست با كلمه زيبای بندگی تركيب شد.